اقتصادی

مفاهیم اقتصادی به زبان ساده؛ تقویت یا تضعیف ارزش پول ملی – قسمت چهارم

افزایش قیمت اسمی ارز به معنی تضعیف ارزش پول ملی است

مفهوم ارزش پول ملی یکی از مفاهیمی است که شدیدا در معرض بدفهمی قرار داشته است. یکی از مهم ترین دلایل آن نیز تبعات رسانه ای ایران در این رابطه است.در رابطه با ارزش پول ملی دو دیدگاه در میان اقتصاددانان و سیاست گذاران رواج دارد و قضاوت آن ها در این رابطه در رابطه مستقیم با نحوه نگرش آن ها به رابطه تورم و نرخ ارز است. یک عده از اقتصاددانان و تصمیم گیران خواستار تقویت ارزش پول ملی هستند در حالی که دسته دیگر خواستار کاهش ارزش پول ملی هستند.

۱+

مفهوم ارزش پول ملی یکی از مفاهیمی است که شدیدا در معرض بدفهمی قرار داشته است. یکی از مهم ترین دلایل آن نیز تبعات رسانه ای ایران در این رابطه است. در تبلیغات رسانه ای هر گاه ین ژاپن در مقابل دلار تقویت گردیده چنان انعکاس پیدا می کند که گویی با این اقدام یک ضربه کاری و اساسی به اقتصاد آمریکا وارد آمده است.

متاسفانه این تلقی چنان فراگیر گردیده که اکثر مردم و سیاست گذاران تصور غلطی از این موضوع پیدا کرده اند. برای تنبه کافی است که توجه کنیم هرگاه یورو در برابر دلار تقویت می شود مسئولین بانک مرکزی اروپا دچار نگرانی می شوند و به این تقویت پول منطقه ای افتخار نمی کنند. همین امر در مورد بانک مرکزی چین نیز صادق است و اساسا یکی از نقاط اختلاف و مناقشه تجاری آمریکا و چین در این است که آمریکایی ها می گویند چین با تضعیف بیش از حد پول ملی خود موجب رشد صادرات و تضعیف واردات شده است. در نتیجه چنین قیمت گذاری ارزی چین به آمریکا می تواند صادرات داشته باشد اما آمریکا قدرت چندانی برای صادرات به چین ندارد.

تبلیغاتی که در ایران حول موضوع ارزش پول ملی صورت گرفته منجر به رواج این تصور گردیده که افزایش قیمت اسمی ارز به معنی تضعیف ارزش پول ملی است و یکی از وظایف بانک مرکزی حفاظت و صیانت از ارزش پول ملی می باشد. مسئولین اقتصادی باید به مانند بخشی از ارزش ها و میراث کشور از ارزش پول ملی دفاع کرده و از آن صیانت نمایند. حال اگر نرخ ارز به هر دلیلی بالا رفت باید مسئولین بانک مرکزی را مقصر قلمداد نمود.

در رابطه با ارزش پول ملی دو دیدگاه در میان اقتصاددانان و سیاست گذاران رواج دارد و قضاوت آن ها در این رابطه در رابطه مستقیم با نحوه نگرش آن ها به رابطه تورم و نرخ ارز است. یک عده از اقتصاددانان و تصمیم گیران خواستار تقویت ارزش پول ملی هستند در حالی که دسته دیگر خواستار کاهش ارزش پول ملی هستند.

مواضع موافقین تقویت ارزش پول ملی به قرار زیر است:

۱- تقویت پول ملی به معنی افزایش قدرت خرید مردم است اما کاهش آن عملا قدرت خرید مردم را کاهش می دهد. در طی دهه هشتاد که نرخ ارز ثابت باقی مانده بود سطح رفاه مردم ایران بالا رفت چرا که به راحتی می توانستند کالاهای وارداتی نظیر تلویزیون های ال سی دی و غیره خریداری کنند و به راحتی می توانستند به سفر خارجی روند. حال وقتی که نرخ ارز پس از وقایع سال ۱۳۹۱ بالا رفت، قدرت خرید مردم کاهش یافت. تقاضا برای سفر خارجی افت شدیدی نمود و بازار کالاهای وارداتی از رونق افتاد چرا که برای مصرف کننده ایرانی گران تر شده بودند.

