تلویزیون و شبکه خانگی

بررسی سریال نهنگ آبی: نهایت تمامی نیروها پیوستن است!

سومین سریال فریدون جیران نهنگ آبی نام دارد که از قضا چنگی به دل نمی‌زند. این کارگردان پیشتر دو سریال دیگر به نام های مرگ تدریجی یک رویا و تعبیر وارونه یک رویا را برای تلویزیون ساخته بود. اما نهنگ آبی به نمایش خانگی آمد ولی مخاطبین زیادی را به خود جذب نکرد. تنها تفاوتی که در نهنگ آبی و دیگر سریال‌های ایرانی میتوان یافت این است که جیرانی در این سریال جسورانه عمل کرده است. او داستانش را از آدم‌های فاسد و خطرناکی الهام گرفته است که روز به روز در همه زمینه‌ها درحال افزایش هستند. همچنین از تاثیر و قدرت و نفوذ دنیای مجازی بر واقعیت انسان معاصر پرده بر می‌‌دارد. از دیگر تفاوت‌های نهنگ آبی با دیگر سریال‌ها، تصویریست که از زنان ارائه می‌دهد و ابایی ندارد که آنها را در شمایل قاتل، اختلاس گر، شرور و… قرار دهد. در ادامه به بررسی بازی و سریال نهنگ آبی در نت نوشت می‌پردازیم.

نهنگ آبی

نهایت تمامی نیروها پیوستن است

در ابتدای امر، برای ورود به تحلیل سریال نهنگ آبی، بهتر است توضیحی مختصر از بازی نهنگ آبی و چگونگی ارتباط آن با سریال داده شود.

بازی نهنگ آبی یک بازی روسی است. این بازی که غیر نرم افزاری است و از طریق تماس‌های آنلاین با بازی کنندگان انجام می‌شود، شامل ۵۰ مرحله می‌باشد. بازی کننده که نهنگ نام می‌گیرد، باید اوامری را که از او خواسته شده انجام دهد و از آنها عکس بگیرد و برای این بازی بفرستد. در مرحله‌ی آخر این بازی نیز، شخص بازی کننده باید خود را بکشد. نام این بازی از واقعه‌ی خودکشی نهنگ‌ها الهام گرفته شده است.

همان طور که از توضیحات بالا درباره بازی نهنگ آبی برمی‌آید، فضای داستانی و چیدمان پلات سریال نهنگ آبی نیز بی شباهت به این بازی نیست. شخصیت‌های سریال با اتصال به سایت نهنگ آبی، موظف به انجام امور خواسته شده از طرف سایت هستند. مراحل پایانی این خواسته‌ها در سریال، عموما کشتن خویش و یا دیگری است. در انتها نیز عامل اصلی سایت، خود را با چیدمانی اینچنینی در دام پلیس‌ها می‌اندازد که نشان از هماهنگی و عقیده او به فلسفه سایت خویش دارد.

بیشتر بخوانید: فیلم آشفته گی کاری از فریدون جیرانی؛ یک نوآر مشرقی

نهنگ آبی و سریال سینمایی

اگر به شناسنامه و عوامل سریال نهنگ آبی نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که بیشتر عوامل اصلی این سریال، بیش از آنکه سریالی باشند، سینمایی هستند و آثار قابل توجهی در سینما دارند. اصلا یکی از دلایل کیفیت و کنجکاوی برانگیز بودن آن برای مخاطب، وجود چنین عوامل سینماییست. فریدون جیرانی در مقام کارگردان، در سینما جایگاه ویژه‌ای دارد و در چند سال اخیر با ساختن فیلم‌های خفه‌گی و آشفته‌گی فضای جدیدی را در سینما تجربه می‌کند که شایسته تحسین است.

بهرام توکلی که در سریال نهنگ آبی نقش نویسنده را دارد نیز از کارگردانان جوان و مبدع سینمای این روزهاست که آثار خوب و متفاوتی در ژانر‌های مختلف مثل آسمان زرد کم عمق و اینجا بدون من تا تنگه ابوقریب و غلامرضا تختی را در کارنامه خویش دارد. سعید ملکان نیز ار تهیه کنندگان این روزهای سینمای ایران است که آثار خوبی را در کارنامه خویش دارد. او پیشتر نیز با بهرام توکلی در فیلم‌های آسمان زرد کم عمق، بیگانه، تنگه ابوقریب و غلامرضا تختی همکاری داشته است. از دیگر فیلم‌های پرمخاطبی که او تهیه کنندگی‌اش را برعهده داشته، فیلم ابد و یک روز ساخته سعید روستایی است.

