نحوه صحیح پاسخ دادن به سوالات متداول کودکان که باید حتما بدانیم!
بچهها معصوم، صادق، راستگو و بیگناه هستند. هر چیزی در محیط اطراف شان باشد برای آنها واقعی است و هر چیزی که محیط به آنها میدهد با آغوش باز پذیرایش هستند. بعضی وقتها شرایط محیطی آن قدر گیج کننده هست که آنها برای برای فهم آنها سوال میپرسند و اولین کسی که سراغش میروند والدین هستند. خیلی از والدین وقتی بچهها این سوال ها را میپرسند آن هم در جمع دست پاچه و خجالت زده میشوند، احساس راحتی ندارند و نمیدانند چه گونه سوالات متداول کودکان را پاسخ بدهند.
امروز در نتنوشت نحوه پاسخ به سوالات متداول کودکان را بررسی میکنیم تا بدون آن که احساس ناراحتی کنید به راحتی پاسخ بدهید.
سوالات متداول کودکان :
من از کجا آمده ام؟
این از معروفترین سوالات متداول کودکان است. کودکی که این پرسش را پیش روی شما قرار میدهد کودک باهوشی است. نیازی نیست همه چیز را به جزییات به او بگویید. ولی میتوانید بگویید بعد از این که پدر و مادرش ازدواج کردند، یک سلول از پدر با یک سلول از مادر ترکیب شده و یک سلول بزرگ تر را ساخته است. این سلول در بدن مادر پرورش یافته است و بعد از ۹ ماه به کمک یک پزشک از بدن مادر بیرون آورده شده است.
مسلما وقتی کودکتان بزرگ تر شد راحت میتوانید برایش از تخمک و اسپرم و روابط جنسی بگویید. خوشبختانه امروز در مدارس با استفاده از دروس زیست شناسی و علوم تربیتی این نکتهها را برای نوجوانان توضیح میدهند. پس به احتمال زیاد وقتی کودک شما به سن نوجوانی نرسید دیگر سوالی در این زمینه نمیپرسد.
چرا دخترها با پسرها فرق دارند؟
تقریبا تمام بچهها چه پسر چه دختر این سوال را میپرسند. پس آماده باشید تا پاسخ بدهید که بعضی از انسان ها دختر و بعضی پسر به دنیا میآیند تا آدم ها بتوانند بچه دار شوند.
بعدها که بزرگ تر شد میتوانید در این مورد راحت تر با او صحبت کنید.
وقتی بزرگ شدم با مامانم ازدواج میکنم
معمولا بچهها وقتی کسی را دوست دارند در مورد او این طور فکر میکنند. ممکن است این شخص مادر نباشد، خاله یا عمهای باشد که پسر با او راحت است. وقتی دختر یا پسر شما در مورد ازدواج با یکی از نزدیکانش بعد از این که بزرگ شد صحبت میکند نشان دهنده جذب شدن او به جنس مخالف است که به شما میگوید او دارد بزرگ میشود.
خیلی ساده به او بگویید هر شخص در خانواده و فامیل چه نقشی دارد. مادر، عمه، خاله، عمو، دایی نمیتوانند مادر یا پدر بچه او شوند. آن ها فقط عمه، خاله، عمو و دایی هستند. به او بگویید وقتی بزرگ تر بشود فرد مناسبی را که با سن و سالش جور در بیاید پیدا میکند و وقتی عاشقش شد با او ازدواج میکند.
چرا این آدم این طوری است؟
بچهها معمولا وقتی متوجه تغییرات میشوند سوال میکنند. به همین دلیل وقتی فردی را میبینند که با دیگران تفاوت دارد در مورد چاقی، معلولیت، عینک زدن و مواردی مشابه سوال میکنند.
به سادگی به او بگویید هر انسانی با ویژگی های متفاوتی به دنیا میآید. بعضی ها چاق بعضی لاغر هستند، بعضی بلند قد بعضی قد کوتاه، بعضی موی فر دارند بعضی موی صاف، و بعضیها چشم هایشان رنگی است. همین تفاوتها باعث میشود هر آدمی ویژگی های خاص خود را داشته باشد و همین او را از بقیه متمایز میکند و دنیا با این تفاوت ها زیباتر است.
خواهرم ( یا برادرم) را از من بیشتر دوست داری!
بچهها برای بیشتر تحت تاثیر قراردادن والدین این جمله را به صورت خبری یا سوالی بیان میکنند. برایش توضیح بدهید که بچه ها با یکدیگر تفاوتهایی دارند، روحیه شان فرق میکند به همین دلیل شما به عنوان پدر و مادر با هر کدام از بچه ها با توجه به ویژگی هایشان برخورد میکنید.
اگر بچه های شما به گروه های سنی متفاوتی تعلق دارند که این توضیح ساده تر هم است. وقتی تو هم به سن خواهر و برادرت برسی این امکانات (مثل گردش با دوستان، یا تلفن همراه) را خواهی داشت.
چرا تو این کار را میکنی ولی من نمیتوانم
گاهی بچهها میبینند که والدینشان کارهایی انجام میدهند که آنها اجازه ندارند. مثل آرایش کردن برای یک دختربچه یا ادای سیگار کشیدن یک پسربچه تا شبیه پدرش بشود.
اگر عادت بدی مثل سیگار کشیدن یا الکل نوشیدن دارید چه بهتر که هنگام مواجهه شدن با این وضعیت ( و حتی پیش از بچه دار شدن) هر چه زودتر آن را ترک کنید و حتی صادقانه به فرزندتان بگویید که خودتان میدانید این عادت خوبی نیست و میخواهید هر چه زودتر آن را ترک کنید.
برای یک دختربچه به راحتی میتوان توضیح داد وقتی بزرگ شد او هم با توجه به سنش وسایل آرایش مناسبی خواهد داشت و آرایش خواهد کرد.