فیلم THE WALK بند باز به کارگردانی رابرت زمکیس, تقدیم به پابلو نرودا
میل؛ فرا؛ فراواقع دیدن، شدن و خاصیت خواستن. میل؛ میل به گریز از واقعیت، میل به راه رفتن روی بام منطق، عقل. رو به سرابی بی انتها، برای دست زدن به خط میان آب و آینه، رو به تو. برای تو و در طلب چشیدن لبخند تو که وصالی است میان مسافر و سفر، جاده و طلوع، آسمان و پرواز…
فیلم THE WALK , تقدیم به پابلو نرودا
میل؛ به طمع؛ به کثرت. به اشتباه کردن، میل به دوباره اشتباه کردن و میل به تکرار دوباره اشتباه کردن. میل به کاستن و کاسته شدن، به ابتلاء به تشدید به تحریم به تجدید؛ میل به تکرار و تکرار، به فرار از رئالیسم حیات، به افول، به سقوط، به گذشته و قبل تر از آن. میل به راه رفتن روی خط ذهن.
بیشتر بخوانید: معرفی فیلم Source Code کد منبع ساختهی دونکان جونز
وجود سراسر مملوء است از تکرار، از اشباع، از سمتی به سمت دیگر و از سمتی دیگر به کمی آن طرف تر و توالی نافرجام گریختن. وجود اشباع است از لذت لذیذ درد، رضایت گناه و تشنگی بی امان میل. وجود مملوء است از سنجیده شدن، از انداختن تاسی دیگر بر سرنوشت خویش از تکرار امتحانی تکراری؛ دوباره می خواهمت، دوباره و هزاربار دگر که می خندی و لبخندت تکرار را به سخره گرفته است ای بدیع.
تکرارت می کنم، اینبار با طول موجی بلندتر از همیشه؛ تکرارت می کنم و از میان تمام اوراق باطل شده به جستجوی تو می آیم، به جستجوی خویش به کوزه ی محیط شده بر آب بر حیات بر تو.
نفی را نفی کرده ام. زمان را به پای تو بسته ام و نگاهم به سرابی گره خورده است که امواج و بیکرانگی را نقض می کنند و عطشان به سوی می دوم در حالی که زیر پایم دریاست.
بیشتر بخوانید: تحلیل فیلم Stranger than Fiction ، اگر زندگیمان یک داستان باشد…
من در میان دو ناخواستگی به دنیا آمدم و از دنیا رفته ام، حال خواسته هایم را تکرار می کنم. من در میان اندودی از منطق احساسم را صدا می زنم. در میان خاکستری از جبر تو را به یک فنجان قهوه ی گرم می خوانم.
“بخند بر شب
بر روز، بر ماه
بخند بر پیچاپیچ خیابانهای جزیره”
قدم هایم در پی رویاهای ذهنم دویده اند و حال دو دست خویش را برای به آغوش کشیدنِ وجود باز کرده ام و کورآب های فراواقع را که نه با جسم که با جان به آغوش کشیده ام. من از میان کثرتی مادی به جستجوی دگرم و از میان انبوهی از خاک و خاکستر شاخه گلی سرخ آورده ام تا جان هدیه کنم.
بیشتر بخوانید: تحلیل فیلم The Killing of a Sacred Deer کشتن گوزن مقدس کاری از یورگوس لانتیموس
گل سرخ را از من بگیر
سوسنی را که میکاری
آبی را که به ناگاه
در شادی تو سرریز میکند
موجی ناگهانی از نقره را
که در تو میزاید
از پس نبردی سخت باز میگردم
با چشمانی خسته
که دنیا را دیده است
بی هیچ دگرگونی
اما خندهات که رها میشود …
بیشتر بخوانید: معرفی فیلم Detroit اثری از کاترین بیگلو