مروارید شخصیتی کتابخوان معرفی می‌شود که به ویژه در اواخر سریال چندین بار می‌گوید که زندان رفتن و یا حبس خانگی‌اش فرصتیست برای کتاب خواندن و نوشتن داستان زندگی اش. به بیانی دیگر، کتابخوانی برای او به مثابه تطهیر خویش از دنیای آلوده‌ای که داشته، می‌باشد.
مروارید شخصیتی کتابخوان معرفی می‌شود که به ویژه در اواخر سریال چندین بار می‌گوید که زندان رفتن و یا حبس خانگی‌اش فرصتیست برای کتاب خواندن و نوشتن داستان زندگی اش. به بیانی دیگر، کتابخوانی برای او به مثابه تطهیر خویش از دنیای آلوده‌ای که داشته، می‌باشد.

از دیگر نکات چشمگیر نهنگ آبی، گروه بازیگرانش است که هر یک به تنهایی می‌تواند شوق مخاطب را در پیگیری این سریال برانگیزاند. لیلا حاتمی، ویشکا آسایش، حمیدرضا آذرنگ و بازیگران جوانی چون ساعد سهیلی و ماهور الوند، نام‌هایی هستند که هم در سینما و هم در تلویزیون و هم در تئاتر خوش درخشیده اند.

لیلا حاتمی که پیشتر در سریال به یاد ماندنی کیف انگلیسی به کارگاردانی سیدضیاالدین دری به ایفای نقش پرداخته بود، این بار در نخستین حضورش در نمایش خانگی قرار دارد. ویشکا آسایش نیز که با نقش قطام در سریال امام علی ساخته داوود میرباقری خوش درخشیده بود و چندیست صحنه تئاتر را با بازی در نمایش می‌سی‌سی‌پی نشسته میمیرد به کارگردانی همایون غنی زاده نیز به تجربه خویش افزوده است به خوبی از عهده نقش‌اش در نهنگ آبی برآمده. حمیدرضا آذرنگ نیز نامی آشنا در دنیای تئاتر می‌باشد.

از عوامل دیگر سریال نهنگ آبی می‌توان به میثم مولایی به عنوان تدوینگر و علی قاضی در نقش فیلمبردار اشاره کرد که هر دو آثار قابل توجهی در عرصه سینما دارند. وجود چنین عوامل سینمایی و خوبی در کنار یکدیگر، باعث شده به لحاظ کیفیت بصری و فنی و ساختاری، نهنگ آبی از دیگر سریال‌ها نمره‌ی بهتری را کسب کند و قوی تر در این عرصه ظاهر شود.

بیشتر بخوانید: فیلم خفگی ساخته‌ی فریدون جیرانی

داستان سریال نهنگ آبی حول آرمین مشرقی با بازی ساعد سهیلی جوان ۲۰ و اندی ساله‌ی باهوشی است که در مقطع کارشناسی ارشد رشته‌ی امنیت شبکه تحصیل کرده، خرده شغل‌هایی دارد و به دنیال آن درآمدی ناچیز. جوان منزوی و ناراضی که به ادبیات علاقمند است و با سایت کتاب خوانی‌اش روزگار می‌گذارند. او با پدرش با بازی مجید مظفری که مبتلا به بیماری ام اس حاد است زندگی می‌کند.
داستان سریال نهنگ آبی حول آرمین مشرقی با بازی ساعد سهیلی جوان ۲۰ و اندی ساله‌ی باهوشی است که در مقطع کارشناسی ارشد رشته‌ی امنیت شبکه تحصیل کرده، خرده شغل‌هایی دارد و به دنیال آن درآمدی ناچیز. جوان منزوی و ناراضی که به ادبیات علاقمند است و با سایت کتاب خوانی‌اش روزگار می‌گذارند. او با پدرش با بازی مجید مظفری که مبتلا به بیماری ام اس حاد است زندگی می‌کند.

نهنگ آبی و امضای جیرانی

بدیهیست که فریدون جیرانی در مدیوم سینما با مدیوم سریال تفاوت داشته باشد. قطعا با توجه به مخاطبین، او نمی‌تواند تجربه‌های بدیعی را که در چند سال اخیر در سینما داشته در سریال هم داشته باشد.

اما کماکان او سلیقه خود را اعمال کرده است و ما در جای جای سریال، اثراتی از امضای او در نهنگ آبی را می‌بینیم. فضاهای لوکس غربی مآب، زنانی که بیشتر شمایل فم فتل را دارند و پاشنه بلند می‌پوشند، مسئله نوشیدنی‌های الکلی، وجود ابژه‌هایی مانند چراغ گردسوز و مواردی از این دست از جمله نشانگان سینمایی فریدون جیرانیست.

