سینمای جهان

فیلم Mother! ساخته‌ی درن آرنوفسکی

مادر! فیلمی از درن آرنوفسکی
۶+

فیلم مادر! به انگلیسی: Mother! هفتمین ساخته بلند درن آرنوفسکی، کارگردان و نویسنده آمریکایی است. آرنوفسکی علاوه بر کارگردانی فیلم نویسندگی آن را نیز بر عهده داشته است. Mother! آخرین فیلم آرنوفسکی پس از فیلم نوح است، که قریب به سه سال پس از آن به پرده سینماها رفت. در ادامه با تحلیل و بررسی فیلم Mother! با نت نوشت همراه باشید.

فیلم Mother! “دور تسلسل در قربانی کردن عشق”

Darren Aronofsky کارگردانی خوش قریحه است. ذهن فعال او سبب گشته که همیشه بخشی از دوست داران سینما همواره مشتاق اثری جدیدی از وی باشند. فیلم پی و مرثیه‌ای برای یک رویا را می‌توان آثاری از وی دانست که همواره از آن‌ها یاد خواهد شد. آرنوفسکی پس از تجربه‌های متفاوت از چشمه تا قوی سیاه و آخرین و نا امید کننده ترینشان یعنی نوح به سراغ Mother! آمده است. مادری نفسگیر!!

بیشتر بخوانید: فیلم قوی سیاه Black Swan کاری از دارن آرنوفسکی

پوستر فیلم Mother!

پوستر فیلم Mother!

داستان فیلم Mother! از جایی شروع می‌شود که زوج تنهایی در وسط ناکجا آباد مشغول گذران زندگی هستند. مرد با بازی “خاویر باردم Javier Bardem” و مادر با نقش آفرینی “جنیفر لارنس Jennifer Lawrence” همان زوجی هستند که در این خانه بزرگ زندگی می‌کنند. مرد یک نویسنده است. نویسنده‌ای که مدتی است منبع الهامش از بین رفته و اثری تولید نکرده است.

مدام کلنجار می‌روند تا بتواند نوشته‌ای بر روی کاغذ بیاورد. و زن نیز مشغول بازسازی خانه است. زیرا مدتی قبل کل خانه سوخته و دوباره باز سازی‌اش کرده‌اند. تمام این مراحل بازسازی را زن انجام داده، مادامی که شوهر مشغول خلق بوده است.

Mother! از زمان نمایشش در جشنواره ونیز تا کنون که مدتی از اکران آن گذشته، نقد‌های متناقضی دریافت کرده است. عده‌ای شاهکار و عده‌ای دیگر بی معنا خواندنش. اما فیلم آرنوفسکی مطمئنا شاخص ترین اثر او پس از “مرثیه‌ای برای یک رویا” است. آرنوفسکی در “قوی سیاه” تا حدی توانست به آن دوران بازگردد ولی حقیقتا “مادر!” چیز دیگری است.

بیشتر بخوانید: فیلم Hugo هوگو کاری از مارتین اسکورسیزی

آرنوفسکی مطمئنا شاخص ترین اثر او پس از "مرثیه‌ای برای یک رویا" است. آرنوفسکی در "قوی سیاه" تا حدی توانست به آن دوران بازگردد ولی حقیقتا "مادر!" چیز دیگری است.

آرنوفسکی مطمئنا شاخص ترین اثر او پس از “مرثیه‌ای برای یک رویا” است. آرنوفسکی در “قوی سیاه” تا حدی توانست به آن دوران بازگردد ولی حقیقتا “مادر!” چیز دیگری است.

فیلم Mother! یک سمبولیسم محض است. آن‌قدر در تار و پود تزریق فلسفه و نمادپردازی‌اش می‌افکند که به کل فیلم نامه را فراموش می‌کند. گویی داستانی وجود نداشته که بر اساس آن فیلم نامه‌ای نوشته شود. به نظر می‌رسد آرنوفسکی دل مشغولی‌های ذهنش، آن کابوس‌هایی که در بیداری با رویاهایش هم آغوشی می‌کنند را به پرده نقره‌ای آورده است.

هرچه قدر “مرثیه‌ای برای یک رویا” پر از تلخی در یک رئالیسم روایی با رگه‌های سوررئال روایت می‌شد، “مادر!” جنس تلخی‌اش به آن فیلم می‌ماند. منتها زهری که در فضاهای گوناگون روایت می‌شود. از سوررئالیسم تا جنایی و از ترسناک و حتی کمدی.