۲- از آن جا که افزایش نرخ ارز موجب تورم است کاهش نرخ ارز یا همان تقویت پول ملی موجب کاهش تورم خواهد شد. نرخ ارز یکی از اقلامی است که در هزینه بنگاه هایی که مواد اولیه و کالاهای واسطه ای و سرمایه ای خود را از خارج تامین می کنند نقش جدی ایفا می کند. لذا کاهش نرخ ارز به معنی کاهش هزینه های بنگاه و همچنین کاهش قیمت تمام شده آن هاست. لذا وقتی هزینه های بنگاه کاهش یابد تورم نیز کاهش خواهد یافت. در مقابل افزایش نرخ ارز بی ثباتی را در اقتصاد تشدید می کند و انتظارات تورمی را در عاملین اقتصادی دامن می زند که این امر خود به تشدید تورم یاری می رساند. شاهد این مدعا نیز آن که در سال های پس از افزایش نرخ ارز سرمایه گذاری بسیاری از بنگاه های تولیدی متوقف شد چرا که هزینه اقلام و ماشین آلات خارجی چند برابر شده بود.

۳- افزایش نرخ ارز به منظور افزایش میزان صادرات شیوه ای غلط است چرا که به معنی چوب حراج زدن به اقتصاد و کالاهای موجود در کشور است. از دید این افراد افزایش صادرات باید موهون افزایش کیفیت و کارایی در بنگاه های تولیدی باشد و نمی توان به ضرب و فشار افزایش نرخ ارز، صادرات را افزایش داد. شاهدی که برخی از هواداران این دیدگاه مطرح می کنند آن است که در طی دهه هفتاد شمسی که نرخ ارز به طور مرتب افزایش یافت میزان صادرات در کشور چندان افزایش پیدا نکرد. حتی اگر صادرات با افزایش نرخ ارز افزایش یابد آیا درست است کل رفاه شهروندان را فدای بخش کوچک و ناچیز صادرات کنیم.

۴- برخی از اقتصاددانان که از این دیدگاه حمایت می کنند نرخ ارزی که دولت به عنوان نرخ ارز شناور تعیین کرده را نرخ ارز تعادلی نمی دانند و اعتقاد دارند نرخ ارز تعادلی در اقتصاد ایران به مراتب کمتر است اما دولت به دلیل اینکه بخشی از بودجه خود را بر اساس فروش ارز در بازار داخلی تامین می کند همواره انگیزه دارد تا نرخ ارز را بالا نگه دارد. از دید آن ها دولت به جای اینکه کار سخت مهار هزینه های دولت و افزایش درآمد مالیاتی را دنبال کند، به دنبال کار راحت بالا بردن نرخ ارز است.

۵- برخی از این اقتصاددانان اگرچه قبول دارند که کاهش نرخ ارز یا تثبیت نرخ ارز موجب رشد واردات می شود اما آن را امری منفی قلمداد نمی کنند. ار دید آن ها ایران در مقایسه با چین قدرت رقابت در کالاهای ساده را ندارد. در تولید بسیاری از محصولات کشاورزی ایران در مقایسه با کشورهای آسیای جنوبی فاقد مزیت است. به جای اینکه ایران تلاش کند با بالا بردن نرخ ارز تولید این اقلام را اقتصادی کند بهتر است در زمره صادرکنندگان کالاهای پیشرفته و دانش محور قرار گیرد. حجم بالای افراد تحصیل کرده و ارزان بودن واردات کالاهای تکنولوژیک ایران را قادر خواهد ساخت در بازار کالاها و خدمات دانش بنیان امکان رقابت بیابد.

برای درج دیدگاه کلیک کنید

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربازدیدترین‌های این هفته در نت‌نوشت

برو بالا