حمید رضا آذرنگ در سریال نهنگ آبی
حمید رضا آذرنگ در سریال نهنگ آبی

یکی دیگر از مهارت‌های فریدون جیرانی در مقام کارگردان، گرفتن بازی متفاوت و ارائه نقشی تازه برای یک بازیگر شناخته شده است. به یاد بیاوریم فیلم آب و آتش را که تصویری کاملا متفاوت از لیلا حاتمی به مخاطب ارائه می‌داد.

تا پیش از این فیلم، لیلا حاتمی در شمایل زن معصوم قرار داشت. حال در آب و آتش در شمایل یک روسپی قرار می‌گرفت. در نهنگ آبی نیز تصویری که از لیلا حاتمی ارائه می‌شود، دختری مست و مواد زده، تصویریست کم تر شناخته شده از لیلا حاتمی این روزها. همچنین ساعد سهیلی و ماهور الوند که از بازیگران جوان نهنگ آبی هستند، بازی متفاوتی را از خویش ارائه داده اند. از دیگر امضاهای جیرانی، وجود نام مشرقی برای شخصیت‌های اصلی و عموما زن داستان هایش است. در نهنگ آبی، ساعد سهیلی در نقش آرمین مشرقی قرار دارد.

[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] سریال هیولا ساخته‌ی مهران مدیری؛ قلعه حیوانات

هنرنمایی حسین یاری در سریال نهنگ آبی
هنرنمایی حسین یاری در سریال نهنگ آبی

نهنگ آبی و زنان

زنان در آثار فریدون جیرانی، نقش مهم و البته متفاوتی دارند. وقتی کارنامه سینمایی جیرانی را مرور می‌کنیم، شخصیت‌های قوی و متفاوتی را در آثارش میبینیم. زنان جیرانی نه مانند زنان بیضایی، مایه‌های اساطیری و قهرمان گونه دارند، نه مانند زنان کیمیایی قربانی می‌شوند.

زنان جیرانی بیشتر به مردان می‌مانند. در واقع جیرانی با نسبت دادن خصلت‌های پذیرفته شده‌ی مردانه به زنانش، کلیشه زدایی می‌کند و به برابری زن و مرد می‌رسد. زنان جیرانی ابایی ندارند که چاقو و اسلحه دست بگیرند و همسر و مادرشان را بکشند(قرمز، شام آخر) همچنین در مقابل تجاوز سکوت نمی‌کنند و متجاوز را به راحتی به قتل می‌رسانند (من مادر هستم).

آناهیتا (لیلا حاتمی) که شخصیت اصلی داستان است، برای رسیدن به اهدافش، مردان پیرامونش را بازی می‌دهد و از آنها به نوعی سواستفاده می‌کند.
آناهیتا (لیلا حاتمی) که شخصیت اصلی داستان است، برای رسیدن به اهدافش، مردان پیرامونش را بازی می‌دهد و از آنها به نوعی سواستفاده می‌کند.

زنان جیرانی برای رسیدن به عشق و یا مقامی بالاتر ابایی از کشتن دیگران ندارند. آنها حتا از همجنسانشان هم نمی‌گذرند (خفه‌گی، آشفته‌گی). زنان جیرانی توانایی خیانت دارند و پس از طلاق هم ازدواج می‌کنند. حتا با مردی جوان تر (آب و آتش، شام آخر). زنان جیرانی می‌توانند بسیار خطرناک و بی رحم باشند و از کلیشه رحم و موهبت بیرون بیایند (من مادر هستم). تمامی ویژگی‌هایی زنان جیرانی که در بالا به آنها اشاره شد، در نهنگ آبی نیز وجود دارد.

آناهیتا (لیلا حاتمی) که شخصیت اصلی داستان است، برای رسیدن به اهدافش، مردان پیرامونش را بازی می‌دهد و از آنها به نوعی سواستفاده می‌کند. آرمین، بهمن (حسین یاری)، جهان (مصطفی زمانی) مردان آناهیتا هستند که او برای رسیدن به خواسته هایش از آنها بهره کشی می‌کند.

از دیگر شخصیت‌های مهم زن نهنگ آبی مروارید (ویشکا آسایش) است که پس از غیبت آناهیتا نقش پررنگ تری را در سریال ایفا می‌کند. او زنی است جسور، مقتدر، طماع، مغرور که او هم از مردان پیرامونش جهت خواسته‌های خود استفاده می‌کند. ابایی ندارد که کسی را در این راه بکشد. به همسرش نادر (حمیدرضا آذرنگ) تا مرز خیانت پیشروی کند و آرمین را که بسیار جوان است در دام خود بیندازد. او حتا بهمن را نیز به ظاهر شیفته و اغوای خود می‌کند و مانند فم فتل‌های فیلم‌های نوآر از جذابیت‌های زنانه خویش برای به دام افکندن مردان جهت رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کند.

