رمان آناکارنینا نوشتهی لئو تولستوی؛ نگریستن با جهان بینی دیگران
رمان آناکارنینا Anna Karenina نام اثری مشهور از نویسندهی برجستهی روس، Leo Tolstoy لئو تولستوی (۱۹۱۰-۱۸۲۸) است که همواره از مشهورترین رمانهای تاریخ ادبیات جهان محسوب میشود. رمان آناکارنینا واقع گرا در در آغاز بهصورت پاورقی از سال ۱۸۷۵ تا ۱۸۷۷ در گاهنامهای به چاپ میرسید.
رمان آناکارنینا
“نگریستن با جهان بینی دیگران”
“آنا” شاید شخصیت اصلی داستان رمان آناکارنینا Anna Karenina باشد. به این دلیل میگوییم شاید چون از منظری میتوان گفت که رمان آناکارنینا دارای دو شخصیت اصلی است که آن شخصیت “لوین” نام دارد.
اما در داستان رمان آناکارنینا تنها دوبار این دو شخصیت با یکدیگر دیدار میکنند. از طرفی هم میتوان “آناکارنینا” را شخصیت محوری دانست زیرا که احتمالا مخاطب پس از خواندن داستان و یا حتی در حین خواندن بیشتر شخصیت “آناکارینا” را دنبال خواهد کرد.
لئو تولستوی Leo Tolstoy برای روایت جریانات زندگی این دو و ارتباط آنها با سایر اشخاص، همانند بسیاری از نویسندگان کلاسیک از شیوه سوم شخص دانای کل استفاده نموده است. داستان رمان آناکارنینا با یک سفر آغاز میشود.
گویی یک زندگی به شکل عادی ادامه دارد که ناگهان یک مسافرت همه چیز را به کلی متحول میکند. “آنا” برای آشتی دادن برادر و همسر برادرش از سنت پترزبورگ به مسکو میرود. وی در بدو ورود به مسکو مرد جوانی به نام “کنت ورانسکی” را ملاقات میکند. این ملاقات شاید سرنوشت ساز ترین اتفاق رمان آناکارنینا است.
بیشتر بخوانید: لئو تولستوی: مروری بر آثار و زندگی نویسنده
گفتنی است که در بدو ورود “آنا” و دیدار مرد جوان با وی، کارگری زیر قطار میرود. این مرگ نیز به گونهای شاید نشانهای شوم در رمان آناکارنینا به حساب بیاید. در این داستان تولستوی شخصیتهای زیادی را وارد داستان کرده است که هرکدام از آنها انگار رسالتی بر عهده دارند و شاید نتوان هیچ گاه آنها را از داستان حذف کرد.
این شخصیتها انگار هر کدام با نقش آفرینی ویژهی خود در نهایت تصویری شفاف از روابط و به طور کلی جامعهی اشراف روسیه به مخاطب میدهد. اما این نگاه منتقد نویسنده موجب نشده تا کتاب تنها تصویرگر دورهای در یک کشور باشد.
زیرا رمان آناکارنینا هرگز به اثری درون مرزی و تاریخ مصرف دار تبدیل نشده است. اما سوال اینجاست که چطور کتابی به شدت روسی با نگاهی نقد آمیز از شرایط تاریخی همان اقلیم توانسته یکی از پرمخاطب ترین کتابهای تاریخ ادبیات جهان باشد؟
بیشتر بخوانید: رمان مرگ ایوان ایلیچ نوشتهی لِئو تولستوی
“لئو تولستوی” حتی برای انتقال بهتر فضا و شخصیت پردازی، یک مسابقهی اسب سواری و اتفاقات آن را در بیش از ۴۰ صفحه به تفصیل مینویسد. این جزئیات شاید مانند برخی از آثار کلاسیک ادبی کش دار و خسته کنند به نظر نمیآید زیرا تمام جزئیات در خدمت داستان و شخصیتهای آن عمل میکند.
شخصیت پردازی در رمان آناکارنینا چنان پرداخت شده است که حتی میتواند عکس العملهای همیشگی مخاطب را نیز دچار تغییر کند.
آنا عاشق “ورانسکی” میشود و نمیتواند از او دست بکشد. کارنین که شوهر “آنا” است میداند که این رابطه نامشروع وجود دارد و در حال ادامه پیدا کردن نیز هست اما او همچنان حاضر به طلاق دادن “آنا” نیست و به دلیل پیچیدگیهای روانی و همچنین مناسبات جامعهی خود، حتی دانستن این موضوع را به روی خود نیز نمیآورد.
شاید اینجا است که “آناکارنینا” از تمام آثاری که دارای پیامی اخلاقی و کلاسیک هستند، متمایز میشود.
بیشتر بخوانید: رمان بازماندۀ روز اثر کازوئو ایشی گورو
“آنا” خیانت میکند اما شخصیتی که مخاطب دنبال میکند و حتی با او همذات پنداری میکند، “آنا” است. “کارنین” مورد خیانت همسرش قرار گرفته است اما این شخصیت شاید هرگز نتواند مورد لطف و یا حتی همذات پنداری مخاطب قرار بگیرد.
پس شاید رمان آناکارنینا چالش بزرگی را در مورد اخلاق، انسانیت و زندگی پیش روی مخاطب خود قرار میدهد. انگار که میتوان هر رفتار انسانی و اتفاقی را از زاویهای دیگر و جور دیگر دید. تمام این اتفاقات در رمان آناکارنینا علی رغم این میافتد که “لئو تولستوی” به نوعی نویسندهی اخلاق گرا به حساب میآید و این شاید از جالب ترین نکتهها است!
رمان آناکارنینا Anna Karenina بارها در ایران ترجمه شده و به چاپ رسیده است. یکی از این ترجمهها توسط “سروش حبیبی” انجام گرفته شده و توسط انتشارات “نیلوفر” به چاپ رسیده است.