در این ۶ مورد هرگز، هرگز و هرگز به فرزندتان دروغ نگویید! دروغ گفتن به فرزندان ممنوع!
والدین همیشه فرزندان خود را به راست گویی تشویق می کنند. ولی وقتی نوبت خودشان می رسد پنهان کاری و دروغ گفتن به فرزندان شیوه کارشان می شود با این بهانه که این کار را برای حمایت از فرزندان انجام می دهند. به هر حال فرزند بزرگ می شود و روزی حقیقت را کشف خواهد کرد. آن وقت است که نه تنها برای والدین خود ارزشی قائل نخواهد بود بلکه دیگر به آن ها اعتماد هم نمی کند. بدتر این که از خانواده و پدر و مادری که دوستش دارد دور شده و سراغ غریبه هایی می رود که به احتمال زیاد چندان دلسوز هم نیستند.
زندگی فراز و نشیب دارد. ولی وقتی همیشه با فرزندان خود رو راست باشید، حتی اگر در همان لحظه که واقعیت و نه دروغ را به آن ها می گویید ممکن است کمی از شما ناراحت شوند ولی بعد از مدتی از صمیم قلب برای شما احترام قائل می شوند چون به آن ها راست گفته اید و به آن ها نشان داده اید که انسان قابل اعتمادی هستید.
به همین دلیل نتنوشت امروز ۶ نکته را بررسی می کند که والدین همیشه باید حقیقت را به فرزندان شان بگویند و از دروغ گفتن به فرزندان شان یا پنهان کاری دوری کنند.
دروغ گفتن به فرزندان درباره طلاق
بیشتر وقت ها به بچه ها این طور گفته می شود که مادر و پدر هم دیگر را دوست دارند ولی بنا به دلایلی نمی توانند با هم زندگی کنند. ولی بچه ها بخصوص بچه های امروزی خیلی زرنگ تر و باهوش تر از چیزی هستند که شما تصورش را بکنید. آن ها احساسات شما و رفتارهای تان را بدون آن که خودتان متوجه باشید بخوبی می فهمند و می دانند که به اصطلاح دارید بلوف می زنید. به هر حال دو نفر که یک دیگر را دوست دارند امکان ندارد از یک دیگر جدا شوند و این را بچه ها خیلی خوب می دانند.
گفتن واقعیت در مورد طلاق حتی در بدترین شرایط مثل خیانت باعث می شود که فرزندتان بداند آن قدر دوستش دارید که تحت هیچ شرایطی به او دروغ نمی گویید. البته به اشتباه خود اعتراف کنید و طرف مقابل را مقصر نکنید. چون ذهنیت فرزند نباید نسبت به هیچ یک از والدین خراب شود.
فراموش کردن اتفاقات مهم
گاهی پدر و مادر آن قدر درگیر مشکلات روزمره کاری هستند که یادشان می رود بعضی از اتفاقات مهم مثل جلسات مدرسه، تولد فرزند یا رفتن به میهمانی یا مثلا یک خرید مهم برای فعالیت های تحصیلی و هنری فرزند خود را به یاد بیاورند. در صورتی که این مسائل برای بچه های خیلی مهم است.
لطفا به دنبال بهانه برای توجیه فراموشی خود نگردید. بهترین کار به جای دروغ گفتن به فرزندان تان این است که با اظهار پشیمانی؛ اعتراف کنید اشتباه کرده اید و باید راهی پیدا کنید که دیگر این اتفاق نیفتد.به این ترتیب به او هم یاد داده اید همیشه رفتار خود را بهتر و شخصیت خود را تکامل بخشد.