کلیشه زدایی دیگری که جیرانی در نهنگ آبی انجام می‌دهد، ارائه تصویر متفاوتی از مادر است. مادر در تصویر کلیشه‌ای خویش همواره شخصی مهربان و لطیف است که حاظر است جان خویش را برای فرزندش بدهد.

[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] سریال مانکن ساخته‌ی حسین سهیلی زاده

اگر به شناسنامه و عوامل سریال نهنگ آبی نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که بیشتر عوامل اصلی این سریال، بیش از آنکه سریالی باشند، سینمایی هستند و آثار قابل توجهی در سینما دارند. اصلا یکی از دلایل کیفیت و کنجکاوی برانگیز بودن آن برای مخاطب، وجود چنین عوامل سینماییست.
اگر به شناسنامه و عوامل سریال نهنگ آبی نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که بیشتر عوامل اصلی این سریال، بیش از آنکه سریالی باشند، سینمایی هستند و آثار قابل توجهی در سینما دارند. اصلا یکی از دلایل کیفیت و کنجکاوی برانگیز بودن آن برای مخاطب، وجود چنین عوامل سینماییست.

در نهنگ آبی ما دو مادر داریم که نه تنها آن چهره کلیشه‌ای را ندارند و برای فرزندانشان جان نمیدهند که حتا آن‌ها را تا مرز مرگ می‌برند و گاهی هم به قتل می‌رسانند. مادر آرمین (پریوش نظریه) در زیرمجموعه گروهی قرار دارد که فرزندش را به تباهی کشانده اند. او همچنین در شمایل یک اختلاس گر که بیشتر شمایلی مردانه دارد، ظاهر می‌شود.

گرچه در واقعیت نیز ما زنان اختلاس گری داریم که برخی هاشان در چنگال قانون اسیر هستند. مادر بی رحم دیگر نهنگ آبی که در اواخر داستان معلوم می‌شود، خانم مهندس، مادر آناهیتاست. تمامی آشوب‌ها و فتنه‌ها و قتل‌ها و بدی‌ها زیر نظر و تحت رهبری او صورت گرفته است. چیزی که اصولا امری مردانه محسوب می‌شود و در نگاه اکثریت بعید است چنین اعمالی زنانه به نظر برسند. او برای رسیدن به خواسته و اهدافش نیز از جان دخترش دریغ نمی‌کند و با از میان برداشتن و قتل او، مسیر خویش را هموار تر می‌سازد.

در مقابل چنین زنانی البته ما ژاله (ماهور الوند) را نیز داریم که از ابتدا در شمایل دختر معصوم و فرشته گون قرار می‌گیرد و همواره در مسیر راه راست قدم بر می‌دارد و سرچشمه خوبی هاست. این دوگانگی زنانه که یکی خوب و دیگری بد است بیشتر از سینمای نوآر که سینمای مورد علاقه جیرانی نیز می‌باشد می‌آید.

زنان جیرانی بیشتر به مردان می‌مانند. در واقع جیرانی با نسبت دادن خصلت‌های پذیرفته شده‌ی مردانه به زنانش، کلیشه زدایی می‌کند و به برابری زن و مرد می‌رسد.
زنان جیرانی بیشتر به مردان می‌مانند. در واقع جیرانی با نسبت دادن خصلت‌های پذیرفته شده‌ی مردانه به زنانش، کلیشه زدایی می‌کند و به برابری زن و مرد می‌رسد.

به بیانی دیگر می‌توان سریال نهنگ آبی را سریالی زنانه نامید که شخصیت‌های زنان آن شخصیت‌های محوری هستند و داستان را بیشتر آنها پیش می‌برند. رئیس این بازی، خانم مهندس، زن است. شخصیت اصلی که از نیمه داستان به بعد حضور غایب دارد، آناهیتا، زن است. از جایی که آناهیتا ناپدید می‌شود، خط داستانی به سمت پیدا کردن او می‌رود و داستان جوری چیده می‌شود و ادامه می‌یابد که ما به سرنخ‌های اصلی می‌رسیم. مروارید که از دیگر زنان مهم سریال است نقشی موثر در پیشبرد داستانی دارد و مدام چهره عوض می‌کند تا خود را بیالاید. بنابراین نهنگ آبی بیش از آنکه نمایشگر قدرت مردانه باشد، قدرتی زنانه را به نمایش می‌گذارد.

