اقتصادی

اقتصاد به زبان ساده؛ مفهوم نرخ بهره

نرخ بهره مانند اکثر مفاهیم اقتصاد تابع دو پارامتر است: عرضه و تقاضا. در اقتصاد مدرن قیمت اساسا مفهومی است که در بازار و بر اساس تعامل عرضه و تقاضا مشخص می گردد.

وقتی همه افراد و صاحبان بنگاه های تولیدی می خواهند به تولید بپردازند و به این ترتیب ثروتی فراهم کنند تقاضا برای سرمایه مالی شما ایجاد خواهد شد. وجود همین تقاضا برای سرمایه مالی مفهوم کمیابی سرمایه را به میان خواهد آورد. طبیعی است که هر عاملی که کمیاب باشد دارای قیمت خواهد شد. با این تفاسیر مشخص می شود که سرمایه مالی هم دارای قیمت است و به این قیمت اصطلاحا نرخ بهره می گویند.

۰

در ادامه تعریف مفاهیم اقتصادی امروز قصد داریم به مفهوم نرخ بهره بپردازیم.

فرض کنید که دوست شما می خواد کالایی را تولید کند و به بازار عرضه کند. برای این مقصود باید کارگرانی را استخدام کرده تا به انجام کار بپردازد تا نهایتا بعد از ۸ ماه کار، محصول تولید گردد و به بازار عرضه شود. طبیعی است که کارگران در آخر هر ماه معطل نمی مانند تا محصول تولید شود و از محل درآمد آن دستمزد خود را دریافت کنند. لذا دوست شما به عنوان صاحب کار نیازمند آن است که پولی در اختیار داشته باشد تا بتواند دستمزد کارگران خود را بپردازد. از این رو به سراغ شما می آید و از شما می خواهد تا از پس انداز خود مبلغی را به ایشان قرض دهید. شما می توانید با این پول کالایی بخرید و هم اکنون مصرف کنید و یا آن را خود به کار اندازید و با استفاده از آن کسب و کاری راه بیاندازید. اگر شما پول مذکور را به دوست تان قرض دهید در واقع مصرف یا درآمدزایی خود را به تعویق انداخته اید.

شما طبیعتا بابت این تعویق و تاخیر در استفاده از پول تان از دوستتان انتظار دارید تا مبلغی را علاوه بر اصل پول دریافت کنید. این مبلغ مازاد بر اصل پول، نرخ بهره است. به عبارت دیگر نرخ بهره، مزد صبری است که شما بابت عدم استفاده از پول خود به خرج داده اید.

نرخ بهره تفسیر دیگری به عنوان هزینه فرصت سرمایه نیز پیدا می کند. کسی که پول و پس انداز خود را در اختیار دیگری قرار می دهد از فرصت کسب درآمد با آن پول محروم خواهد شد. لذا طبیعی است کسی که تقاضای پول دیگری را می کند باید درصدد تدارک این محرومیت برآید. با این توصیف نرخ بهره جبران هزینه فرصت سرمایه را نیز می کند.

حال وقتی همه افراد و صاحبان بنگاه های تولیدی می خواهند به تولید بپردازند و به این ترتیب ثروتی فراهم کنند تقاضا برای سرمایه مالی شما ایجاد خواهد شد. وجود همین تقاضا برای سرمایه مالی مفهوم کمیابی سرمایه را به میان خواهد آورد. طبیعی است که هر عاملی که کمیاب باشد دارای قیمت خواهد شد. با این تفاسیر مشخص می شود که سرمایه مالی هم دارای قیمت است و به این قیمت اصطلاحا نرخ بهره می گویند.  نرخ بهره مانند اکثر مفاهیم اقتصاد تابع دو پارامتر است: عرضه و تقاضا. در اقتصاد مدرن قیمت اساسا مفهومی است که در بازار و بر اساس تعامل عرضه و تقاضا مشخص می گردد.

عرضه در بازار سرمایه به مفهوم میزان وفور سرمایه است. هر چه در یک اقتصاد سرمایه بیشتر باشد قیمت آن یعنی نرخ بهره کمتر خواهد بود و هر چه سرمایه در یک اقتصاد کمتر باشد قیمت آن یعنی نرخ بهره بیشتر خواهد بود. میزان کمیابی سرمایه تابعی از نرخ پس انداز است. پس انداز به معنی تفاضل مقدار درآمد از مصرف است. هرچه درآمد ملی بیشتر باشد و مصرف جامعه کمتر باشد میزان پس انداز بیشتر خواهد بود. افراد از مصرف فعلی خود صرف نظر می کنند و درآمد خود را پس انداز می کنند تا درآمد بیشتری در آینده کسب کنند. به این امید که در آینده مصرف بیشتری داشته باشند. این یک تفسیر معقول از رفتار پس انداز عاملین اقتصادی است. حال هر چه نرخ بهره بالاتر باشد، مردم تمایل بیشتری خواهند داشت تا از مصرف فعلی خود صرف نظر کنند تا به مصرفی بیشتر در آینده دست یابند. از سوی دیگر وقتی که نرخ بهره بالا باشد، افراد از محل پس انداز خود درآمد بیشتری کسب می کنند، لذا انگیزه این که مصرف حال خود را افزایش دهند و بخش کمتری از درآمد خود را پس انداز کنند افزایش می یابد. این اثر دوم را اصطلاحا اثر درآمدی افزایش نرخ بهره می گویند. همان طور که می بینیم افزایش نرخ بهره دو اثر متناقض دارد. باید بررسی کنیم که کدام اثر بر دیگری غلبه دارد. بررسی های تجربی در بسیاری از کشور ها نشان می دهد که میزان پس انداز عمومی با افزایش نرخ بهره تغییر نیافته و نسبت به تغییرات نرخ بهره بی کشش است.

 

برای درج دیدگاه کلیک کنید

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربازدیدترین‌های این هفته در نت‌نوشت

برو بالا