فیلم Asako I & II ساختهی رویوسوکی هاماگوچی؛ آفتاب تازهرس، رشتههای ابر را پنبه کرد…
فیلم Asako I & II (یا Netemo sametemo) اثری رمانتیک بر پایۀ داستانی تکراری است که فرم روائیِ متفاوتی دارد. ساختار فیلم Ryusuke Hamaguchi بر پایۀ یک رشته تصادفات بنا شده است که در منطق دنیای فیلم به بار مینشیند و از کلیشههای مرسوم تبعیت نمیکند. در این متن به نقد فیلم Asako I & II خواهیم پرداخت، با نت نوشت همراه باشید.
فیلم Asako I & II ساختهی رویوسوکی هاماگوچی
آشنائی آساکو و باکو دو شخصیت اصلی فیلم در نیمۀ ابتدائی، درست در نمایشگاه عکسی اتفاق میافتد که در آن آساکو به شکلی تصادفی با عکسی از دو دختر بچۀ کاملاً شبیه به هم برخورد میکند و ناخودآگاه به طرف مضمون نهفتۀ آن جذب میشود.
عکس فوق که سیاه و سفید است، با تداعی فرم نگاتیو در عکاسی، خاصیت نور تاریک را منعکس میکند که در بطن هنر تاریک قابل درک است. هنری که میتواند زوال و زوایای شیطانی زندگی روزمره را افشا کند. در ادامه، اولین برخورد و رویاروئی باکو و آساکو که به یک آشنائی موقت و ناپایدار میانجامد، در جریان موقعیت تنش زای آتش بازی بچه ها اتفاق میافتد که از ابتدا با اغتشاش و ناآرامی همراه است.
عشقی که از همان ابتدا با تنش همراه است، به همراه ویژگی های هنر تاریک در فریم های عکس های سیاه و سفید، پیشگوئی کنندۀ پایان نافرجامِ رابطه است. در فیلم Asako I & II آشنائی آساکو با روهی (Ryôhei) نیز به شکلی اتفاقی در نمایشگاه عکسی از همین عکاس ادامه میابد که به سرانجامی مبهم گره میخورد و ساختار پیشگوئی کنندۀ عکسها را واضح تر میکند.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] سریال چرنوبیل Chernobyl: هدف ما خوشحالی تمام بشریت است!
Ryusuke Hamaguchi به زیبائی توانسته است مرز بین دنیای واقعی و دنیای رؤیاوار را در فیلم به شیوه ای آشکار کند که در واقعیت امپرسیونیستی فیلم حل شود. عشق آساکو و باکو که بیشتر به رؤیا و خواب میماند تا واقعیت با حضور گاه و بیگاه و ناگهانی باکو با آن شمایل و لباسهای سفید که در هالهای نورانی فرو میرود به خوبی پرداخت شده است.
شیوهای که از دید آساکو قابل درک است و فرو رفتن خام دستانهاش را در عشقی واهی برجسته می کند. در مقابل، نیم بیشتری از فیلم به رابطۀ روهی و آساکو میپردازد که با حضور روهی به واقعیت یک زندگی و رابطۀ رمانتیک، نزدیک تر و قابل احترام تر است.
در صحنۀ دورهمی روهی،کوشی هاشی، مایا و آساکو که قرار است با یک مهمانی آشنائی مفرح مواجه باشیم با تغییر ناگهانی فضا مواجه میشویم که به نوعی پِری ِپتی میانجامد. ارسطو معتقد است، پری پتی تغییر ناگهانی امری است که می بایست به نتیجۀ برعکس آن نائل آید. واقعه ای که روهی و مایا برای یک آشنائی موفق ترتیب داده اند، رفته رفته به واقعهای برعکس تبدیل می شود که ذات آشنائی را زیر سؤال میبرد و به جای جذب کردن به دفع کردن میانجامد.
فیلمساز هم در این سکانس و هم در سکانس انتخاب باکو به جای روهی و فرار آساکو با باکو و هم در سکانس تصادف باکو و آساکو با موتور، به واژگونی مایه هائی بر اساس اعتقاد حاکم دست میزند. در این نوع فضاسازی معادلات تماشاچی بهم میریزد و انتظاراتش عقیم می ماند.
بیشتر بخوانید: فیلم JT LeRoy ساختهی جاستین کلی؛ غرامت مضاعف
در فیلم Asako I & II یا حتی اگر بیدارم کنی، واقعیت زندگی درونی شخصیتهای اصلی همچون اسامی شان (آساکو به معنای صبح و باکو به معنای گندم) با واقعیتِ طبیعتِ ارگانیک به شکل منحصربفردی گره میخورد. در صحنه ای که روهی به امید دیدار آساکو که قبلاً رابطهاش را با او تمام کرده استْ به تماشای نمایش مایا میرود، ناگهان صحنۀ نمایش برای لحظاتی توسط عنصر ارگانیک زلزله به لرزه در میآید و تماشاچیان متفرق میشوند.
