موسیقی

آلبوم طریق عشق اثر استاد محمدرضا شجریان

معرفی آلبوم طریق عشق اثر استاد محمدرضا شجریان

آلبوم طریق عشق ، که حاصل اجرای زندهء گروه عارف و استاد شجریان در تور اروپایی سال ۱۳۶۷ بوده است، پس از رونمایی در تالار وحدت، منتشر شد.

۲+

بعد از یاد باد ِ همایون شجریان در وداع با «کیمیاگر» موسیقی ایران، این‌بار با انتشار آلبوم طریق عشق همان‌طور که پرویز پرستویی گفته است با اثری روبرو هستیم که «پرویز مشکاتیان» موجب «جاری شدن صدای آسمانی شجریان» شده است. استاد محمدرضا شجریان در تاریخ معاصر موسیقی ایران‌زمین جلوه‌ای انکارناپذیر دارد، به‌طوری که کمتر اثری از ایشان را می‌توان نام برد که نتوانسته باشد از عهدهء انتظارات و توقعات گوش‌های گوشه‌شناس ایرانی برآید، کسانی که همیشه راز و رمز معنای کلام را از آواز ایرانی تمنّا می‌کنند. جایگاه اعلای اندیشه‌ در آثار حافظ و مولوی، یا سعدی و خواجوی کرمانی، در نوشتار به‌یک طرف، اما در لابه‌لای زیر و زبر آواز ایرانی «مقامی» می‌یابند که اهلش هم نباشی اهلیت به تو خواهد بخشید. اینک «طریق» سودای جاودانهء «عشق»، با کوک جان‌گداز مشکاتیان، و در لابلای حنجره‌ای به ‌پهناوری درختستان الحان ایرانشهری، پیش روی ما گشوده شده است. آلبوم طریق عشق ، که حاصل اجرای زندهء گروه عارف و استاد شجریان در تور اروپایی سال ۱۳۶۷ بوده است، پس از رونمایی در تالار وحدت، منتشر شد.

آلبوم طریق عشق

مراسم رونمایی مهرماه ۱۳۹۵ از آلبوم طریق عشق با حضور جمعی از هنرمندان، اندیشمندان و دست‌اندرکاران، در ایامی مقارن با سالگرد درگذشت شاه‌نوازندهء فقید پرویز مشکاتیان (سی‌ام شهریور)، نه‌تنها باید ما را به‌یاد باد ِ همهء بزرگان ِعرصهء سیمرغ‌پرور هنر ایران‌زمین برانگیزاند، بلکه نباید فراموش کنیم همان‌طور که شهد شیرین عسل به زنبوری نسبت داده می‌شود که در گروهی از خود گذشته به‌کار شفاء للناس مشغول‌اند، به همین ترتیب نیز گروه‌های موسیقی قدیم و جدید، از جمله گروه عارف، حلقه‌هایی هستند که وسعت پیکرهء همیشه در التهاب موسیقی را می‌سازند تا بر تارک آن یکی بسازد و بنوازد، یکی بخواند و خدایگان دل را به شور اندازد.

بیشتر بخوانید: مروری بر زندگی محمدرضا شجریان خسروی آواز ایران

بیش‌باد جهان جانشان؛

نگاهی به قطعات آلبوم طریق عشق

در آلبوم طریق عشق ، به ۱۰ منزل، مسیر سفر ساز و آواز به‌روی ما گشوده شده است. همان‌گونه که ابتدای هر سفری با امید آغاز می‌شود، «گلنوش» امید در پیش‌درآمدی بر مقام افشاری، حدیث از ندای نای می‌گوید و در تک‌مضراب‌های سنتور تو را به‌پیش می‌نوازد، به‌سوی آن‌جایی که لاجورد کاشی‌های عمارت‌های جاگرفته در باغ‌های ایرانی با «تک‌نوازی سنتور» احساس می‌شوند.

بیشتر بخوانید: آثار محمدرضا شجریان مرتب شده بر حسب دستگاه آوازی ؛ آماده برای لذت بردن و یاد گرفتن

معرفی آلبوم طریق عشق اثر استاد محمدرضا شجریان

معرفی آلبوم طریق عشق اثر استاد محمدرضا شجریان

آواز از دست «دل» برمی‌آید، مگر نه اینکه اینجاست که استاد چنین می‌خواند، «ای دل»؟! شکایتی از دل حافظ، از او که «چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود/ور آشتی طلبم با سر عتاب رود»، در همنوازی با شکوهء سنتور، مگر غیر از تجربهء کهن دل سوختهء هر ایرانی عاشقی است؟!

و جز چهارمضراب «دل‌انگیز» نیست و نخواهد بود که بتواند شیدایی حاصل از عرضهء تمنای دل را به تمامی از عهده برآید. این‌جا باید لحظه‌ای ایستاد، چراکه «طریق عشق پرآشوب و فتنه است‌ای دل. بیفتد آن که در این راه با شتاب رود». این همان مقام حافظی است که تار در تصنیف‌بندی طریق عشق شاهد آن است، که مگر نه این است که هر بیتش خانهء حالتی است از حالاتی که بر سالکان عشق می‌رود، و هر غزلش جهان ِ سلوکی است که بیت به بیت گویی منزل به منزل می‌شوی؟!این حدیث را به هرکسی نگفته‌اند، مگر آنان که «حجاب راه» خویش را شناخته‌اند و «برخیز»باد به «خود» گفتند!
چنین بود و چنین خواهد بود که تا از میان برخاستی، آن دل که آواز را با نام آن آغاز می‌کنند، «عاقبت» به مقام «مجنون» می‌رسد و حتی از «مجنون بَتَر».

پس از آن است که در تمنای بهتی که خواستار است «خدا را زین معما پرده بردار»، تازه به آنجا می‌رسیم که کاشف «خواب‌آلوده»جانی خویش خواهیم شد. حال، نیک و بی‌آلایش می‌دانیم آنان که «اهل درد» شدند، همان‌ کسانی هستند که حدیث جانشان «به لفظ اندک و معنی بسیار» دارد. حدیث جان ایشان همان «گفتگویی» است که کمانچهء سخن هرچه بیشتر می‌کشد، بیشتر کشیده می‌شود. حال، خوب می‌فهمی که «عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها»، در حالی ‌که حلقه‌ای دورادورت کرده بازمی‌خوانند «الا یا ایها الساقی».

در پایان هر دفتر از آلبوم طریق عشق ، حقا که حتما حکایتی باقی خواهد ماند، اما کدام طریقندهء عشقی است که عاقبت ِ امر به دل بازنگردد و به آواز نیاید که «نی غلطم، در دل ما بوده‌ای». «دوش»، مهلت این سفری که در پایانش ما را شیفتهء آغازی دوباره می‌کند، جز این حقیقت، ما را به هیچ راستی نخواهد رساند:

آه که من دوش چه سان بوده‌ام/آه که تو دوش کرا بوده‌ای!
رنگ رخ خوب تو آخر گواست/ در حرم لطف خدا بوده‌ای!

۱ دیدگاه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربازدیدترین‌های این هفته در نت‌نوشت

برو بالا