رمان گور به گور نوشتهی ویلیام فاکنر
رمان گور به گور As I Lay Dying نوشتۀ ویلیام فاکنر William Faulkner نویسندۀ مشهور آمریکایی است. اَدی باندرِن، مادر خانواده، در حال مردن است. و فرزندان و همسر او مشغول آماده کرن تابوت و بقیهی مقدمات خاکسپاری هستند. او میمیرد و وصیت کرده که در سرزمین ابا و اجدادیش به خاک سپرده شود.
چهار پسرش به نامهای وَردمن، دارل، جوئل و کِش و دخترش دیوییدل و همسرش اَنسی باندرن تصمیم میگیرند به وصیت او عمل کنند و در این سفر با مسائل گوناگونی رو به رو میشوند. داستان این رمان داستان این سفر است. در ادامه با بررسی و تحلیل رمان گور به گور همراه نت نوشت باشید.
رمان گور به گور
“همچون که دراز کشیده بودم و داشتم میمردم.”
پیش از آغاز تحلیل رمان گور به گور باید گفت این رمان اثر بسیار بلند و قطوری نیست. اما پنجاه و نه فصل دارد. فصلهای این رمان گاهی تنها دارای یک خط هستند. و کمتر فصلی را میبینیم که بیش از دو یا سه صفحه باشد. فصلها با نام راویها از هم جدا و مشخص میگردند.
رمان گور به گور دوازده راوی دارد و رمان در سفر میگذرد و این موضوع باعث شده که ماجراهای بسیاری اتفاق بیفتد. ولی روایت یک اتفاق با زاویه دیدهای متفاوت باعث میشود که ما با شخصیتهای داستانی از زوایای متفاوتی آشنا بشویم و این به عمق شناخت ما از شخصیتها میافزاید.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] رمان خشم و هیاهو نوشتهی ویلیام فاکنر
زبان در بسیاری از بخشهای رمان گور به گور جریان سیال ذهن است. و واقعیت و خیال در ذهن شخصیتها با هم درآمیخته میشود.
در تحلیل این رمان باید گفت مسیر این سفر بهانهی روایت ماجراهای مختلف است. ماجراهایی که باعث وارد شدن شخصیتهای فرعی دیگری نیز به داستان میشود. غالب این شخصیتها روستاییان ساده و گاه سادهلوح هستند.
درونمایهی اصلی رمان گور به گور شرافت و شجاعت و باورها و اعتقادات این انسانهاست. مذهب در زندگی شخصیتها حضور پررنگ دارد. دین و آموزههای آن باعث شده است که آنها حوادث حتی غیر معمول را بنا به خواست خدا میپذیرند و تنها به خدا و عیسی مسیح پناه میبرند و با تمام وجود سعی میکنند که در این راه به این خانواده کمک کنند.
شناخت شخصیتهای رمان گور به گور با توجه به کنش و واکنشهای داستانی صورت میگیرد. حرکت و حادثه در این داستان بسیار پررنگ است. توصیفات شخصیتها و مکانها ایستا نیستند.
و با توصیفات پویا و در حال حرکت برای ما به تصویر کشیده شده اند و البته نقش برخی از شخصیتها در داستان و پیش برد آن بسیار کمرنگ است. طوری که میشود از حضور آنها در داستان صرف نظر کرد. شخصیتی مانند “وَردمَن” پسر ناقص العقل خانواده که روایتهایش از ماجراها نقشی در پیش برد داستان ندارد.
بیشتر بخوانید: تحلیل رمان سقوط نوشتهی آلبر کامو
گور به گور را “فاکنر” در سال ۱۹۳۰ یعنی یکسال بعد از “خشم و هیاهو” نوشته است. خود او مدعی بود که نوشتن رمان گور به گور تنها شش هفته طول کشیده است. معروفترین ترجمه از این اثر با ترجمهی نجف دریابندری وارد بازار کتاب شده است.
عنوان این رمان As I Lay Dying است که به نقل از مترجم بهترین و دقیق ترین ترجمه برای این عنوان این جمله است که “همچون که دراز کشیده بودم و داشتم میمردم.” اما رمان گور به گور را برای عنوان برگزیده است چون نتوانسته عبارت فارسیای را که برای عنوان کتاب میپسندد، بیابد.