آرمین در این شرکت به عنوان مسئول امنیت شبکه استخدام می‌شود و این استخدام آبستن اتفاقاتی می‌شود
آرمین در این شرکت به عنوان مسئول امنیت شبکه استخدام می‌شود و این استخدام آبستن اتفاقاتی می‌شود

نهنگ آبی و کتاب

از دیگر مولفه‌های سینمای جیرانی، کتاب و اصولا شخصیت‌های فرهنگی و کتابخوان هستند. به بیانی دیگر ابژه‌ای به نام کتاب، نقش پررنگی در آثار وی دارد. در نهنگ آبی نیز همه چیز از کتاب شروع می‌شود. آرمین و ژاله از طریق سایت کتابخوانی و هم سلیقه بودنشان در کتاب‌ها با یکدیگر آشنا می‌شوند و سپس پای آرمین به شرکت باز می‌شود و ماجراهای پیاپی ادامه می‌یابد. به پیشنهاد مروارید نیز در زیر نام سایت کتابخوانی، فروش‌های غیرقانونی نیز از طریق ظاهر کتاب انجام می‌پذیرد.

بسیاری از رمزگشایی‌های سایت نهنگ آبی از طریق جملات کتاب هاست. همچنین مروارید شخصیتی کتابخوان معرفی می‌شود که به ویژه در اواخر سریال چندین بار می‌گوید که زندان رفتن و یا حبس خانگی‌اش فرصتیست برای کتاب خواندن و نوشتن داستان زندگی اش. به بیانی دیگر، کتابخوانی برای او به مثابه تطهیر خویش از دنیای آلوده‌ای که داشته، می‌باشد.

در نهنگ آبی ما دو مادر داریم که نه تنها آن چهره کلیشه‌ای را ندارند و برای فرزندانشان جان نمیدهند
در نهنگ آبی ما دو مادر داریم که نه تنها آن چهره کلیشه‌ای را ندارند و برای فرزندانشان جان نمیدهند

بنابراین کتاب در نهنگ آبی عنصر مهم و اساسی است. البته باید گفت که شخصیت‌های شرور با فرهنگ از مولفه‌های سینمایی هیچکاک نیز می‌باشند که جیرانی از آن در آثارش الهام می‌گیرد. نکته اینجاست که اصولا در این سریال از کتاب چندان به عنوان کارکرد اصلی آن که خواندنش باشد، استفاده نمی‌شود و بیشتر وسیله‌ای می‌شود برای انتقال ابژه‌های ممنوعه و پیام‌های خلاف. این امر به نوعی انتقاد سازندگان را نسبت به تصویر مخدوش شده‌ی کتاب و اصولا فرهنگ که کتاب، مجازی از آن است را بیان می‌دارد.

نکته‌ی جالب توجه این است که این کتاب، عموما در خدمت یک دنیای مجازی یعنی سایت است و قدرت بیشتر دنیای مجازی را نسبت به دنیای واقعی و کتاب نشان می‌دهد. تنها شخصیت مرد درستکار نهنگ آبی نیز پدر آرمین (مجید مظفری) است. و تنها اوست که به صورت واقعی و آنچنان که باید با کتاب سر و کار دارد. او نویسنده است و چند کتاب نوشته و مدتی کار نویسندگی را رها کرده و حالا دارد روی داستان تازه‌اش کار می‌کند.

تنها اوست که وارد چنین دنیای آلوده‌ای نمی‌شود. و سعی بر اجرای درست قانون دارد. بیماری او در نهنگ آبی، می‌تواند اشاره‌ای به وضع اسفناک و بیمار نویسندگان و کتاب و نشر ایران داشته باشد.

همچنین در نهنگ آبی به کتاب‌هایی چون دمیان نوشته هرمان هسه، جنایت و مکافات اثر داستایوفسکی، عقاید یک دلقک نوشته هاینریش بل اشاره می‌شود. فضا و داستان و مفهوم این کتاب ها، بی ارتباط با فضای داستانی و پیام سریال نهنگ آبی نمی‌باشد.

نهنگ آبی و شهر تهران

نهنگ آبی را می‌توان تا حدی سریالی شهری نامید. شهر در این سریال عنصر مهمی است. بسیاری از جنایت‌های نهنگ آبی در شب‌های تهران اتفاق می‌افتند. تعقیب و گریزها و اصولا راندن در شهر، نماهاییست که بسیار در این سریال تکرار می‌شوند. همچنین جیرانی تصویری از تهران ارائه می‌دهد که کمتر کسی تجربه زیسته آن را داشته. وی دوربینش را به سمت قشری از تهران می‌برد که سبک زندگی، دغدغه، روابط و جهان بینیشان بسیار متفاوت با مردم عادیست.

نهنگ آبی را می‌توان تا حدی سریالی شهری نامید. شهر در این سریال عنصر مهمی است.
نهنگ آبی را می‌توان تا حدی سریالی شهری نامید. شهر در این سریال عنصر مهمی است.

