تئاتر ابزورد چیست ؟
تئاتر ابزورد Theatre of the Absurd یا معناباخته، یا تئاتر پوچی (به فرانسوی: Le Théâtre de l’Absurde) اصطلاحی بود برای نشان دادن نوعی جهت گیری تئاتری مهم و تامل برانگیز در قرن بیستم که آثار مهم و تاثیرگذاری را در دنیای درام شامل میشود. در ادامه مروری بر تئاتر ابزورد خواهیم داشت و پاسخی برای این پرسش که تئاتر ابزورد چیست ؟ ارائه خواهیم داد، با نت نوشت همراه باشید.
بیشتر بخوانید: تحلیل نمایشنامه در انتظار گودو نوشته ساموئل بکت Waiting for Godot، انجماد زمان و روح
تئاتر ابزورد چیست ؟
برای پاسخ به این سوال که تئاتر ابزورد چیست ؟ باید گفت عنوان تئاتر پوچی Theatre of the Absurd را اولین بار منتقد برجستهی ادبی، مارتین اسلین، در کتابش به همین نام؛ تئاتر ابزورد ثبت کرد؛ فی الواقع تعریفی که مارتین اسلین از این تئاتر میکند این است که ابزورد را نوعی از تئاتر میداند که اواخر دههی ۵۰ به بازهی گسترده ای از آثار نمایشنامهنویسان از جمله ساموئل بکت، اوژن یونسکو، آرتور آدامف، ژان ژنه و دهههای بعد از آن هارولد پینتر و تام استوپارد، سامشپرد و دیوید ممت اطلاق میشود.
از آثار بسیار مهم و نگاشته شده در این سبک میتوان به در انتظار گودو از ساموئل بکت، کرگدن از اوژن یونسکو، استاد تاران از آدامف، کلفت ها از ژان ژنه، جشن تولد از هارولد پینتر، کودک مدفون از سم شپرد و بوفالوی آمریکایی از دیوید ممت، نام برد.
بیشتر بخوانید: تحلیل نمایشنامه آخر بازی اثر ساموئل بکت
در ادامه بررسی اینکه تئاتر ابزورد چیست باید گفت تئاتر ابزورد به لحاظ مفهومی در لایههای متفاوت، ارتباط نزدیکی با هیچانگاری و پوچ گرایی پس از جنگ جهانی دارد و به نوعی میتوان بیخ و بن این پوچ گرایی توام با اگزیستانسیالیسم را در آثار نویسندگان برجسته و صاحب نامی چون ژان پل سارتر و آلبر کامو دید.
در ادامه پاسخ به این سوال که تئاتر ابزورد چیست باید گفت، ابزورد در واقع ماحصل تجربیات دهشتناک از قبیل وقوع دو جنگ جهانی، ظهور فاشیسم در اروپا، شکست انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه، و پیدایش رژیمهای دیکتاتوری که به نام کمونیسم قد بر افراشتند، میباشد. نمایشنامهنویسان ابزورد، که این جنبش را ماحصل این جریانات هولناک میدانستند، به این اصل رسیدند که زندگی مدرن از معنای اصلیاش خالی شده است و دچار معنازدگی شده است. در این راستا آلبر کامو تعریف مشخصی از معناباختگی دارد. وی معناباختگی را وضعیتی حادث شده و نه ذاتی در زندگی میداند و اشاره میکند در جهانی که ناگهان همهی توهّمات و بارقههای امید ناپدید شدهاند، انسان احساس غریبگی میکند. وضعیت او به وضعیت فردی تبعیدشده میمانَد که هیچ علاجی برای دردهایش وجود ندارد، زیرا از خاطراتش دربارهی موطنی از دسترفته محروم شدهاست و امیدی هم برای رسیدن به سرزمینی موعود ندارد. این جدایی بین انسان و زندگیِ او، بین بازیگر و زمان و مکانِ نمایش او، حقیقتن احساس معناباختگی را به وجود میآورد.
بیشتر بخوانید: متن هایی برای هیچ اثر ساموئل بکت
در ادامه مرور و پاسخ به این سوال که تئاتر ابزورد چیست باید گفت اگ که به زبان این سبک اگر بخواهیم بپردازیم میتوانیم بگوییم که تیاتر ابزورد، در بر دارندهی بازیهای زبانی، اغراق در استفاده از کلیشه ها، تکرار و ترکیبات عجیب و گاهن بیربط و پوچ، سکوت و مکث های فراوان دارد و به نوعی استفاده از عبارات ابتکاری که از زبان شخصیتها بیان میشود و کاراکترها معمولن در یک تراژیکمدی، اسیر شرایط جبری بیرونی و درونی و فشارهای ناخوشایند هستند. تئاتر ابزورد از روش های روایی کلاسیک رد میشود و بعدتر همین شیوه ها را به سخره میگیرد و گاهن ته مایهای از فضاسازیهای سوررئال را تداعی میکند. مسخرگی تلخ و گروتسک مانندی که لایههای حائز اهمیت تراژدی را از روایتهای واریته تا شوخیها و بداههپردازیهای کمدیا دلآرته با خود به همراه دارد.
