تئاتر شرقی غمگین کاری از سعید زارعی ؛ “شتاب کردم که آفتاب بیاید، نیامد.”

این روزها سالن یک پردیس تئاتر شهرزاد واقع در خیابان حافظ، نوفللوشاتو در ساعت ۱۸ میزبان تئاتر شرقی غمگین به کارگردانی سعید زارعی، با بازی سجاد افشاریان و هومن شاهی است. این کار پیشتر در تابستان سال جاری در “تماشاخانهی پالیز” به روی صحنه رفته بود. استقبال از این نمایش در آن موقع به حدی بود که عوامل کار را به این فکر انداخت که بار دیگر به روی صحنه بروند، جمعیتی بیش از ده هزار نفر به تماشای آن نشستند.
بیشتر بخوانید: نمایش پچ پچه های پشت خط نبرد کاری از اشکان خیل نژاد؛ زخمِ عمیقِ جنگ
تئاتر شرقی غمگین کاری از سعید زارعی
نویسندگی متن این نمایشنامه بر عهده سجاد افشاریان است که در دور جدید اجراها با تغییرات اندکی در جهت بهتر شدن ریتم نمایش و به روز شدن برخی از دیالوگها روی صحنه میرود. کارگردان این اثر میگوید در سری جدید بازتولیدی اتفاق نیفتاده است و این اجرای جدید برای ادای احترام به مخاطبینی است که در سری گذشته موفق به دیدن نمایش نشدند و همین طور کسانی که بعد از گذشت چند ماه از اجرای پیش هنوز ذهنشان درگیر عشق “علی عشقی” است.
بیشتر بخوانید: تحلیلی بر رمان الیور توئیست به بهانهی اجرای تیاتر آن در ایران به کارگردانی حسین پارسایی
قصه، روایت دو جوان به نامهای علی و سعید است که دانشجوی انصرافی ادبیات هستند و در یک خانه با هم زندگی میکنند. با این که تم داستان عاشقانه است اما رگههای سیاسی و اجتماعی هم در آن دیده میشود. رفاقت در شرقی غمگین به نوع دیگری است، از نوعی که این روزها به سختی در میان جوانان دیده میشود.
دو رفیق تا پای جان برای هم رفاقت خالصانه و مخلصانه میکنند. شاید اگر سالهای پیش بود این نمایش واقعیتر به نظر میرسید اما امروز و در میان انبوه عشقهای پوشالی برای رمانتیکترین مخاطبان هم، اثر تا حدی غیرواقعی و دور از ذهن میآید. بیشک عشق موضوع جذابی است و حداقل کسانی را که درد مشترک دارند به خود جذب میکند اما تا این حد سوگواری علی عشقی پای دلبر تا حدی فراتر از واقعیت است و برای مخاطب بعد از تمام شدن نمایش این سوال را به وجود میآورد مگر میشود؟ مگر در این روزگار پر زرق و برق چنین عشقهای پر سوز و گدازی امکانپذبر است؟
بیشتر بخوانید: این یک پیپ نیست ؛ خوانشی بر اثر اخیر محمد مساوات “هرآنچه هست تفسیر است.”
گفتنی است که زارعی این روزها فیلم سینمایی “هجوم” به کارگردانی “شهرام مکری” را در گروه “هنر و تجربه” روی پردهی سینماها دارد. انتخاب شعر “نیامد” “رضا براهنی” با صدای خودش انتخاب جالبی است. تلاش هومن شاهی، خواننده برای درآوردن نقش سعید ستودنی است. جوان با استعدادی که شهرتش را مدیون خوانندگیاش است. جالب است که شوخیها و بازیهای او و سجاد افشاریان غم نمایش را تا حدی التیام میبخشد و لبخند را بر روی چهرهی تماشاگران مینشاند. این روزها در شبکههای مجازی آنقدر عاشقانهها زیاد شده است که شاید بتوان گفت فضا از چنین آثاری اشباع است اما آنچه که از پیش فروش بلیطهای نمایش میتوان فهمید این است که مخاطبان هنوز مشتاق چنین عاشقانههایی هستند.
بیشتر بخوانید: تئاتر آکواریوم کاری از سیامک احصایی؛ “بیا برای این آهنگا یه داستان بگیم”
حالا من باید برای چشمهایت “و ان یکاد” بخوانم:
“وَ یَقولونَ اِنَّهُ لِمَجنون” مجنون منم این روزها. در میان وعده های جنون. “وَ ما هُوَ اِلّا ذکرُ العالَمین” مجنونم! مرا وعده دیداری بده در یک صبح به بوسیدن دستهات …حالا من در خانه راه میروم و هوایی که تو جا گذاشتی را نفس میکشم. آخر کجا روم که یادت نباشد و یادت نیایم؟! پایتختنشینی موهات تا ابد مرا مستاجر طرح لبخندهات تمدید میکند. چمشهات هوای خانه را هوایی میکند …
یادته چه ذوقی میکردم وقتی موهاتو میبافتم؟ دل گره زده بودم به انتهای بافتهی موهات، به سر برگرداندنت، به بوسهای کوتاه، به عمق بیپایان شادی چشمهات …
چقدرر دلم میخواست زندگی کنیم، نشد … (از متن نمایشنامه)
بیشتر بخوانید: نگاهی به نمایشنامه خیانت اثر هارولد پینتر ؛ اتفاقاتی بغرنج در میان آدم های معمولی