از این رو ما داستانی را از آدم‌ها می‌بینیم که بیشتر یا در فیلم‌ها دیده ایم یا در اخبار شنیده ایم و از این منظر، سوژه‌ای تازه برای آدم‌های شهر تهران می‌باشد. تهران جیرانی، تهرانی مدرن، لوکس، خوش آب و رنگ ظاهری و البته دارای سیاهی درونیست. تهرانیست چند وجهی، درست مانند شخصیت هایش.

اما تهرانیست واقعی که ما هر روزه جنبه‌های مختلف آن را تجربه می‌کنیم. خیابان ها، کافه ها، ادارات، خانه ها، ایستگاه‌های اتوبوس، چشم انداز‌ها و مواردی از این دست، عناصر شهری هستند که در نهنگ آبی وجود دارند. همچنین شهر یکی دیگر از المان‌های مهم سینمای نوآر است که جیرانی در این سریال تا حدی به آن اشاره داشته است.

نام خانوادگی مشرقی در آثار مهم جیرانی از فیلم قرمز که در زمان تولیدش فیلمی منحصر به فرد بود تا فیلم سالاد فصل دیده می‌شود و گویی به امضای او بدل شده است.
نام خانوادگی مشرقی در آثار مهم جیرانی از فیلم قرمز که در زمان تولیدش فیلمی منحصر به فرد بود تا فیلم سالاد فصل دیده می‌شود و گویی به امضای او بدل شده است.

نهنگ آبی و دنیای مجازی

در دنیای امروزه و نه تنها در ایران، دنیای مجازی قدرت بسیاری دارد و فراگیر شده است. این قدرت به حدی است که گاهی دنیای مجازی از دنیای واقعی پیشی می‌گیرد. روابط و کار و مسیر زندگی انسان را جهت می‌دهد. گویی آدمی در محیطی مجازی زندگی می‌کند و دنیای واقعی‌اش بر اساس مناسبات دنیای مجازی شکل می‌گیرد. به بیانی دیگر گویی دنیای واقعی، در خدمت دنیای مجازیست. دنیای مجازی گویی دیگر جهانی موازی با دنیای واقعی نیست بلکه دنیای واقعی در بطن دنیای مجازی قرار دارد و آن را تسخیر می‌کند.

این دنیای نادیدنی و در عین حال قوی، مکانی می‌شود برای انجام انواع بزه ها، فسادها و دیگر خلاف‌هایی که در این فضا براحتی می‌توان آن‌ها را انجام داد و در عین حال ردی هم از خود بجای نگذاشت.

پوستر سریال نهنگ آبی
پوستر سریال نهنگ آبی

نهنگ آبی نیز با محوریت قرار دادن این دنیای مجازی، سعی بر ارائه نمایشی ترسناک و هولناک از این دنیا و مناسباتش دارد. دنیایی که در عین مجازی بودنش، واقعیت انسان‌ها را شکل می‌دهد. سایتی به نام نهنگ آبی که کاربران را برده و مطیع خویش می‌کند تا اعمالی را انجام دهند و از این طریق چهره‌ی واقعی آنها را که آلوده دنیای مجازی شده است را به خودشان نشان می‌دهد. چهره‌ای که حتا گاهی باعث مرگشان می‌شود.

نهنگ آبی با طرح چنین داستانی در واقع به گسترش بی حد و اندازه‌ی دنیای مجازی اعم از اینستاگرام، فیس بوک، توییتر و… هشدار می‌دهد. دنیایی که تمام کنش‌هایی که باید واقعی باشند در آن اتفاق می‌افتند و راهی ناسالم برای تخلیه روانی آدم‌ها می‌باشد. چیزی مثل مسکن که تا حدی درد آدمی را آرام می‌کند اما هیچ گاه دردش را درمان نمی‌کند.

من اسمم آرمینه. ۲۵ سالمه و با خانواده ام زندگی می‌کنم. توی دانشگاه کارشناسی ارشد امنیت شبکه می‌خونم اما علاقه اصلیم ادبیاته.
من اسمم آرمینه. ۲۵ سالمه و با خانواده ام زندگی می‌کنم. توی دانشگاه کارشناسی ارشد امنیت شبکه می‌خونم اما علاقه اصلیم ادبیاته.

نهنگ آبی و تیتراژ

تیتراژ، یکی از مهم ترین بخش‌های هر فیلم یا سریال است. تیتراژ به نوعی شناسنامه، هویت و چکیده‌ی اثر می‌باشد. همچنین تیتراژ می‌‌تواند حال و هوای اثر را بخوبی نشان دهد. بنابراین اهمیت پرداختن به این موضوع شایان توجه است. تیتراژ نهنگ آبی یکی از تیتراژهای خوب و متفاوت فیلم و سریال‌های اخیر می‌باشد که تمام موارد گفته شده در بالا را رعایت کرده است. مخاطب در تیتراژ نهنگ آبی، شخصیت‌های داستان را می‌بیند که هر یک در مقابل آینه‌ای قرار دارند.