فیلم Mother! تلخ است. خونی لخته شده در دهان است. خنده خشکیده بر لبان است. بهتی از سر استیصال. پیشتر گفته شده که به عقیده نگارنده بزرگترین نقطه ضعف فیلم عدم انسجام در فیلم نامه آن است. ولی این سبب نمی‌شود از آنچه بر پرده سینما می‌بینید مبهوت نشوید. “مادر!” روایتی چند گانه دارد و به سه قسمت تبدیل می‌شود.

بیشتر بخوانید: فیلم شمال از شمال غربی اثر آلفرد هیچکاک

هنرنمایی Javier Bardem و Jennifer Lawrence در نمایی از فیلم Mother!

هنرنمایی Javier Bardem و Jennifer Lawrence در نمایی از فیلم Mother!

قسمت ابتدایی کاملا ساکن، آرام و حتی خسته کننده است، ولی پر جزئیات. ترکیب این قسمت با یک سوم میانی کاملا سردرگمی ایجاد می‌کند. مدام چرخش ژانر را شاهد هستیم. تا به سوررئال بودن صحنه‌ها عادت می‌کنیم چرخشی ناگهانی ایجاد می‌شود. انگار فیلم یک بازی است. و مخاطب باید مدام به دنبال کارگردان و هدفش بدود. اما برای چه؟ هدف خاصی پشت این تعقیب و گریز است؟ یا صرفا حربه‌ای برای گیج ساختن مخاطب؟

دکوپاژهای فیلم Mother! به نحوی است که دچار تناقض می‌شوید. به صحنه ورود مرد غریبه و همسرش به خانه توجه کنید. مادامی که آن دو در خانه اند مدام دوگانگی حسی وجود دارد. مرزی میان ادا بازی کردن مهمانان و واقعی بودن. انگار منتظریم ناگهان پرده‌ای بی‌افتد و چهره دیگری از آن مهمانان بر ما هویدا شود.

بازی‌های شاخصی که “اد هریس” و “میشل فایفر” ارائه می‌دهند بسیار جذاب است. دقیقا حس معلق بودن را منتقل می‌کند. همه چیز همان‌قدر فیک است که همان قدر واقعی. این شعار نیمه ابتدایی فیلم است.

اما یک سوم پایانی فیلم Mother! کوبنده است. برخی تصاویرش به حدی مبهوت کننده است که کمتر فیلمی حاضر به نمایش چنین حجم از بی رحمیِ درونی و هرج و مرج می‌باشد. بی گمان برخی تصاویر پایان بندی Mother! یادآورِ درام فانتزی و روانشناختانه “لارس فون تریه”، یعنی “ضد مسیح” است.

بیشتر بخوانید: فیلم Avanti! کاری از بیلی وایلدر

مرد با بازی "خاویر باردم Javier Bardem" و مادر با نقش آفرینی "جنیفر لارنس Jennifer Lawrence" همان زوجی هستند که در این خانه بزرگ زندگی می‌کنند. مرد یک نویسنده است. نویسنده‌ای که مدتی است منبع الهامش از بین رفته و اثری تولید نکرده است.

مرد با بازی “خاویر باردم Javier Bardem” و مادر با نقش آفرینی “جنیفر لارنس Jennifer Lawrence” همان زوجی هستند که در این خانه بزرگ زندگی می‌کنند. مرد یک نویسنده است. نویسنده‌ای که مدتی است منبع الهامش از بین رفته و اثری تولید نکرده است.

فیلمی که با آن آغاز کوبنده و سهمگینش بهتی فراوان را به مخاطبانش تحمیل می‌کرد. حقیقتا برحی از همین سکانس‌های فیلم در پایان بندی اشاراتی به فیلم ضد مسیح دارد. اشاراتی خواسته یا ناخواسته که بر اذهان هجوم می‌آورند.

Mother! پر از نماد پردازی است. از اشارات سیاسی گرفته تا نقد اجتماعی در فیلم به وفور گنجانده شده است. همچنین فیلم اشاراتی زیرکانه به مذهب و خشونت مذهبی دارد. اصواتی که در فیلم در زیر صدا به سختی ولی مشخص هستند، اصواتی از دین‌های گوناگون اند که در فیلم گنجانده شده اند.

Mother! داستان تعریف نمی‌کند. اصلا داستانی برای تعریف ندارد. دور تسلسلی است که آرنوفسکی به تجربه‌ای بصری تبدیلش کرده است. همین می‌تواند پاشنه آشیل فیلم باشد. زیرا از متن است که مخاطب به محتوا و فرم پی می‌برد. و بی متنی سبب گمراهی و یا بد فهمی می‌شود.

