ادبیات جهان

نمایشنامه غیب گویی نوشته‌ی پیتر هانتکه؛ اینجا هیچ چیز سر جای خودش نیست!

نمایشنامه غیب گویی
۲+

غیب گویی شاید یکی از متفاوت ترین و عجیب ترین نمایشنامه‌هایی باشد که می‌توان آن را برای مطالعه انتخاب کرد. بین تمامی آثار پیتر هانتکه این نمایشنامه از ویژگی بسیار خاص و ویژه‌ای برخوردار می‌باشد که خواندن آن خالی از لطف نخواهد بود. در واقع در نمایشنامه غیب گویی می‌توان به راحتی گفت: ” اینجا هیچ چیز سر جای خودش نیست!” در ادامه به بررسی نمایشنامه غیب گویی و بررسی زندگی هنری پیتر هاندکر در نت نوشت می‌پردازیم.

نمایشنامه‌‌ی غیب گویی

اینجا هیچ چیز سر جای خودش نیست!

نمایشنامه غیب گویی Publikumsbesch impfung شامل چهار برخوان می‌باشد، طبق روال دیگر نمایشنامه ها، نه دارای صحنه‌‌ی مشخصیست و نه دارای اکت خاصی از طرف بازیگران.

همچنین بازیگران نام ندارند و نام آنها طبق ترتیب حروف الفبا، الف، ب، پ، ت می‌باشد. فرم غیب گویی بدین شکل است که گفته‌های این چهار برخوان پشت سر هم می‌آید. نکته دیگر آنکه نمایشنامه پیتر هانتکه دارای دیالوگ نیست. بلکه شامل مونولوگ و هم خوانی می‌باشد.

فرم غیب گویی بدین شکل است که برخوان‌ها در ابتدا تک نفره و بعد دو نفره و سه نفره و چهار نفره شروع به گفتن مونولوگ هایشان می‌کنند. همان طور که پیشتر گفته شد، نوشتار پیتر هانتکه دارای نظم خاصیست.

تک گویی‌های برخوان‌ها نیز با توجه به ترتیب خاصی در نمایشنامه آمده است. به عنوان مثال در ابتدا هر کدام از شخصیت‌ها مونولوگشان را می‌گویند. سپس این مونولوگ تبدیل به هم خوانی‌های دو نفره به ترتیب الف‌ب، الف‌پ و الف‌ت می‌شود سپس به شکل ب‌پ و ب‌ت در می‌آید و در نهایت تبدیل به هم خوانی چهار نفره‌‌ی الف‌ب‌پ‌ت می‌شود. و دوباره فرم به تک خوانی تبدیل می‌شود.

بیشتر بخوانید: پیتر هانتکه: مروری بر آثار و زندگی برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۹

پیتر هانتکه تا به کنون جوایز ادبی بسیاری را بدست آورده که از مهم ترین آنها می‌توان به جایزه نوبل در سال ۲۰۱۹، جایزه فرانتز کافکا در سال ۲۰۰۹ و جایزه گئورک بوشنر در سال ۱۹۷۳ اشاره نمود.

پیتر هانتکه تا به کنون جوایز ادبی بسیاری را بدست آورده که از مهم ترین آنها می‌توان به جایزه نوبل در سال ۲۰۱۹، جایزه فرانتز کافکا در سال ۲۰۰۹ و جایزه گئورک بوشنر در سال ۱۹۷۳ اشاره نمود.

چنین نظمی خود را به شکل‌ها و جایگشت‌های متفاوت در غیب گویی نشان می‌دهد. گاهی این جایگشت‌ها خود را به شکل ب‌پ‌ت یا الف‌ب‌پ یا ت‌پ‌ب‌الف و یا الف‌ت نشان می‌دهند. آخرین جمله نمایشنامه نیز یک همخوانی چهار نفره الف‌ب‌پ‌ت می‌باشد.

