نجف دریابندری: مروری بر آثار و زندگی مترجمی به وسعت دریا
نجف دریابندری در شناسنامه، متولد شهریور سال ۱۳۰۸ در آبادان است اما به زعم خودش زادهی زمستان ۱۳۰۹ است. کودکیاش با شیطنتهای بسیاری سپری شده است. پدرش از اهالی چاکوتای (چاه کوتاه) بوشهر و ناخدای کشتی بوده است. شاید آشنایی او با دریا و بندر در ترجمهی استادانهی آثار ادبی «پیرمرد و دریا» ارنست همینگوی و «هکلبری فین» مارک تواین بی تأثیر نبوده باشد. در ادامه با مروری بر زندگی و آثار نجف دریابندری با نت نوشت همراه باشید.
نجف دریابندری: مترجمی به وسعت دریا
از دیگر نیز آثار نجف دریابندری میتوان به ترجمهی «پیامبر و دیوانه» جبران خلیل جبران، «رگتایم» و «بیلی باتگیت» ادگار لورنس دکتروف، «یک گل سرخ برای امیلی» و «گور به گور» ویلیام فاکنر و «تاریخ فلسفه غرب» برتراند راسل و … اشاره کرد. مجموعه فعالیتهای نجف دریابندری چنان وسیع است که از ادبیات، فلسفه تا مستطاب آشپزی را در بر میگیرد و گهگاه گوشه چشمی نیز به طنز نشان میدهد.
بیشتر بخوانید: ارنست همینگوی و زندگی خوش و کوتاه فرانسیس مکومبر
نجف دریابندری انسانی خودآموز به معنای خودآموخته، خود استاد خود بوده است. او مدعی هیچ کشفی نیست، آزادی از درون و برون ویژگی بارز اوست. قلمش صمیمی است، صداقت، سرچشمهی هنرهای نجف دریابندری است.
او با کتاب خیمه شب بازی صادق چوبک با ادبیات به طور جدی آشنا میشود و معتقد است که داستان نویسی در ایران از محمدعلی جمالزاده، صادق هدایت و صادق چوبک آغاز شده است. نجف دریابندری ، ترجمهی داستان را قبل از پیوستن به ادارهی انتشارات شرکت نفت و در هفده هجده سالگی آغاز میکند. اسامی مستعار او «ن.بندر» و «ن.د» است.
بیشتر بخوانید: مهدی اخوان ثالث متخلص به م.امید , حقیقت امر این است که ما کارهای نیستیم
ناصر تقوایی از دوستان دیرینهی نجف دریابندری است و معتقد است بهترین ترجمهی نجف، «یک شاخه گل سرخ برای امیلی» است. محمّد قاضی مترجم مورد علاقهی نجف است و او «دن کیشوت» قاضی را شاهکار میداند، کتابی که به عقیدهی خیلی از منتقدان، حلقهی واسط میان رمانس و رمان است.
نجف دریابندری فقط مترجم نیست، نویسنده است، حتی بیشتر نویسنده است تا مترجم چرا که تخصصاش درآوردن لحن نویسندهی اصلی است. این شکل از ترجمه نوعی خلق است و کمتر از نویسندگی نیست و ترجمهی این حجم از متون متفاوت، نقش او را به اندازهی یک نویسنده تاثیرگذار کرده است.
بیشتر بخوانید: مروری بر زندگی سهراب سپهری , در به روی بشر و نور و گیاه و حشره باز کنیم.
نجف دریابندی معتقد است “طبیعی است که زبان فارسی مانند هر زبانی، قابلیتها و ظرفیتهایی دارد که اگر کسی با آنها آشنا باشد در کارهایی مانند ترجمه به کار میآید. هر متنی که سبک خاصی دارد، در ترجمه نیز حکم خاصی دارد.”
به همین دلیل «گور به گور» که به زعم او ساده ترین و کامل ترین رمان و حتی شاهکار فاکنر در سال ۱۹۳۰ میلادی است را به زبان عامیانه ترجمه کرده است. او مولف کتاب مستطاب آشپزی است، کتابی که با همکاری همسرش زنده یاد فهیمه راستکار و ویراستاری محمد زهرایی در دو جلد و بیش از دو هزار صفحه گردآوری کرده است.
محمود دولت آبادی نویسندهی برجستهی معاصر در تولد ۸۴ سالگی نجف گفت: «اگر نجف دریابندری نبود جهان ما اتفاق بزرگی را کم داشت.» امروز به جد و با افتخار میتوان گفت نجف دریابندری یکی از بهترین مترجمان ایران است و با ترجمههای پر قدرتاش سهم به سزایی در شناساندن ادبیات دیگر کشورها در زبان فارسی داشته است.
نجف دریابندری علاوه بر ترجمه، دستی در سرودن شعر هم دارد. چنان که یکی از آنها را برای همسرش زنده یاد فهیمه راستکار سرود و به همراه یادداشتی کوتاه به او تقدیم کرد. تاریخ این شعر، روز و ماه دارد اما سال نه. به گمان سهراب دریابندری که خط پدر را خوب میشناسد باید در سالهایی پیش از دههی شصت نوشته شده باشد؛ شاید دهه پنجاه.
از خیل پرستوهای امیدوار
در آسمان گرمسیر
جز شتاب روشنشان اثری نیست
و باشهی تنها
که از فرط ملال
سینه را از هوای داغ میانباشت
و درنگ بالهای گسترده را
بر فراز نخلهای فقیر گردآلود
امتحان میکرد،
دیری است
تا در افق مغرب ناپدید شده است.اما
دیوار کهن،
دیوار کهن با فرق شکافته
میراث سالهای انتظار عبث را
بر دوش دارد.
و راه
رود سفیدی است
گریزان از دیوار کهن.دیشب لحظهای بارید
گریز رود سفید مخدوش شد،
چند قطرهی خنک
در گلوی تشنهی نخل فقیر
آهسته
آهسته
فروکش کرد،
و صبح که خورشید برآمدیک گل سفید لاغر
بر فرق شکافتهی دیوار
روییده بود:
تاج کوچکی
بر سر سالهای انتظار عبث.
سایه ۸۸ ساله ات مستدام عمو نجف دریابندری.
(عمو نجف نامی است که احمد شاملو بر نجف دریابندری گذاشته بود.)
سلام نهال حق دوست عزیز. از آن چه در مورد استادنجف نوشتید لذت بردم. توجه شما به این شخصیت مهم فرهنگی ما قابل ستایش است. قدر استاد نجف شناخته نشد. افسوس.