آلبرتو جاکومتی: مروری بر زندگی و آثار نقاش و مجسمه ساز!
آلبرتو جاکومتی Alberto Giacometti سال ۱۹۰۱ به دنیا آمد. بعد از فارغ التحصیلی از رشتهی هنر، همراه با برادر خود در آتلیهای مشترک واقع در فرانسه مشغول به کار شد. طراحی، نقاشی و مجسمه سازی او در حیطهی هنر سورئال جای میگرفتند. در ادامه با مروری بر زندگی و آثار آلبرتو جاکومتی با نت نوشت همراه باشید.
آلبرتو جاکومتی Alberto Giacometti
به تصویر کشیدن موجودی مصیبت دیده، نحیف و شکست خورده به نام انسان
جاکومتی تحت تأثیر افکار فروید، سرلوحهی کارش را مسائل جنسی، آسیبهای روحی و وسواس قرار میداد. کارهای او سمت و سویی فیگوراتیو و انتزاعی داشتند. این مجسمهها در اندازهها و با متریالهای گوناگون ساخته میشدند. او بر جزئیات بدن و چهره تأکید نمیکرد. اگر میخواست میتوانست با تمام جزئیات دقیق مجسمه را بسازد اما لزومی نمیدید که هویت و شخصیت را آشکار کند.
پس از دوره ای، فیگور انسان به ابژه مورد علاقه او تبدیل شد. اوایل راه را با متصور شدن انسان در فضایی تخیلی پیمود. اغلب فیگورها را ایستاده و با ظاهری غیر متعارف و دفرمه میساخت. با بدنی بیش از حد لاغر و قامتی بیش از حد کشیده. جمجمهای عامی، جمجمه انسان و نه حاوی هیچگونه نشانهی خاص شخصیتی روی چهره.
بیشتر بخوانید: سالوادور دالی: مروری بر زندگی و آثار نقاش و نویسنده اسپانیایی
فیگورهای برهنهای که گویی با شتاب حرکت میکنند، جایی را نشان میدهند، به سمتی میروند اما فضایی که برای آنها در نظر گرفته شده فضایی غیر حقیقی، مبهم و سورئال است. انگار پیکرهای که شنوایی تنها حس فعال او است؛ صدایی نامفهوم از دوردستهای تاریک شنیده باشد، با ولع به دنبال منبع صدا سرش را چرخانده تا ببیند آیا واقعاً صدایی شنیده است که بتواند به آن پاسخی دهد یا توهمی بیش نبوده.
بعد از جنگ جهانی دوم و در دههی ۴۰، سبک کاری آلبرتو جاکومتی بیشتر به اگزیستانسیالیسم روی آورد. انسانِ آسیب دیدهی از پا افتاده و تنها به نمایش درآمد. حالا همان ابژهی قبلی، در وضعیتی نا به سامان قرار گرفته است. همان ظاهر تیره و بافت خشن و لایه لایهی قبلی، اما با سردرگمی بیشتر.
ظاهری اسکلت وار، نحیف و بی رمق، روحی عذاب کشیده و تنها. ارتشی از موجوداتی که فقط به نظر جاندار میآیند. به دنبال دغدغههای خود هستند. در جوار و همزیستی مسالمت آمیز اطرافیانی که وجود ندارند. آنها مثل مردگان متحرک در حال حرکت هستند اما کسی نمیداند از کجا میآیند و قصد رفتن به کجا را دارند.
تعدادی از فیگورهای زن آلبرتو جاکومتی مانند ونوسهای یونانی هستند. ساده و بی جزئیات نشان داده شدهاند و مثل همان الهههای مادر و باروری؛ ظاهری ایستا، راست قامت و واضح دارند؛ با تأکیدی بر اندامهای زنانه. حتی فیگورها به مجسمههای مصر باستان هم بی شباهت نیستند. پاهای به هم چسبیده، دستهای قرار گرفته کنار بدن؛ یا حتی در بعضی موارد جلوتر بودن یک پا از دیگری.
جاکومتی در کارهای خود نمونههای رئال تری هم دارد. همان قالب پیشین اما با چهرهای انسانی تر، با جزئیات و ظریف تر. طوری که هر بینندهای تشخیص میدهد در حال تماشای چهرهی یک زن است یا یک مرد.
نمونهی شاخص این آثار چهرهی همسر هنرمند است که تا حد قابل توجهی شبیه سازی صورت و حالات چهرهی او هم در نظر گرفته شده است. شایان ذکر است که دو عدد از آثار اصل آلبرتو جاکومتی در حیاط موزهی هنرهای معاصر تهران قابل رؤیت هستند.