مفاهیم اقتصادی به زبان ساده، هزینه های دولت !!!
بعد از معرفی بخش درآمدی بودجه کشور، نوبت به بخش مهم هزینه های دولت می رسد. در این قسمت می خواهیم ببینیم بعد از اینکه دولت راه های کسب درآمد کشور را در برنامه بودجه پیش بینی می کند، چه برنامه هایی برای هزینه این درآمد ها و احیانا ذخیره آن در صندوق ذخیره ملی در نظر دارد.
هزینه های دولت
سیاستمداران همواره به دنبال محبوبیت هستند. به رغم تبلیغاتی که در سال های بعد از انقلاب برای انکار این اصل همیشگی بشری به راه انداخته شد، سیاست مداران ایران نیز همانند دیگر سیاست مداران گذشته و حال ایران و دنیا تمایل دارند که محبوبیت خود را افزایش دهند. یکی از راه های اساسی برای افزایش محبوبیت، هزینه کردن بیشتر است. معمولا کسب درآمد کار دشواری است اما شانس قرین سیاست مداران ایرانی بوده که به دلیل درآمد نفت دغدغه چندانی نسبت به این مسئله ندارند. لذا بیشترین توجه به هزینه کردن معطوف می شود. این وضع چنان در ایران فراگیر شده که سیاست مداری به منزله توزیع کنندگی پول نفت فهمیده شده است. سیاست مداران ایران بیشترین توجه شان معطوف به این است که با چه ملاک ها و چه ملاحظاتی امر توزیع منابع حاصل از صادرات نفت را انجام دهند.
طبیعتا در سطح جامعه نیز بیشترین تلاش معطوف آن خواهد بود که سهم بیشتری از این توزیع نصیب هر فرد شود. با این وصف مشخص می شود که رانت جویی یکی از ویژگی های طبیعی جوامع دارای موهبت نفت و منابع طبیعی است. کسب رانت منوط به هزینه کردن وقت، انرژی و پول است. عاملین اقتصادی برای دسترسی به رانت باید تلاش کنند تا با مسئولینی که در توزیع درآمد نفت موثر هستند ارتباط برقرار کنند تا از طریق این ارتباط بتوانند منتفع شوند. در چنین فضایی، مدیر خوب مدیری تعریف می شود که ارتباطات بهتری داشته باشد و بهتر بتواند منابع از دولت جذب کند. لذا بی دلیل نیست که به کار گیری تکنیک های مدیریتی و مفاهیم اقتصادی در سطح بنگاه در ایران چندان جاذبه ای ندارد. بنگاه ها به جای اینکه هم خود را مصروف بهره وری و رقابت کنند تلاش خود را بر رانت جویی و ایجاد انحصار متمرکز می کنند. در اقتصاد ایران سازمان ها و بنگاه های موفق لزوما بنگاه هایی نیستند که کارآمدی بیشتری داشته باشند بلکه ممکن است که دسترسی بیشتری به حمایت ها یا همان رانت داشته باشند. از این رو بخش قابل توجهی از وقت مدیران کشور مصروف درگیر شدن در لابی برای ایجاد ارتباط با مسئولین دولتی و اخذ رانت می شود.
بخش عمده ای از چگونگی توزیع منابع کشور در سند بودجه منعکس می شود. به یک معنا می توان ادعا کرد که سیاست واقعی در ایران در بودجه منعکس می شود در عین حال کمترین توجه نخبگان و روشنفکران ایران به این مقوله معطوف بوده است.
هزینه های جاری هزینه های لازم برای تداوم فعالیت بوروکراسی دولت است. به همین دلیل معمولا انعطاف کمی دارد و جز در پرتو یک تجدیدنظر کلی نمی توان آن را کاهش داد. توضیح آن که در سی سال گذشته دولت در اقتصاد ایران مداخلات زیادی داشته و به اشکال مختلف مانع رشد بخش خصوصی شده خود به ناچار وظایف متعددی را بر عهده گرفته است. به همین دلیل حجم دولت در ایران بسیار بزرگ شده است. طبیعتا تعهدات جاری دولت شدیدا افزایش یافته و کاهش آن ها به سادگی میسر نیست.
واقعیتی که در عمل مشاهده می شود آن است که با افزایش درآمد نفت در ایران سوادها، آرزوها، تمناها و خیال پردازی های سیاست مداران و حکمرانان با سرعت بیشتری افزایش می یابد. همانگونه که همه ما در زندگی تمناهای متعددی داریم اما به دلیل محدودیت بودجه آن ها را نادیده می گیریم، سیاست مداران نیز دارای بلند پروازی های گوناگونی هستند. تلاش برای تحقق آرزوها اگر با درآمد شخصی انجام شود اشکال چندانی ندارد اما وقتی این کار با درآمد دیگران یعنی مردم انجام شود محل اشکال است. اثرات منفی تلاش برای تحقق بلندپروازی ها و تمناها از دو طریق انجام می شود:
۱- برخی سیاست مداران دوست دارند و تصور می کنند که وجود برخی نهادها مفید فایده است. مثلا برخی گمان می کنند ایجاد یک مرکز تحقیقاتی و یا تاسیس کانونی برای ترویج یک ایده مطلوب و یا انجام حمایت های موثر از نخبگان از اقدامات ضروری و مفید برای کشور است. تا زمانی که درآمد دولت کم است اجرای این قبیل خواسته ها که از نظر خود سیاست مداران منطقی و درست است، امکان پذیر نیست و محدودیت بودجه مانع اجرای آن می شود اما وقتی درآمد دولت خصوصا از طریق فروش نفت زیاد می شود، مانع مذکور برداشته می شود. به همین دلیل در دوران افزایش درآمد نفت اقسام نهادها به شکل قارچ گونه ای تاسیس می شوند. در سال های بعد از انقلاب که سیاست مداران ایران عموما دارای گرایش های مذهبی بوده اند، نهادهای فرهنگی متعددی با نیت های مختلف از قبیل ترویج برخی احکام خاص، اشاعه فرهنگ مذهبی، پاسخ گویی به شبهات دینی و مسائلی از این دست ایجاد شده است. هر زمان که یک مسئله فرهنگی جدید اولویت می یابد نهاد جدیدی برای بررسی آن تشکیل می شود. اساسا نهادسازی امری بسیار ظریف، مهم و اساسی است و باید با تدبیر و تامل بسیار زیاد انجام شود در حالی که در ایران این کار به سادگی از طریق یک رایزنی با مسئولین کلیدی انجام می شود. از سوی دیگر نهادها باید عمر طولانی داشته باشند اما در ایران نهادها عمر کوتاهی دارند و به سرعت با یک تغییر در مسئول اجرایی کشور دچار دگردیسی و یا اضمحلال می شوند. به تعبیر دیگر به همان سادگی که با یک رایزنی نهادها شکل می گیرند، با آمدن مافوق های جدید که نسبت به ماموریت یک نهاد اعتقادی ندارند، این نهادها برچیده می شوند. در کشورهای غربی نهادهای دولتی و خصوصی با عمر طولانی ایجاد می شوند اما در ایران نهادهای دولتی به دلیل تحولات سیاسی دائمی و نهادهای خصوصی به دلیل خصلت مداخله گر دولت پایداری چندانی ندارند.