آینه، بازتاب و تصویر انعکاسی هر شخص می‌باشد و در زبان تصویر بدین معنیست که چنین شخصیتی دارای یک چهره دوگانه می‌باشد. درست مانند شخصیت‌های سریال که هر یک نقابی دارند و دارای دو وجهه می‌باشند. این امر دوگانگی نیز در خدمت هدف سایت هم قرار می‌گیرد که همان طور که پیشتر گفته شد، نمایاندن تصویر واقعی کاربران به خویشتن است.

تا پیش از این فیلم، لیلا حاتمی در شمایل زن معصوم قرار داشت. حال در آب و آتش در شمایل یک روسپی قرار می‌گرفت. در نهنگ آبی نیز تصویری که از لیلا حاتمی ارائه می‌شود، دختری مست و مواد زده، تصویریست کم تر شناخته شده از لیلا حاتمی این روزها.
تا پیش از این فیلم، لیلا حاتمی در شمایل زن معصوم قرار داشت. حال در آب و آتش در شمایل یک روسپی قرار می‌گرفت. در نهنگ آبی نیز تصویری که از لیلا حاتمی ارائه می‌شود، دختری مست و مواد زده، تصویریست کم تر شناخته شده از لیلا حاتمی این روزها.

همچنین این تصویر انعکاسی شخصیت‌های نهنگ آبی در آینه ها، بیانگر همان دنیای مجازی و واقعی پیشتر گفته شده نیز می‌باشد. می‌دانیم که تصویر آینه‌ای ما، یک تصویر مجازیست. این تصویر مجازی به مثابه تصوریسیت که ما از خود در دنیای مجازی نشان می‌دهیم و به اشتراک می‌گذاریم. تصویری دروغین که نهایتش شکستن است. بیاد بیاوریم تصاویر برخی از شخصیت‌ها را در آینه‌های شکسته که بیانگر همین موضوع می‌باشد.

نهنگ آبی و پایان بندی

نهنگ آبی پایان بندی به نسبت سریعی دارد. البته این بدین معنی نیست که پایان بندی آن شتاب زده یا سرهم بندی شده باشد. می‌توان ایراد گرفت که شاید تا یکی دو قسمت دیگر نیز این سریال می‌توانست ادامه داشته باشد تا مخاطب در آخرین قسمت به ناگاه ۶ ماه را پیش نرود و همه چیز سریع تمام نشود.

با توجه به حوصله و توجهی که در سیر روند داستانی نهنگ آبی وجود داشت، بهتر می‌بود که پایان بندی آن نیز کمی آرام تر پیش می‌رفت. نکته‌ی دیگر آن است که با توجه به تفاوت‌هایی که نهنگ آبی در سیر داستانی و شخصیتی و فرم با دیگر فیلم‌ها و سریال‌های تریلر ایرانی داشت، پایان بندی‌اش بی شباهت به آن‌ها نبود و احتمالا این امر به دلیل مناسبات تولید فیلم و سریال و مجوز و مسائلی از این دست است.

در نهایت آدم‌های بد سریال یا کشته می‌شوند یا بدست پلیس می‌افتند و یا خودشان را نادمانه تحویل پلیس می‌دهند و آدم‌های خوب هم مسیرطبیعی خویش را ادامه می‌دهند و در نهایت پیروز این داستان، پلیس است. شاید برخی به این نکته ایراد بگیرند که چرا خانم مهندس را تا پایان نمی‌بینیم و تنها در چند نمای چند ثانیه‌ای با جنازه خانم مهندس رو به رو می‌شویم؟! این نکته چندان نمی‌تواند از ارزش نهنگ آبی کم کند.

با توجه به حوصله و توجهی که در سیر روند داستانی نهنگ آبی وجود داشت، بهتر می‌بود که پایان بندی آن نیز کمی آرام تر پیش می‌رفت.
با توجه به حوصله و توجهی که در سیر روند داستانی نهنگ آبی وجود داشت، بهتر می‌بود که پایان بندی آن نیز کمی آرام تر پیش می‌رفت.

درست است که ما خانم مهندس را ندیدیم، اما تاثیرات او و اعمال و تفکر او را در طی ۳۰ قسمت مشاهده کردیم و همین برای پرداخت چنین شخصیت هولناکی کافیست. دیدن تنها جنازه‌ی او در قسمت پایانی، بیانگر آن است که در نهایت چنین شخصیت‌هایی اسیر دام‌های خویش می‌شوند و هر چند بزرگ، محکوم به نابودی هستند و ضعیف تر از آن هستند که بتوانند تا نهایت با چنین روندی پیش بروند و در نهایت محکوم به مرگ می‌باشند.

