پرفسور سمیعی جراح مغز یا افسر راهنمایی رانندگی
همین چند روز پیش بود که تلویزیون را روشن کردم و به دنبال پیدا کردن یک برنامه بودم. همین طور در حال دوردور در شبکه های تلویزیون بودم که دیدم پروفسور سمیعی را نشان می دهد. من از دیدن یکی از مفاخر علمی تاریخ ایران خیلی خوشحال شدم و با خود گفتم چه قدر به موقع تلویزیون را روشن کرده ام. همین که خواستم صدای آن را زیاد کنم تا بشنوم, فیلم یک تصادف وحشتناک را پخش کرد. گفتم عجب بدشانسی هستم و چه ضدحالی خورده ام. در همین فکرها بودم که ناگهان دوباره چهره پروفسور را نشان داد که می گفتند من از همه تقاضا دارم با سرعت مطمئنه برانند که هنوز برای الیه راجعون خیلی زود است و به حقوق همدیگر احترام بگذارند. و بعد از گفتن این ها از همه خداحافظی کردند. اما برنامه همچنان ادامه داشت!
من هنوز پی نبرده بودم که این چه برنامه ای است اما با تحقیقات فراوان و تلاش بسیار موفق به خواندن نام برنامه شدم و دو شاخ دراز از سر مبارک بیرون زد. تازه های ترافیک (!) نمی دانم الان باید علامت تعجب بگذارم یا علامت سوال (؟)
هر چه با خودم کلنجار رفتم که دکتر در این مدت چه گفته اند, راه به جایی نبردم. گفتم شاید درمورد نورون ها و یاخته های عصبی حرف زده اند که این ها چه ربطی به ترافیک و تازه های آن دارد. بعد به ذهنم رسید که شاید ایشان درمورد ترافیک و ماندن در آن که یک اعصاب فولادین می خواهد, صحبت کرده اند. گفتم این هم که نمی شود و به همه کس و همه چیز ربط دارد جز متخصص مغز و اعصاب!
بعد از این همه که به مغز خود فشار وارد آوردم تا به مرز انفجار رسید, به این نتیجه رسیدم خب جناب سمیعی را آورده اند تا به نهادینه شدن فرهنگ رانندگی کمک کند, ولی فکر می کنم که اگر به وی می گفتند که بیایند و درمورد فرهنگ استفاده از دارو صحبت کنند که این همه مردم خودسرانه دارو نخورند, موثرتر می بود. دیگر کاملا گیج شده بودم. بالاخره نتوانستم این مسئله غامض را حل کنم و بی خیال گشته, خود را راضی نمودم که مگر چه اشکالی دارد که یکی از برترین جراحان دنیا به جای رفتن به یک سمینار پزشکی, به شبکه سه بیاید و در مورد رانندگی بین خطوط صحبت کند.
تازه داشتم ول کن ماجرا می شدم که با تعویض کانال به شبکه سلامت و دیدن مسابقه تشخیص علامت های رانندگی, که جناب شرکت کننده بسیار لطف نموده و به تنها یک مورد اشاره فرمودند، (فکر کنم استاد گواهینامه نداشتند) نظرم دوباره تغییر کرد و دوباره ول نکن ماجرا شدم و سوال پیچیده تری ذهنم را به خود مشغول کرد که چرا باید مسابقه راهنمایی و رانندگی از شبکه سلامت پخش بشود و آنوقت یک پزشک _آن هم چه پزشکی_ بیاید و درمورد بستن یا نبستن کمربند حرف بزند. البته اشکالی ندارد که از پروفسور سمیعی بخواهند در این مورد صحبت کند یا از برنامه نود بروند و درمورد فوتبال و داربی بپرسند. ولی, حداقل محض رضای خدا باید یک نفر پیدا می شد که از یک برنامه پزشکی هم برود و با ایشان مصاحبه کند. دیگر داشتم روانی می شدم که خودسرانه یک قرص خواب آور خوردم و به سرعت به خواب سی و نهمین پادشاه رفتم. (عجب قرصی بود, به شما هم توصیه می کنم)
با نوشتن این مطالب یاد این دیالوگ ماندگار مظفرالدین شاه در شاهکار کمال الملک که می گفت:”همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید.” افتادم. من که سرانجام نتوانستم از کنار هم گذاشتن این دو برنامه نتیجه ای بگیرم و علت پخش آن ها را دریابم. اما, یک نکته مهم را فهمیدم که اگر کسی بخواهد سخن و عملش موثر افتد, باید بداند که ” هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.”
بهنام عزیز درود بر شما
ای کاش قبل از نگارش متن ، کمی زحمت تحمل کرده و از طریق سایت و تکرار برنامه رو تماشا می کردی.
موضوع بحث آسیب های جبران ناپذیر مغز بود که متأسفانه حوادث رانندگی عمده دلیل آن بود که باز هم با تأسف فراوان به لحاظ کیفیت بسیار ابتدایی خودروهای وطنی که بخش عمده ای از مردم کشورمان مجبور به استفاده از آن ها میباشند و با تأسف نهایی از نحوه رانندگی اکثریت هم وطنان مخصوصا قشر جوان و . . . صدمات جبران ناپذیری به سیستم مغز و نخاع وارد می شود
با توجه به نگاه محدود امثال بنده و شما که تخصصی در این خصوص نداریم به گفتن یک ” آخ ای …. تفلک و . . .” بسنده و از موضوع می گذریم
در مقابل از دید متخصصین امر و اولاتر از همه ایشان پرفسور صمیعی محترم ، همین اتفاقات روزمره باعث پیامدهای وحشتناک برای حادثه دیدگان در پی خواهد داشت و اینجاست که مقام والایی چون پرفسور عزیز با علم بر شدت تخریب سلسله فرمان بدن به واسطه خطرات گفته شده و همچنین آگاهی از امکانات درمانی و مالی خانواده ها و سایر مشکلات موجود و . . . قبول زحمت می نمایند و واعظ شیب می شوند بر بناگوش هم وطنان عزیزمان باشد که قبول افتد و در نظر آید.
پاینده باشید
خیلی خیلی ممنون از شما مهرداد عزیز برای کامنتی که برای ما گذاشتید. واقعا پروفسور خیلی بزرگواری کردند که به این برنامه اومدند و درمورد این موضوع که گفتید صحبت کردند ولی منظور من بیشتر این بود که آنطور که باید قدر ایشون را نمیدونیم. و این را هم در نظر بگیرید که مطلب طنز بوده و شوخیه.
با تشکر از شما