همان طور که در مثال نیز مشاهده کردیم، ترتیب و توالی مونولوگ‌ها از الگویی خاص پیروی می‌کند و یک شکل واحد را می‌سازد. بدین معنی که تک خوانی ها، دو خوانی ها، سه خوانی‌ها و چهار خوانی‌ها طبق الگوهای بالا خوانده می‌شوند و بدون نظم و ترتیب نیستند.

این الگو تا حدی خویش را به شکل نشان بی نهایت نمایش می‌دهد و به مثابه یک لوپ تکرارشونده عمل می‌کند. همان طور که محتوای نمایشنامه غیب گویی نیز چنین است. پیتر هانتکه در نوشته‌اش که ابزورد است، از پوچی و تباهی و تکراری بودن زندگی انسان معاصر می‌گوید. انسانی که درگیر روزمره شده و دور خود می‌چرخد و گویی در یک لوپ تکراری گیر افتاده. آخرین جمله نمایشنامه نیز گواهی بر این مدعاست:

الف‌ب‌پ‌ت: هر روز روزی چون روزهای دیگر خواهد بود.

این جمله‌‌ی پایانی در نهایت سادگی در بیانش، مضمونی سهمگین دارد که نشانگر روزمرگی و پوچی و تکراری بودن انسان معاصر است. پیتر هانتکه با توجه به هم پوشانی فرم منظم و محتوای ابزورد نمایشنامه اش، به نظم دروغین وظاهری و روتین زندگی انسان معاصر انتقاد می‌کند.

این پوچی در مونولوگ‌های شخصیت‌ها خود را به خوبی نشان می‌دهد. تمامی گفته‌های این چهار شخصیت، جملات خبری و بدیهی هستند. گاهی این جملات واقعی می‌آیند  مانند جمله زیر :

پ: برگ صنوبر لرزان مثل برگ صنوبر لرزان خواهد لرزید.

گاهی این جملات فرمی سورئال می‌یابند:

ب: خدا در فرانسه مثل خدا در فرانسه زندگی خواهد کرد.

همچنین این مونولوگ‌ها سرشار از تصاویر زیبا و لطیف و در مقابل تصاویری دردناک و خشن می‌باشند.

الف: طاعون مثل طاعون بوی گند خواهد داد.
ب: گل سرخ مثل گل سرخ بوی خوش خواهد داد.

بیشتر بخوانید: فروشنده دوره گرد نوشته‌ی پیتر هانتکه؛ معماری یک جنایت

زن چپ دست یکی از بهترین کتاب‌های پیتر هانتکه می‌باشد که فیلمی نیز بر اساس آن ساخته شده است

زن چپ دست یکی از بهترین کتاب‌های پیتر هانتکه می‌باشد که فیلمی نیز بر اساس آن ساخته شده است

نگاهی بر سبک نگارش پیتر هاندکر

پیتر هانتکه Peter Handke در مابین مونولوگ‌ها مسائل مختلفی را از دین و انسانیت و جنایت و زشتی و پلیدی روزگار ما می‌گوید. گاهی مسائلی زمینی را بیان می‌دارد و گاه متوسل آسمان‌ها می‌شود. مونولوگ‌های غیب گویی با توجه به مضامینشان که سرشار از زشتی و زیبایی، معنویت و گناه، خوبی و بدی، فقر و ثروت، زندگی و مرگ و تمام دیگر تناقضات، تصویری است از دنیای پر از تناقضی که در آن زندگی می‌کنیم.

پیتر هانتکه Peter Handke همچنین با بدیهی جلوه دادن مسائلی که امروزه دیگر چندان بدیهی نیستند می‌خواهد بگوید در دنیای معاصر، بسیاری از ارزش‌ها ضد ارزش شده اند، بسیاری چیزها سر جای درست و اصلی خویش قرار ندارند و جامعه دچار بی نظمی شده و از همین روی است که انسان معاصر در اضطراب و سردرگمی بسر می‌برد. به مونولوگ‌های زیر توجه کنید :

ب: مرد مثل مردها برخواهد خاست.
الف‌ب: دیوار مثل دیوار استوار خواهد ماند.
الف: شب مثل شب آرام خواهد بود.

