تیاتر ایران

نمایش پچ پچه های پشت خط نبرد کاری از اشکان خیل نژاد؛ زخمِ عمیقِ جنگ

این روزها اشکان خیل نژاد جوان در مقام کارگردان نمایش پچ پچه های پشت خط نبرد به نویسندگی علیرضا نادری و با بازی بازیگرانی چون نوید محمدزاده، محمد هادی عطایی، محمد اشکان‌فر، سینا بالاهنگ، حمید رحیمی، کیوان ساکت‌اف، مهدی فریضه و امیراحمد قزوینی را در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه می برد. او این نمایش را در سال ۹۱ در سالن بزرگ تالار مولوی نیز روی صحنه برده است. فیلمِ این اجرای نمایش توسط مرکز موسیقی بتهوون در سال ۹۱ منتشر شده است. محمدرضا ستاریِ کارگردان نیز خرداد تا تیر امسال در تالار حافظ همین نمایش را با بازیگران متفاوت اعم از رامین پرچمی که ۸ سال دور از صحنه ی تئاتر بود، روی صحنه برد.

“از هر جنایت گلوله ای زاییده خواهد شد که روزی قلبتان را سوراخ خواهد کرد.”

بیشتر بخوانید: تحلیلی بر رمان الیور توئیست به بهانه‌ی اجرای تیاتر آن در ایران به کارگردانی حسین پارسایی

نمایش پچ پچه های پشت خط نبرد ؛ زخم عمیق جنگ

داستان از پچ پچ های ۸ رزمنده پشت خط نبرد در روزهای آتش بس موقت قبل از حمله، همان زمان که ایران آتش بس را نمی پذیرد و جنگ ادامه می یابد، در تابستان و ماه رمضان سال ۱۳۶۱ حکایت می کند.

در مذمت جنگ آثار زیادی نوشته و ساخته شده است. شاید این سوال پیش بیاید دیگر از جنگ صحبت کردن کافی نیست؟ اما وقتی پرداخت مناسبی از یک موضوعی نسبتاَ تکراری مطرح شود، تماشاگر خرق عادت می کند، چشمانش خیس می شود و به فکر رو می رود.

بیشتر بخوانید: این یک پیپ نیست ؛ خوانشی بر اثر اخیر محمد مساوات “هرآنچه هست تفسیر است.”

علیرضا نادری نویسنده ی نمایش پچ پچه های پشت خط نبرد که عمدتاَ در کارهایش به نقد مسائل اجتماعی و جامعه شناختی دست می زند و سبک نوشتارش رئالیسم است، در کارنامه ی هنری اش نوشتن فیلم سینمایی «کیفر» و سریال تلویزیونی «میوه ی ممنوعه» را دارد. او به عنوان کسی که خود جنگ را از نزدیک لمس کرده در سال ۷۴ این نمایشنامه را نوشته است. نادری دنیای هر کدام از شخصیت ها را به خوبی به تصویر می کشد. اختلاف میان افراد با روحیات مختلف با تفاوت های بارز فکری، سیاسی و فرهنگی از ژوزف یهودی گرفته تا جوان چپی که در نمایش، کتاب سرمایه ی کارل مارکس را در دست دارد، به تصویر کشیده می شود. اما هر کدام از آن ها با یک هدف مشترک یعنی برای دفاع از وطن داوطلبانه به جنگ آمده اند.

خیل نژاد نیز با انتخاب موسیقی، آوازهایی که در آن سال ها از رادیو و تلویزیون پخش می شده توانسته در فضا سازی موفق عمل کند. روند دیالوگ گویی بسیار تند است و حتی بعضی جاها به سختی می توان فهمید که  بازیگران چه می گویند. باید گفت که نمایش پچ پچه های پشت خط نبرد بازیگر محور است، کارگردان به بازیگرانش میدان می دهد تا سر حد جان از توان بازیگری شان برای در آوردن نقش خود استفاده کنند و نمونه ی بارز آن بازی کنش گرانه ی نوید محمدزاده است. محمدزاده در نقش علی رضا و عطایی در نقش پرویز دولابی زوج هنری جالبی را تشکیل داده اند.

بیشتر بخوانید: تئاتر آکواریوم کاری از سیامک احصایی؛ “بیا برای این آهنگا یه داستان بگیم”

بیشتر بخوانید: نگاهی به نمایشنامه خیانت اثر هارولد پینتر ؛ اتفاقاتی بغرنج در میان آدم های معمولی

بیشتر بخوانید: تئاتر شرقی غمگین کاری از سعید زارعی ؛ “شتاب کردم که آفتاب بیاید، نیامد.”

پچ پچه های پشت خط نبرد کاری از اشکان خیل نژاد
پچ پچه های پشت خط نبرد کاری از اشکان خیل نژاد

محمدزاده در انتهای نمایش جُکی (به معنای لطیفه در فارسی) را برای پنج شخصیت در مسافرخانه ای که هر کدام می خواهند شمعی را خاموش کنند تعریف می کند که تمثیل جالبی است از خاموش کردن آتش جنگ. قیافه ی عبوس و بی لبخند او در نقش علیرضا در آخرین عکسی که پرویز راهیِ مرخصی به تهران، به عنوان یادگاری از آن ها بر می دارد که در تهران به دوستان و هم محلی هایش نشان دهد حاوی نوعی زخم است، انگار او می داند که چه سرنوشتی درانتظارشان است.

و نمایش با این عکس در سکوت به پایان می رسد.

پچ پچه های پشت خط نبرد کاری از اشکان خیل نژاد
پچ پچه های پشت خط نبرد کاری از اشکان خیل نژاد

نهال حق دوست

نهال حق دوست هستم، لیسانس معماری و فوق لیسانس پژوهش هنر و علاقمند به ادبیات، تئاتر، سینما، معماری، موسیقی و فلسفه.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا