فیلم American Beauty زیبایی آمریکایی اثر سام مندس
American Beauty یا زیبایی آمریکایی فیلمی به کارگردانی سام مندس و نویسندگی آلن بال است. American Beauty فیلمی درام که طنزی تلخ همراه خود دارد. آیا تا به حال به این فکر کردهاید که فیلمی با ساختار طنز تا چه حد میتواند به شکل نهوعآوری کوبنده و تلخ باشد؟ بله درست است زیبایی آمریکایی میتواند بی درنگ این مسیر را طی کند و خندهِ توأم با انزجار را به مخاطبش القا کند. در ادامه با تحلیل و بررسی فیلم American Beauty زیبای امریکایی با نت نوشت همراه باشید.
فیلم American Beauty زیبایی آمریکایی اثر سام مندس
فیلم American Beauty داستانِ مردی به نام “لستر برنهام” با نقش “آفرینی کوین اسپیسی Kevin Spacey است که با همسرش “کارولین Annette Bening” زندگی میکند. زندگی که مدتها است به سردی گراییده. به نظر میرسد تنها نخ اتصال این خانواده دخترشان “جنین” است. دختری که افکارِ ناخوشایندی نسبت به والدینش دارد. حقیر و منزجر کننده میداندشان و به اندازه دنیایی بینشان فاصله افتاده است.
“لستر” که مدت هاست درگیر پوچی شده و آرامشی در زندگیاش موجود نیست، طی اتفاقی انگیزه هایش برای دوباره زندگی کردن برانگیخته میگردد. انگیزهای که همه را وارد چالشی جالب میکند.
“سام مندس” اولین فیلم بلندش را با American Beauty استارت میزند. استارتی هیجان انگیز با روایتی خاص. روایتی که تلخ است ولی هیچگاه تلخیاش را مستقیم بر روی مخاطب فریاد نمیزند. فیلم American Beauty درباره عشق میگوید بدون آنکه درگیر رویا پردازی شود.
بیشتر بخوانید: فیلم Amour عشق کاری از میشائیل هانکه
همه چیز با علاقه و عشق شروع میشود ولی آیا با عشق هم تمام میشود؟ مسائلی همچون صداقت، تعهد و خوشبختی کجای این عشق وجود دارند. چگونه توصیف میشوند. شاید مسئله این است، با اینکه واژه عشق دستمایه نقد بسیاری از هنرمندان در مدیومهای گوناگون بوده است، اما اکثرا فقدان است. تکرار مداومش بیشتر به هجو میماند.
گمشدهای که مفهوماش لوس شده است. گند آبی است که از ته فاضلاب تا پسِ ذهنهای متعفنِ روشن فکرِ عقب مانده، تیشه ایست شیشهای که به جان بیستون میکوبند.
فیلم American Beauty از عُقده میگوید. از کمبود شخصیت ها. از مدلهایی که همیشه خواسته ایم باشیم ولی نشده ایم. از حقارت پشت لبخندِ جامعه مدرن آمریکایی میگوید. در جستجوی عشق در هزاره جدید، در هر خانهای را میکوبد. نقاب به چهره میزند. از پدری بی عرضه که به دلربایی احمق بدل میشود. کارهای نکردهاش را با افتخار شیهه میکشد.
بیشتر بخوانید: فیلم Funny Games بازیهای خنده دار کاری از میشائیل هانکه
اما چه دست آوردی برایش دارد؟ جز اینکه او نیز مانند دیگر همسایگانش بردهای بیش نیست. دست و پا میزند تا عقدهاش را به در کُند ولی فرو تر میرود. همه عمر دویده است. برای چه؟ ازدواج کرده است. برای چه؟ و جِنینی که دوستش دارد اما برای چه؟ لستر مفاهیم را گم کرده است. گم کرده ایم. خیلی وقت است همه چیز را گم کردهایم.
دیگر دیدنی در کار نیست چون کوریم. میبینیم اما دیدنمان دیگر اختیاری نیست. شاید پدرانمان اینطور انتخاب کرده اند. شاید وسوسه سیب باعث شد دیگر نبینیم. زیبایی که کنارمان میرقصد اما نمیبینیم. میدانیم( آیا میدانیم؟) که اشتباه میکنیم ولی طلسم شده ایم و فرارمان را چارهای نیست.
فیلم American Beauty از روابط نابود شده جامعه آمریکا سخن میگوید. شعارِ اینکه برای موفقیت به هیچکس جز خودت نیازی نخواهی داشت. شعاری که عمری است آمریکا با آن خو گرفته است. اما انسان تنهاست؟ نیاز به رابطه ندارد؟ یا شاید روابطش فقط پاسخی است برای ارضای غرایزش.
زیبایی آمریکایی سعی در یادآوریِ این نکته است که موفق و درمانده، جوان یا سالخورده، دیوانه و خودبین، همه و همه نیاز عاطفی دارند. سرکوبهای مداوم، من را از من بودن خارج میکند. من را به ماشینی تبدیل میکند که زنده نیست. هرچند که زندگی نکرده ایم. مگر تا به حال زنده بوده ایم؟
ریکی:«گاهی اوقات آنچنان زیبایی تو دنیا هست که احساس میکنم نمیتونم تحملش کنم.»
بیشتر بخوانید: فیلم Lost Highway بزرگراه گمشده کاری از دیوید لینچ
از دیگر انتقاداتی که American Beauty در آن مطرح میکند، ساختار و بنیاد از هم گسسته در خانوادههای آمریکایی است. گسستی که عدم عاطفه و تعهد در آن موج میزند. خیانتی که زن و شوهر به هم میکنند در حالی که به تصورشان درگیر ازدواج هستند. فاصلهای که میان نسل جدیدتر با والدینشان است.
درکی که دیگر وجود ندارد و خانوادهای که دیگر خانواده نیست. شبیه نمایش است. نمایشی که شام خوردنشان سر یک میز هم تصنعی است و از سر اجبار است. American Beauty این نکته را گوشزد میشود که برای چه چیز زندگی میکنیم. برای اشیا و تجملات دور و برمان زندگی میکنیم یا زندگی را ابزاری برای دیدن زیباییها به کار بسته ایم؟ البته که برای دنیا و مزخرفات درونش زندگی کردهایم. زندگی که نه، جان کندهایم. همیشه همین بوده است. خواهد بود.
فیلم American Beauty توانست در سال ۱۹۹۹ در هشت رشته نامزد جایزه اسکار شود. نامزدی که در مجموع ۵ مجسمه برای فیلم به همراه داشت. برای “کوین اسپیسی” اما این دومین جایزه اسکارش بود. بازیگری که همواره درخشان است. همواره عمق نقش را حس میکند و تأثیرش در تاریخ سینما فراموش ناشدنی است.
بیشتر بخوانید: فیلم Modern Times عصر جدید اثر چارلی چاپلین
فیلم American Beauty برآمده از ذهن کارگردان و نویسنده دهه ۷۰ آمریکاست. دنیاییِ منزجر کنندهای که پیشتر امثال “مارتین اسکورسیزی” در “راننده تاکسی” آن را به باد انتقاد گرفته بودند. و حالا Sam Mendes ثمره همان تلخیها را این بار در جامعهای کوچکتر یعنی خانواده بررسی میکنند. به همان تلخی و گزندگی.
فیلم American Beauty شاید مخاطبش جامعه مدرن آمریکا باشد. جامعهای که دیگر مدرن نیست، سالهاست از مدرنیسم رد شده است و هنرمندانش با جسارت پیامدهایش را به باد انتقاد میگیرند. اما “زیبایی آمریکایی” امروزه زیبایی جهان است، زیبایی تمام جوامع است. زیبایی که زیبا نیست.
رنگ و لعابی از رو رفته برای مفاهیمی سنتی است که در شکلِ مثلا مدرن جامعه کنونی ما رنگ باخته است. شعارهایش مسخره، دروغ هایش منزجر کننده و تعارفاتش ابلهانه است. کانون خانوادهای که گرچه “زیبایی آمریکایی” نیست و زیبایی دیگری هم نیست. زیبایی که به تصویر کشیدنش در جوامع دیگر حریف میطلبد.
بیشتر بخوانید: فیلم Life of Pi زندگی پی فیلمی از انگ لی
قلم اتون قابل توجه بود.