بلای طبیعی زلزله، به مثابۀ یک موقعیت تنش زا با اغتشاش و تنش در رابطۀ آساکو و روهی، بهم میآمیزد و واقعیت زندگی درونی را با زندگی طبیعت ارگانیک یکی میکند. در نهایت، بعد از پرسه زنی های بی هدف باکو در خیابان، در انتهای روز که به شب گرائیده است و خیابانها هنوز مملو از عابران هراسان است،
در میان ازدحام جمعیت به شکلی تصادفی با آساکو برخورد میکند و این بار آساکو است که به تنش اتمسفر حاکم بر فضا، پایان می دهد و صحنه در وصال و آرامش غریبی فرو میرود. در صحنۀ پایانی، بعد از صحبت های آساکو با ایکو که به یک راه حل نهائی برای آساکو میانجامد، باز هم با یک عنصر ارگانیک مواجه می شویم، بارش باران. باران که بعنوان یک موهبت الهی قلمداد میشود و اغلب عنصری تطهیر کننده است در نماهای بعد، باز هم به هیجان و ریتم پرتنش فیلم میافزاید و رویاروئی آساکو و روهی را زمینه سازی میکند؛
در حالیکه روهی هنوز مملو از خشم و ناباوری است و از آساکو گریزان است. تنش بین این دو در نمای ماورائی وهای انگل، در حالی رو به عطوفت و صلح میرود که ابرها رفته رفته به حاشیه میروند و خورشید لایههای مراتع سبز اوزاکا را در ریتمی آرام و درونی روشن می کند؛ گوئی پیام آور رستگاری آساکو و پیوند دوباره شان است.
بیشتر بخوانید: فیلم A Dog’s Way Home ساختهی چارلز مارتین اسمیت؛ بِلا در جستجوی خانه
صحنۀ خداحافظی باکو و آساکو نیز در کنار دریا اتفاق میافتد؛ در حالیکه آساکو از حماقت و بی وفائیاش نسبت به روهی نزد باکو اعتراف می کند، تنها آمبیانس دریا را بعنوان نوعی صدای ارگانیک و خارج از متن میشنویم. در فیلم Asako I & II بعد از ترک باکو، آساکو خود را به دریا می رساند.
دوربین در نمائی بسته تصویری از چهرهی ملتهب آساکو ثبت میکند و بعد او را که در امتداد دریای سهمگین و متلاطم قدم بر میدارد دنبال می کند، تا شخصیت از کادر خارج می شود و دوربین دقایقی بر دریای متلاطم فوکوس میکند.
تعبیری استعاری از شباهت دنیای درونی آساکو به دریا که پیچیدگی ها و شخصیت چند بعدی وی را پررنگ میکند. دریائی که هم میتواند آرام و باوقار زیر نورهای قوی خورشید بدرخشد و هم می تواند سنگدل، تاریک و ویرانگر باشد؛ همچون عشق که ماهیت سازنده و ویرانگریِ توأمان دارد.
در پایان فیلم Asako I & II در نمائی دو نفره از آساکو و روهی وقتی روهی به بالا آمدن آب و کثیف بودن رودخانه اشاره میکند، باز هم تشبیه استعاری رودخانه به آساکو برجسته میشود. وقتی آساکو در کمال تعجب به زیبائیِ همین رودخانه ایمان دارد، باز هم خصوصیات هنر تاریک متجلی میشود.
جلوه ای از نیروهای شیطانی و ویرانگر که در بطن عناصر زیبا و آرام با فریبندگی همراه است و به یک دیالکتیک میانجامد. آساکو نیز در بطن شخصیتش با یک تضاد دست و پنجه نرم میکند و سرنوشت تراژیکش که با هامارتیا گره میخورد، او را از شخصیتهای پیرامونش جدا و بیگانه می سازد.
فیلمساز به زیبائی، تنهائی و بیپناهی آساکو را در پلانی نمایان می کند که تنها، مستأصل و در سادگی محض به دنبال گربۀ خانگیش در میان علفزار است. نمای بعد که نمائی نسبتاً طولانی و لانگ است، آساکو را نشان میدهد که در میان وسعت همان عناصر ارگانیکِ مراتع سبز و رودخانهای سیال در بگراند، بیپناه و مستأصل ایستاده است و در میان باد آرامی که میوزد به زوایای پنهان سرنوشت محتومش می نگرد…
منتشر شده در روزنامهی اعتماد / ۷ مرداد ۱۳۹۸