آیا در روزگار ما براستی مرد مثل مرد برخواهد خاست؟! تمامی دیوار‌ها ایستاده اند؟! آرامش در شب جاریست؟! تجربه هایمان به ما می‌گویند که زمانه عوض شده و چنین نیست. انسان معاصر گویی با نوستالژی کلیشه‌ای ذهنی خویش زندگی می‌کند و در برخورد با حقیقت و واقعیت موجود دچار سردرگمی و ابهام و بهم ریختگی می‌شود.

از نکات دیگری که در آثار پیتر هانتکه دیده می‌شود، توجه وی به اشیاست. اشیا برای او تنها اشیا نیستند بلکه چیزی فراتر از شی هستند. او گاهی به آنها جان بخشی می‌دهد. در جای جای مونولوگ‌ها از اشیایی چون مجسمه، لوله‌های ارگ، اسپنج، سوزن و .. نام می‌برد و آنها را مهم جلوه می‌دهد.

همچنین مونولوگ‌ها در پیش روی خود در انتها به مسائلی چون رستاخیز و مرگ و حقیقت می‌رسند و پیتر هانتکه با چنین جهت گیری می‌خواهد بگوید انسان‌ها می‌میرند و فراموش می‌شوند و انسان‌های دیگر می‌آیند و این جهان هم چنان ادامه خواهد داشت.

پیتر هانتکه در تاریخ ۶ دسامبر ۱۹۴۲ در گریفن اتریش به دنیا آمد. مادرش آشپزی با اصالتی اسلووانیایی و پدرش سربازی آلمانی بود. وی مدتی با مادر در آلمان شرقی زندگی کرد. پیتر هانتکه در سال ۱۹۵۴ به دبیرستان کاتولیک دروس کلاسیک تانزنبرگ رفت. وی در ۱۵ سالگی تحت تاثیر اثر ژرژ برنانوس به نام زیر خورشید شیطانی قرار گرفت.

بیشتر بخوانید: زشت ترین زن دنیا نوشته‌ی اولگا توکارچوک؛ زشتی روی دیگر زیبایی است!

پیتر هانتکه

پیتر هانتکه

در روزنامه مدرسه به نام فاکل بود که نخستین آثارش را به چاپ رسانید. در سال ۱۹۵۹ حوزه‌اش را عوض کرد و به کلاژنفورت رفت. او همچنین دروس حقوق را در گراز فراگرفت. پس از نخستین موفقیت‌های ادبی اش، به انجمن استاد‌پارک گرازر پیوست و در سال ۱۹۶۵ پس از آنکه ناشر Suhrkamp اثرش را که زنبورها نام داشت پذیرفت، درسش را رها نمود و تمام وقتش را به ادبیات و نوشتن اختصاص داد.

پیتر هانتکه، از همان ابتدا سبک‌های رایج ادبی را رها نمود و تحت تاثیر تئاتر ابزورد و رمان جدید، انقلابی زبانی و روایی را ارائه نمود. وی همچنین تحت تاثیر آثار فرانتز کافکا، ساموئل بکت و ویلیام فاکنر نیز بود. این تاثیر در رمان ها، نمایشنامه‌ها و شعرهایش به وضوح دیده می‌شود.

تماتیک متن‌های پیتر دانکه حول محور موضوع هایی چون  اضطراب و پریشانی انسان معاصر، ناتوانی در برقراری ارتباط و سرگردانی‌اش در جهان به مانند زبان میگردد. 

او در ادبیات آلمانی زبان سبکی پیش رو و آوانگارد را داراست. ادبیات او دارای نظمی خاص و الگویی معین می‌باشد. وقتی مخاطب آثار وی را می‌خواند متوجه چنین نظمی می‌شود.