پنهان کردن مشکلات زناشویی
بچه ها حس بسیار قوی دارند. پس وقتی والدین با هم مشکل دارند یا به نوعی با هم قهرند؛ خیلی خوب متوجه شرایط می شوند. شاید به روی شما نیاورند ولی خوب می دانند یک جای کار اشکال دارد. در صورتی که با همسرتان مشکل دارید خیلی راحت حتی خودتان پیش دستی کنید و بگویید با هم مشکل دارید ولی در حال بررسی راه هایی برای حل آن هستید. حتی منتظر نمانید آن ها از شما سوال کنند. چون هر چه قدر هم تظاهر کنید از نحوه حرف زدن و رفتارتان که نسبت به همسرتان تغییر کرده بچه ها متوجه می شوند که با یک دیگر مشکل دارید و غمگین و گوشه گیر می شوند.
قول دادن بدون عمل کردن
هیچ وقت تحت هیچ شرایطی به فرزندتان امید یا قول واهی ندهید که نتوانید به آن عمل کنید. چون بچه ها بسیار صادق هستند. مهم تر این که اول از همه روی والدین شان حساب باز می کنند. بیشتر والدین فکر می کنند گفتن یک دروغ کوچک یا یک قول و امید الکی که فعلا مشکل را حل و بچه را آرام کند ضرری ندارد. در صورتی که فرزند شما روی تک تک حرف های شما حساب می کند. در غیر این صورت به او دروغ گویی و عدم تعهد را یاد داده اید.
با قول دادن های واهی و دروغ گفتن به فرزندان تان و عمل نکردن به آن ها فقط جو بی اعتمادی را بین او و خودتان ایجاد می کنید که با بزرگ شدن او این فاصله بیشتر هم می شود. صادقانه و با توجه به سنش به او بگویید مشکل چیست و نمی توانید الان یا حتی هیچ وقت این کار را برای او انجام دهید. و البته همیشه قول هایی بدهید که بتوانید به آن ها عمل کنید.
مطح کردن مشکلات خانوادگی
هر اتفاق مهمی در زندگی چه خوب چه باید باید با فرزند در میان گذاشته شود. حتی اگر شغل تان را از دست داده اید، یا از کار اخراج شده اید، به بیماری صعب العلاجی دچار شده اید باید با فرزند خود صحبت کنید. در غیر این صورت آن ها با حس عجیب و غریبی که دارند می فهمند مشکلی وجود دارد و به جای روبرو شدن با واقعیت به تصورات خود پناه می برند که می تواند خیلی خطرناک باشد. در این گفت و گو باید به او این حس را بدهید که او مقصر نیست.
در صورتی که با مطرح کردن مشکل در خانواده به او یاد می دهید که همه اعضای خانواده در شرایط سخت باید در کنار هم باشند و به یک دیگر کمک کنند تا مشکل حل و برطرف شود.
درک احساسات آن ها
هر اتفاقی که در زندگی خانوادگی یا تجربه های فردی فرزند می افتد، حتی اگر از نظر شما کم اهمیت یا خنده دار باشد؛ بر روی احساسات او تاثیر می گذارد. مثلا حیوان خانواده مرده است یا نمره بدی در یکی از درس ها گرفته یا با دوست و هم کلاسی اش قهر کرده است به جای آن که به او بگویید که احساس او غیرواقعی است و اهمیتی ندارد، یا حتی بی تفاوت از روی آن رد شوید؛ او را درک کنید و حتی با او صحبت کنید. به او بگویید که وضعیت احساسی و حال روحی او را درک می کنید. به صحبت هایش گوش کنید و با یک دیگر راه حلی پیدا کنید تا زودتر بتواند این دوران را پشت سر بگذارد. با این روش به او یاد داده اید شما انسان قابل اعتمادی هستید که در شرایط دشوار می تواند با شما صحبت و روی کمک شما حساب کند.
اولین الگوی تربیتی فرزندان پدر و مادر هستند. اولین قهرمان زندگی هر کودکی هم والدین او هستند. از نظر آن ها شما تنها انسان واقعی، راست گو و درستکار روی زمین هستید مگر آن که با رفتارتان و دروغ گفتن به فرزندان تا ن چیز دیگری به آن ها نشان بدهد. پس همیشه به آن ها راست بگویید تا همیشه قهرمان زندگی شان باقی بمانید.