بیشتر بخوانید: فیلم Volver ساخته‌ی پدور آلما دوار

فیلم Mother! داستان تعریف نمی‌کند. اصلا داستانی برای تعریف ندارد. دور تسلسلی است که آرنوفسکی به تجربه‌ای بصری تبدیلش کرده است.

فیلم Mother! داستان تعریف نمی‌کند. اصلا داستانی برای تعریف ندارد. دور تسلسلی است که آرنوفسکی به تجربه‌ای بصری تبدیلش کرده است.

سکانس‌های انتهایی فیلم Mother! شما را خیره نگاه می‌دارد. خیرگی که چند مفهوم دارد. نفهمی و حس فهمیدن. این همان حسی است که منتقدین را به دو دسته صفر و صد تقسیم کرده است. ولی بی شک “مادر!” فیلم مهمی است. فیلمی که به خصوص نیمه دومش پلکان مخاطب را مجال استراحت نخواهد داد.

همان قدر سیاه و تلخ است که انتظارش را داریم. انتظاری که به اندازه “مرثیه‌ای برای یک رویا” سیراب کننده نیست ولی تجربه‌ای شگرف است. کارگردانی آرنوفسکی در این فیلم حیرت انگیز است . همچنین گسستگی و بد بودن فیلمنامه را به “جنیفر لارنس” به تنهایی به دوش می‌کشد. او بازی از خود ارائه می‌دهد که به یادگار خواهد ماند. همچنین خاویر باردم و شیطانی که در پس نگاه و لبخندش همیشه تبلور می‌کند. همانقدر سلاخ و همان قدر مهربان!

۴ دیدگاه

4 دیدگاه

  1. Avatar

    علی عاقبتی

    ۱۹ آذر ۱۳۹۶ at ۱۶:۱۱

    با سلام
    نقد جنابعالی هم کمکی به فهم تم اصلی داستان فیلم نکرد
    و در واقع مکمل خضعبلات نویسنده فیلم نامه بود
    سپاس

    ۰
    • محمدتقی راسفیجانی

      محمدتقی راسفیجانی

      ۱۹ آذر ۱۳۹۶ at ۱۷:۲۸

      فیلم مادر! اگر اطلاع داشته باشید در جشنواره ونیز ایستاده هو شد و همینطور به نقل از جنیفر لارنس وقتی فیلم نامه را برای بار اول خوانده بود به گفته خودش هیچ چیز نفهمیده بود. دقیقا مشکل از اینجاست که فیلم، فیلمنامه به شدت شلخته و حتی بی داستانی داره و نقطه جالبش تنها حس های متناقضی هست که ایجاد میکنه، سکانس های نفسگیر و پر جزئیاتش و نوع کارگردانی آرنوفسکی هستش. از اونجایی که قرار نبود در نگاهی که به فیلم داشتیم کل داستانو تعریف کنیم، تعاریف به نظر گنگ می رسند. درحالی که اگر قرار بود داستان فیلم رو هم موشکافانه جلو بریم باز هم قرار نبود به فهم کمکی بکند. چون متن خوب باعث پذیرش فرا متن می شود. و چون متن اینجا مشکل دارد فرا متن هم بعضا گنگ خواهد بود. البته که به جهان بینی هر فردی مادر! می تواند معانی متفاوتی داشته باشد.
      سپاس

      ۲+
  2. Avatar

    sh

    ۲ تیر ۱۳۹۸ at ۱۸:۰۲

    ای کاش دقیق تر فیلم را موشکافی می کردید. فیلم مادر خیلی فراتر از این صحبت هاست. فیلم مادر در مورد همه چیز هست غیر از مادر. کمی در مورد لایه های پنهانی فیلم می گفتید. به نظرم اصلا نقد خوبی نداشتید. شک کردم که اصلا به سطحی ترین لایه های فیلم هم دست پیدا کردید یا خیر ؟! فیلم نامه اصلا بهم ریخته نیست اگر در مورد آفرینش انسان و منظور کارگردان اطلاعاتی داشتید خیلی از مفاهیم فیلم را درک می کردید.

    ۰
  3. Avatar

    محمود

    ۸ تیر ۱۳۹۸ at ۱۶:۰۰

    متاسفانه نقد شما از خود فیلم افسار گسیخته تر هستش. جالبه بدونید خیلی از تماشاگرانی که فیلم رو ایستاده هو کردند، در هفته های بعدش اقرار به اشتباه کردند و تازه فهمیدند چی دیدن. داستان آفرینش، مادر طبیعت، ادیسه ای دیگر. اینها می‌توانند به بیننده کدهای زیبایی دهند.

    ۰

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربازدیدترین‌های این هفته در نت‌نوشت

برو بالا