آثار او به مثابه مسئله‌ای ریاضی و یا پلانی معماری می‌باشند که خواننده را درگیر می‌کند و او را مجبور به کنش و موجودی فعال در برابر نوشته می‌کند. به بیانی دیگر، خواننده آثار پیتر هانتکه، خواننده‌ای منفعل نیست. او باید درگیر کلمات شود و راز آن‌ها را بیابد تا بتواند به جهان نوشتاری او ورود پیدا کند.

نمایش نامه نویسی در کنار فیلم نامه نویسی

پیتر هانتکه در زمینه سینما نیز فعال است. او با ویم وندرس در فیلم زیر آسمان برلین Der Himmel über Berlin به عنوان فیلمنامه نویس همکاری داشته است. همچنین او در سال ۱۹۷۸ فیلمی به نام زن چپ دست را کارگردانی کرد. این کتاب توسط انتشارات فرهنگ جاوید در ایران چاپ و ترجمه شده است.

پیتر هانتکه تا به کنون جوایز ادبی بسیاری را بدست آورده که از مهم ترین آنها می‌توان به جایزه نوبل در سال ۲۰۱۹، جایزه فرانتز کافکا در سال ۲۰۰۹ و جایزه گئورک بوشنر در سال ۱۹۷۳ اشاره نمود.

پیتر هانتکه با ویم وندرس در فیلم زیر آسمان برلین Der Himmel über Berlin به عنوان فیلمنامه نویس همکاری داشته است

پیتر هانتکه با ویم وندرس در فیلم زیر آسمان برلین Der Himmel über Berlin به عنوان فیلمنامه نویس همکاری داشته است

در ایران نیز چندین نمایشنامه و داستان از پیتر هانتکه ترجمه و منتشر شده است که از آن جمله می‌توان به نمایشنامه‌های غیب گویی، اهانت به تماشاگر، اتهام به خود با ترجمه‌ی علی اصغر حداد و داستان‌های محاکمه و فروشنده دوره گرد با ترجمه آرزو اقبالی توسط نشر چشمه اشاره نمود.

درباره جایزه نوبل

در سال ۲۰۱۹، آکادمی نوبل جایزه ادبیات خود را به دو نفر اهدا کرد. چرا که در سال ۲۰۱۸ بنا به دلیلی فساد اخلاقی یکی از همسران آکادمی نوبل، جایزه ادبی به کسی تعلق نگرفت. آکادمی در سال ۲۰۱۹ اعلام کرد که اولگا توکارچوک؛ نویسنده لهستانی برنده جایزه نوبل ۲۰۱۸ است و پیتر هانتکه این جایزه را برای سال ۲۰۱۹ می‌گیرد.

انتخابی که عده‌ای را معترض نمود. چرا که بار دیگر آکادمی را متهم به این موضوع کردند که امسال هم جایزه را به یک اروپایی سفیدپوست اهدا کرده. زبان او نیز آلمانی می‌باشد که از زبان‌های همیشه ستایش شده می‌باشد.

اما مهم ترین دلیل اختلاف منتقدان، به سبب حمایت هانتکه از صرب‌ها در دوره جنگ بوسنی بود. گرچه توجه به این نکته ضروریست که نوبل جایزه ادبی را به نویسندگانی می‌دهد که دارای فرم و محتوای نوینی هستند.

آثارشان به چندین زبان ترجمه شده و جوایز ادبی نیز گرفته باشند. پیتر هانتکه نیز شامل تمامی موارد بالا می‌شود. فرم ادبی او فرمی نوین و درگیر کننده و بسیار مدرن می‌باشد و دید جدید و دیگری از ادبیات به مخاطب ارائه می‌دهد. 

برای درج دیدگاه کلیک کنید

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربازدیدترین‌های این هفته در نت‌نوشت

برو بالا