اغلب فرم نمایشهای این جنبش را از آغاز، میتوان تئاتر تجربی دانست و این سبک همواره تا به امروز علیرغم تأثیر زیادی که از جریانهای مختلف سیاسی، اجتماعی و هنری گرفته است، به دنبال شیوهی تازه ای برای ارائهی چهارچوب و تعبیری شکستن چهارچوبهای تئاتر روایی بودهاست و مصداق عینی و بی بدیل این امر، تفاوتهای تکنیکی و زمینهای بین آثار سردمداران این جریان است؛ از جمله ساموئل بکت، اوژن یونسکو، هارولد پینتر و….
با مروری بر تیاتر ابزورد در مییابیم که یکی از مهمترین و اثربخش ترین نویسنده در این سبک، شکسپیر است، چرا که شکسپیر تأثیر عمدهای در انتقال تراژیکمدی به تئاتر ابزورد داشتهاست؛ و این موضوع به وضوح در نمایشنامهی مکبث قابل درک است. اما تأثیرپذیری از پیشینهی دنیای هنر به این جا ختم نمیشود و حتی تأثیرات کمدی اسلپ استیک بر ابزورد را نمی توان نادیده گرفت. تاثیر سینمای محبوب دورههای اولیه مثل فیلمهای چاپلین، باستر کیتن و حتی لورل و هاردی، بر این سبک غیر قابل انکار است.
بیشتر بخوانید: تحلیل نمایشنامه کرگدن اثر اوژن یونسکو، من کرگدن می شوم پس هستم.
شاخص های تئاتر ابزورد :
آنچه با مروری بر تئاتر ابزورد، در یافتیم، در دههی ۱۹۵۰ تئاتر ابزورد پیشرفت قابل توجه ای در نشان دادن شرایط بیهوده و پوچی زندگی انسان داشت. آنچه که مشخص است، تئاتر ابزورد انسان را موجودی نشان داد که اهداف بزرگی در زندگی اش ندارد. موجودی که عادت ها و تعلقات مادی، آزادی اش را محدود میکند. موجودی که نقص گفتاری و بیانش باعث جلوگیری از فهم واقعیت درونی خودش و جهان اطرافش میشود.
به تعبیری دیگر انسان طبیعتی هماهنگ با خودش ندارد و مدام دربند تودهای از کارها و رو در رویی ها با خلاء روحی و اخلاقی است و محکوم به گذراندن زندگی پوچ و تهی است.
در ادامه پاسخ به این سوال که تئاتر ابزورد چیست ؟ باید گفت که تئاتر ابزورد از ساختارهای طراحی شده بر پایه روشهای کلاسیک مثل گره افکنی، کشمکش و اوج و فرودها تبعیت نمی کند و مدام این چهارچوب ها را میشکند و با استفاده از عناصر سوررئال، راحت تر خردگریزی را نشان میدهد. نمونهی بارز این امر را در آثار یونسکو مثل کرگدن، آمده یا چگونه از شرش خلاص شویم و… به خوبی مشاهده میکنیم.
در واقع تئاتر ابزورد به دنبال تشریح منطقی و روابط علی معلولی نیست و از رویدادپردازی به دور است. در مقوله تئاتر ابزورد، نباید پرسید این نمایش درباره چیست؟ و نتیجهی نمایش چیست؟ تئاتر ابزورد، تجربه بیهودگی را به مخاطب نشان میدهد و زبان و منطق را به عنوان ابزار شناسایی واقعیت کنار میگذارد.
بیشتر بخوانید: نمایشنامه خاموشی دریا اثر ژان بروله، تناقضات ثانوی
بیشتر بخوانید: تحلیل تئاتر خانه برناردا آلبا به کارگردانی دکتر علی رفیعی
در انتهای مروری و بررسی این سوال که تئاتر ابزورد چیست ؟ این نکته حائز اهمیت است که درامنویسان سبک ابزورد با پذیرفتن این مهم که وضعیت حقیقی انسان نا امیدکننده و تلخ است، بر این باور هستند که اگر قرار است انسانها در این شرایط زندگی کنند، ولی همین هیچی و پوچی تنها زمینهای است که فهم انسانی میتواند به آن اطمینان داشته باشد و این پوچ گرایی از آگاهی ها و تجربه های تلخ فراوان آمده است.
اگرچه ممکن است پذیرش هیچ انگاری را به ظاهر تجربهی منفی بدانیم اما برداشت درامنویسان در نهایت برداشتی مثبت است زیرا نمایشنامهنویس تماشاگرش را با تجربهای از پوچی روبرو میکند که در نهایت بتواند با رهائی از اسارت، توهمات و پندارهای واهی با واقعیت آشنا شود و حقیقت را درک کند و قدرت ادامه دادن را پیدا کند. در واقع در پاسخ به این سوال که تئاتر ابزورد چیست ؟ باید گفت در این نوع تئاتر زندگی بیهدف، ناآگاهانه و مکانیکی سرزنش میشود و با تمام فرم نامتعارف و آشنایی زدایی ها و شکستن چهارچوب ها در بطن این تئاتر انسان به آگاهی میرسد.