و حتی یک کلمه هم نگفت اثری چند بعدی از هاینریش بُل
هاینریش بُل Heinrich Böll را در ایران بیشتر به خاطر کتاب عقاید یک دلقک میشناسند اما او کتابهای زیادی دارد که هر کدام به نوبهی خود بی نظیرند. یکی از این کتابها رمان و حتی یک کلمه هم نگفت And Never Said a Word است.
این رمان پس از جنگ، از ۴ آوریل سال ۱۹۵۳ میلادی، به صورت پاورقی در روزنامهی فرانکفورتر آلگماینه منتشر شد. هاینریش بُل نویسندهی رمان و حتی یک کلمه هم نگفت در این داستان به تبحری مثال زدنی دست یافته است. در ادامه با نت نوشت همراه شوید.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] رمان عقاید یک دلقک اثر هاینریش بل
و حتی یک کلمه هم نگفت اثری چند بعدی از هاینریش بُل
رمان و حتی یک کلمه هم نگفت یکی از آثاری است که اروپای پس از جنگ را با کیفیتی بسیار هنرمندانه توصیف میکند. نقدهایی که بلافاصله پس از انتشار این کتاب به رشتهی تحریر درآمد، به دهها عنوان رسید و بسیار فراتر از مرزهای آلمان رفت؛ خوانندگانش در فرانسه، ایتالیا، آمریکا، سوئد و بسیاری کشورهای دیگر آن را به عنوان رمانی ارزنده ستودند.
Heinrich Böll در زمان انتشار این رمان ناشناس و نویسندهایی تازه کار نبود. او در آن زمان سی و شش سال داشت و چند کتاب از او به چاپ رسیده بود.
این رمان داستان زن و شوهر جوان فقیری است که عاشق هم هستند. مرد که نمیتواند فضای خفقان آور فقر را در خانه تحمل کند، همسر و فرزندان خود را ترک میکند اما همسرش را که عمیقاً دوست دارد، بیرون از خانه ملاقات میکند و ادامهی ماجرا … . اولین سطح این رمان معمایی بودن آن است.
معمایی بودنی که روح را نوازش میکند و از ادبیات پلیسی و ماجراجویانه به دور است.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] نان سالهای جوانی نوشته هاینریش بُل، داغِ جنگ!
حتی از دیدگاه ابتدایی ترین و فرعی ترین مسئلهی هر رمانی در این سطح، این اثر از موفقیت نادری برخوردار است که از مهارتی بزرگ در نوشتن آن و تدابیری حتی تکنیکی نشات گرفته است. همین بس که خواننده از سوی مرد و زن داستان در تکاپوی وصال عاشقانه شرکت میکند.
این داستان به سرگذشتی عاشقانه تبدیل میشود که یکی از ناب ترین و اعجاب انگیز ترین رمان هایی را رقم میزند که دوران پس از جنگ به خود دیده است.
هاینریش بل در مصاحبهایی اعتراف میکند که پیش از هر چیز در دنیا، دو موضوع مورد علاقهاش بوده است: عشق و مذهب. همهی آثار او این دو نکته را گواهی میدهد. این عشق که با شدیدترین فقرها در زندگی روزمره همراه است و از جذابیتهای فراوانی برخوردار، عشقی است در قالب زندگی زناشویی.
گفتنی است مذهب برای بل هرگز به طور ناب مذهب آیین و مراسم نیست. مذهب برای او سیاست است و سیاست هم برایش تقریباً مترادف با طنز است. کسی که رمان و حتی یک کلمه هم نگفت را با چنین عینکی بخواند، بهتر آن را میتواند دریابد.
بیشتر بخوانید: کتاب علیه تفسیر نوشتهی سوزان سانتاگ
بخشی از رمان:
او را به دقت نگاه کردم، کسی را که بیش از هر انسان دیگری در دنیا به او وابسته هستم؛ نه فقط به این دلیل که ده سال طولانی بدون انقطاع با او خوابیدهام، غذا خوردهام و حرف زدهام، بل به دلایل دیگری که بیشتر از خوابیدن آدمها با یکدیگر اهمیت دارد؛ لحظاتی بوده است که با هم دعوا کرده ایم.
همه چیز می تواند مرا خوشحال کند
اما هیچ چیز نمی تواند غم مرا ببرد…