محمدعلی سپانلو: مروری بر آثار و زندگی شاعر تهران

محمدعلی سپانلو زادهی ۲۹ آبان ماه سال ۱۳۱۹ در تهران است. او دبستان و دبیرستان را در تهران به پایان رساند و در دانشکدهی حقوق دانشگاه تهران تحصیل کرد. محمدعلی سپانلو بعد از اتمام دانشگاه در سال ۱۳۴۴ با “پرتو نوری اعلاء” ازدواج کرد.
حاصل این ازدواج “شهرزاد و سندباد سپانلو” هستند. شهرزاد خوانندهی پاپ ساکن در آمریکا است. او در دوران ادبی خود توانست به زبان مشخص، مستقل و شکلهای نو در شعر معاصر دست یابد. محمدعلی سپانلو در اشعارش بیش از حد به کلمات دشوار عربی و در زوایای مبهم و مصراعهای طولانی و پیچیده میپردازد تا دردهای انسان و جامعه و تمدن صنعتی امروز را بازگوید.
محمدعلی سپانلو , شاعر تهران “گناه را به گردن فاصله میاندازیم”
اشعار محمدعلی سپانلو در قالب شعر نو و سپید است. او در سرایش منظومه توانایی قابل ملاحظهای دارد ترکیب واژههای عربی و فارسی در کنار هم، قرار دادن واژههای امروزی و روزگار گذشته و اینکه همه چیز را باید از دیدگاه تاریخی دید. از مشخصههای شعر محمدعلی سپانلو است .
شعر محمدعلی سپانلو عمدتاَ شعر فرم و پرداختن به جلوههای صوری کلام است. او در این راه در زمینههای گوناگون دست به تجربههای زیادی زده است . از ویژگیهای دیگر شعر او تلفیق فضاهای زندگی قدیمی با زندگی امروزی است که در نهایت شاعر میخواهد با این کار تصاویری از تمدن و دنیای صنعت به دست دهد. اما گاه این تصاویر دور از ذهن و اغلب تجربه نشده به نظر میرسد و احساس ساختگی بودن تصاویر و پیچیدگی مصنوع و سردرگمی را در خواننده میکند.
زیبا و مه آلود به رستوران آمد؛
از دامن چتر بسته اش می ریخت هنوز سایه های باران؛
یک طره خیس در کنار ابرویش
انگار پرانتزی بدون جفت؛
بازوی مسافر را با پنجه ای از هوا گرفت؛
لبخندزنان به گردش رگبار…
بیشتر بخوانید: نیما یوشیج: مروری بر آثار و زندکی شاعر
محمدعلی سپانلو با کار گرفتن کلمات پرطمطراق و برخی اصطلاحات تاریخی و افسانهای و محلی همواره به دنبال فضاهای خاصی در شعر میگردد. محمدعلی سپانلو در ساختن ترکیبات و تعبیرهای نو و بدیع ، زبانی توانا دارد که نشانگر آشنایی عمیق او با شعر کلاسیک فارسی است . محمدعلی سپانلو با زبانی مستقل و مشخص، ترکیبی از تاریخ، افسانه و سیاست، نوعی شعر اجتماعی خاص را با بیان کردن دردهای انسان امروزی محصور در دنیای تکنولوژی آفریده است.
او توانسته است نشان شوالیهی نخل آکادمی فرانسه (بزرگترین نشان فرهنگی کشور فرانسه) و جایزهی ماکس ژاکوب (بزرگترین جایزهی شعر فرانسه) را دریافت کند.
از مجموعه شعری محمدعلی سپانلو میتوان به “فیروزه در غبار”، “پیادهروها”، “آه… بیابان”، “خاک”، “رگبارها”، “هجوم”، “سندباد غایب”، “نبض وطنم را میگیرم”، “ساعت امید”، “پاییز در بزرگراه”، “قایق سواری در تهران” و … و در زمینهی ترجمه میتوان به آثاری چون “عادلها”، “در محاصره” (هر دو نوشتهی آلبر کامو)، “آنها به اسب شلیک میکنند”، “کودکی یک رئیس” (نوشتهی ژان پل سارتر) و … اشاره کرد. قابل توجه است که کتابهای زیادی از او به زبانهای مختلفی چون انگلیسی، آلمانی، فرانسه، هلندی و … ترجمه شده است.
بیشتر بخوانید: جلال آل احمد: مروری بر آثار و زندگی نویسنده
همچنین محمدعلی سپانلو در سال ۱۳۸۰ همراه با میترا حجار و شهاب حسینی در فیلم “رخساره” به ایفای نقش پرداخت. او خیلی قبلتر از آن هم در سال ۱۳۵۱ در فیلم “آرامش در حضور دیگران” به کارگردانی ناصر تقوایی و چند فیلم دیگر بازی کرد. آرش سنجابی مستندی ۹۰ دقیقهای دربارهی زندگی محمدعلی سپانلو با نام “نام تمام مردگان یحیاست” که عنوان یکی از شعرهای سپانلو هم است، ساخت.
من در نفس تو رمزها یافتهام
من با نفس تو زندگی ساختهام
من در نفس تو یافتم مکیدهای
با خون ترانهی تو در رگهایم
درخشکترین کویر بیباران
من در نفس تو خرم آبادم
وقتی دو کبوتر حرم را دیدم
در قرمزی نوکهاشان میشکفند
پنهان کردم در نفس تو گنجهایم را
در ژرفترین خواب تو اسرارم را
پنهان ز تو ، آهسته امانت دادم
من در نفس تو رود را پوییدم
بازیچهی موج
از راه تنفس دهان با تو
از غرق شدن به زندگی برگشت
هر بازدم تو روح رؤیای من است
محرابهی آتشکده در بوسهی تو
من آتش را به بوسه برگرداندم
خاکستر بوسه را به آهی کوتاه
تا با نفس تو مشتبه گردد
در راستهی عطر فروشان، امشب
در بین هزار شیشهی مشک و گلاب
میپرسم
دستمال عطر آگینی از نفس او چند؟
بیشتر بخوانید: مصطفی مستور ؛ بهترین شکل ممکن بوسیدن روی ماه خدا…
