رمان همنوایی شبانه ارکستر چوب ها نوشتهی رضا قاسمی

همنوایی شبانه ارکستر چوب ها نام رمانی مشهور از رضا قاسمی، داستان نویس و نمایشنامه نویس ایرانی است. رمان همنوایی شبانه ارکستر چوب ها اولین بار در ایران در سال ۱۳۸۰ به چاپ رسید و برنده بهترین رمان اول سال ۱۳۸۰ جایزه هوشنگ گلشیری و بهترین رمان سال ۱۳۸۰ منتقدین مطبوعات شد. از آثار دیگر رضا قاسمی میشود از “وردی که برهها میخوانند” و “چاه بابل” نام برد.
همنوایی شبانه ارکستر چوب ها ؛ “آدم به همسرش وفادار میماند چون خودش این طور میخواهد.”
رمان همنوایی شبانه ارکستر چوب ها ماجرای زندگی مردی به نام “یدالله” است که در طبقه ششم ساختمانی در فرانسه زندگی میکند. روایت در این رمان اول شخص است. او زندگی خود را از ساختمانی روایت میکند که تعدادی ایرانیهای مهاجر و چند فرانسوی در آن زندگی میکنند. آرامش وضعیت موجود از زمانی به هم میخورد که فردی به ساختمان میآید و خود را “پیامبر” توصیف میکند.
بیشتر بخوانید: رمان هرس دومین اثر نسیم مرعشی
آرامش طبقهی ششم به کلی از بین میرود و همه چیز دستخوش تغییر میشود. شاید بتوان این رمان را به نوعی از ژانر “ادبیات مهاجرت” به حساب آورد زیرا موضوع مهاجرت و پدیدههای اجتماعی و روانی حاصل از آن در کتاب مطرح شده اند. کسی که مهاجرت کرده است ناگزیر به تغییراتی است که اغلب کنار آمدن با آنها برای او سخت او دشوار است. روایت کتاب نیز روایتی “غیر خطی” است که عنصر زمان در آن بهم میریزد و واقعیت و خیال در آن بهم آمیخته میشود.
رمان همنوایی شبانه ارکستر چوب ها شاید روایتگر بحرانهای روزگار مدرن است که بشر با آنها مدام در چالش است. شخصیتهای داستان رمان هر کدام از یک نوع پیچیدگی روانی و یا حتی اختلال رنج میبرند. اما مخاطب علی رغم دانستن اینکه آنها شخصیت هایی به اصلاح “مسئله دار” هستند به راحتی با آنها ارتباط برقرار میکند و شاید مدام یاد خود و انسانهای اطراف خود بیفتد.

بیشتر بخوانید: رمان خانه ادریسیها اثر غزاله علیزاده
هر کدام از شخصیتها گمان میکنند که خودشان بهتر و بیشتر از دیگران میدانند و این فقط خودشان هستند که درست فکر و عمل میکنند. شاید این پدیدهای است که ما هر روز در جامعه با آن مواجه میشویم. “یدالله” شخصیت اصلی داستان، در چهارده سالگی سایهی خود را از دست داده است. این اتفاقی عجیب است اما احتمالا مخاطب آن را باور میکند و میپذیرد زیرا زبان داستان از ابتدا جوری آغاز میشود که هر اتفاق مالیخولیایی را برای مخاطب ممکن میسازد.
راوی داستان رمان همنوایی شبانه ارکستر چوب ها به نوعی روشنفکری است که، از محیط زندگیاش ترد شده و دلیل این ترد شدن و تبعید او از ایران به فرانسه، ترسهای او از خانواده و رفتارهای نامناسب پدرش با او بوده است، اما به دلیل داشتن مشکلات درونی و روانی، در فرانسه هم مشکلاتی برای او به وجود میآید. او هرگز نتوانسته که با تغییرات و وضعیت زندگی در فرانسه خود را مطابقت دهد و همین عامل باعث شده است که او دچار نوعی اختلال شود.
بیشتر بخوانید: رمان سمفونی مردگان اثر عباس معروفی

شاید یکی از نکتههای جالب رمان همنوایی شبانه ارکستر چوب ها این باشد که مخاطب وقایع را فقط از دید راوی نمیبیند. در این رمان علی رغم اینکه داستان از زبان یک شخص بیان میشود، مخاطب صدای دیگر شخصیتها را نیز میشنود و با دیدگاه آنها آشنا میشود و این اتفاق از تک صدایی شدن رمان کاسته است.
“یدالله” شخصیت اصلی داستان مدام در حال خودویرانگری است. او مدام همه چیز را زیر سوال میبرد و به آنها مشکوک میشود. شاید این شخصیت از بیماری سوظن رنج میبرد. در نهایت باید گفت مسئله انسانها در همنوایی بیشتر چگونگی ارتباط و روابط انسانی در جامعه او عنصری از هم متلاشی شده است.
رمان همنوایی شبانه ارکستر چوب ها توسط انتشارات نیلوفر در ایران منتشر شده است.
بیشتر بخوانید: تحلیلی بر رمان سووشون اثر سیمین دانشور
دم شما گرم؛ این رمان از آثار عالی معاصر ایران هست، و واقعا خوب… نوع نگاهی که در این رمان نشان داده می شود برای شخص من خاص، ویژه و در نویسندگان ایرانی جدید بود.
ممنون.