نهنگ آبی و فیلم نوآر

گرچه به صورت مختصر در ذیل عناوین بالا اشاره‌ای به فیلم نوآر و نهنگ آبی شد اما در این بخش می‌توان اشاره‌های بیشتری بدین سبک داشت. سینمای نوآر و فیلم تریلر عناصری را دارند که به خوبی در نهنگ آبی نیز قابل ردیابی هستند. مهم ترین مفهوم فیلم نوآر بیان زشتی‌ها و پلشتی هاییست که در جامعه رخ می‌دهد.

نهنگ آبی نیز چنین مفهومی را پی می‌گیرد. شهر در فیلم نوآر بستر این زشتی هاست. همان طور که پیشتر اشاره شد، شهر در نهنگ آبی حائز اهمیت است و ماجراهای هولناک داستان در این کلانشهر رخ می‌دهند.

در فیلم نوآر ما اصولا با دو مدل زن رو به رو هستیم. یکی زنی فرشته خو و مهربان و معصوم که سعی دارد مرد داستان را از بدی‌های پیرامونش برهاند و دیگری زنی اغواگر، زیبا و دلربا و فریبنده که مرد داستان را به سمت بدی‌ها می‌کشاند. در نهنگ آبی این دو مدل زن وجود دارند. ژاله برای آرمین نقش زن اول را دارد و آناهیتا و مروارید در مقابل او قرار می‌گیرند و آرمین را به تباهی می‌کشانند.

همچنین شب، باران، قتل، سیگار، الکل و مواردی از این دست از عناصر سینمای نوآر می‌باشند که به وفور این عناصر را در نهنگ آبی مشاهده می‌کنیم. طرح داستانی این تریلر‌ها نیز پیچیده و غیرقابل پیش بینیست. حال آنکه طرح داستانی نهنگ آبی نیز، به ویژه در قسمت‌های پایانی از پیچیدگی‌های زیادی برخوردار است. کارآگاه یکی دیگر از شخصیت‌های اصلی فیلم‌های نوآر می‌باشد که معمولا داستان با او و حول محور او شکل می‌گیرد. در نهنگ آبی، هر یک از شخصیت‌ها به مثابه کارآگاه رفتار می‌کنند تا راز خانم مهندس و سایت را بیابند. بنابراین می‌توان نهنگ آبی را یک سریال نوآرانه دانست. سبکی که بیشتر در سینما کاربرد دارد، حالا در سریال پیگیری می‌شود.

نهنگ آبی و سریال فرانسوی Nox

مینی سریال Nox که سریالیست فرانسوی و در تاریخ مارس ۲۰۱۸ از شبکه +canal پخش شد، فضایی شبیه به سریال نهنگ آبی دارد. در هر دو ما با یک فضای دارک وب مواجه هستیم که کاربران را با شیوه‌های متفاوت وادار به انجام اعمالی چون قتل و .. می‌کنند.

سریال Nox با دستگیری پلیس توسط این گروه گرداننده دارک وب آغاز می‌شود و داستان سریال درباره جستجوی مادر این پلیس که خود پیشتر پلیس بازنشسته بوده است، می‌باشد. چیزی مانند طرح داستانی نهنگ آبی که از نیمه به بعد و پس از ناپدید شدن آناهیتا، حقایقس افشا می‌شود.

در سریال Nox در نهایت مادر به این سایت و مرکزش که فاضلاب‌های پاریس است می‌رسد و پی به حقایق تلخ و بزه‌های این سایت می‌برد. سایتی که در طرف دیگر آن یکی از سران پلیس قرار دارد و این سایت را رهبری می‌کند. می‌بینیم که در سریال فرانسوی Nox ما با دو پلیس خوب و بد مواجه هستیم اما در سریال ایرانی نهنگ آبی، به ناچار باید همه‌ی پلیس‌ها خوب باشند و پلیسی مانند بهمن بد است که ادای پلیس‌ها را در بیاورد و خود را جای پلیس واقعی بزند.

البته باید گفت که سریال ۶ قسمتی Nox پایان خوشی ندارد حال آنکه نهنگ آبی در نهایت دارای پایان خوش و مناسب ذائقه‌ی مخاطب ایرانیست.

پی نوشت : عنوان نوشته، بخشی از شعر تنها صداست که می‌ماند، سروده فروغ فرخزاد

آرش منادی

آرش منادی هستم. فارغ التحصیل کارشناسی معماری. علاقمند به سینما و ادبیات. بیشتر از اینکه بخوام فیلم ها رو نقد کنم، دوست دارم تحلیلشون کنم.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا