فیلم Before Sunset ساختهی ریچارد لینکلیتر؛ زمانی برای دیدار دوباره
فیلم Before Sunset یا پیش از غروب دومین قسمت از سهگانه این مجموعه به کارگردانی ریچارد لینکلیتر Richard Linklater است که در سال ۲۰۰۴ نه سال پس از Before Sunrise به روی پردهی سینما رفت و نامزد جایزهی اسکار بهترین فیلمنامه نیز شد. زمانی که پیش از طلوع اکران شد همه آن را به عنوان یک اثر عاشقانه پذیرفتند و کسی هرگز فکرش را نمیکرد که این شروعی از یک پروژهی طولانی باشد. در ادامه با تحلیل و نقد فیلم Before Sunset با نت نوشت همراه باشید.
فیلم Before Sunset
زمانی برای دیدار دوباره
قسمت دوم این سهگانه با نام فیلم Before Sunset یا “پیش از غروب” اینطور آغاز میشود که، جسی برای توضیح و امضای کتابی که نوشته است به فرانسه آمده است. کتاب در واقع بسیار شبیه ماجرایی است که در پیش از طلوع شاهدش بودیم.
چنانکه به ذهن خطور میکند شاید ما صرفاً در ذهن جسی نویسنده به تماشای قسمت قبل نشستهایم و حالا زندگی واقعی جسی شروع میشود و میتوانیم با آن آشنا شویم ولی این طور نیست. در مراسم امضای کتاب جسی، سلین، دختری که ۹ سال پیش در ایستگاه قطار به امید دیداری در ۶ ماه بعد رها کرده بود را میبیند و همه چیز از سر گرفته میشود و شما متوجه میشوید که به درستی در قسمت دوم در پیوند بسیار قوی با قسمت اول کار قرار گرفتهاید.
بیشتر بخوانید: فیلم Boyhood اثر ریچارد لینکلیتر؛ تو میخوای چی باشی میسون؟
جسی و سلین ۶ ماه بعد با یکدیگر دیدار نکردند و حالا ۹ سال بعد یکدیگر را پیدا کردهاند و تا زمان پرواز جسی فرصت دارند تا از این دیدار ناگهانی لذت ببرند.
در فیلم Before Sunset “پیش از غروب” ما شاهد همان زوج پیشین هستیم که هر کدام به اندازهی ۹ سال بالغتر شدهاند و به اندازه ۹ سال تجربیات بیشتری به دست آوردهاند. مکالمهها به همان شکل روان سابق ادامه پیدا میکنند.
انگار که واقعاً دو نفر با یکدیگر در حال مکالمه هستند و از همه چیز و همه جا صحبت میکنند. کمی تا قسمتی نظریات و باورهای شان تغییر کرده. نکتهی جالب دربارهی فیلم Before Sunset این است که خود بازیگران دیالوگهایشان را بر اساس کاراکتر نوشتهاند و شاید همین مسئله باعث شده است که دیالوگها تا این حد طبیعی جلوه کنند و پخته باشند.
سلین Julie Delpy شکستهتر شده است و از نظر عاطفی بسیار آسیبپذیرتر است. قسمت تلاش برای سیاستمدار بودنش در روابط انسانی همچنان همراهش است ولی به نظر ترک برداشته میآید. او این بار به صورت عملی برای نجات جهان اطرافش تلاش میکند.
تلاش او برای درست کردن محیط اطرافش یک تلاش انقلابی نیست بلکه قدم به قدم سعی میکند چیزهای کوچک و ساده در جهان را درست کند. باور زنسالاری سلین قوت بیشتری نسبت به سابق دارد و گاهی حتی به نظر میرسد که این مسئله نمیگذارد او با تمام وجود مثل گذشته زندگی را لمس کند.
بیشتر بخوانید: فیلم Before Midnight کاری از ریچارد لینکلیتر، روایت یک رابطه پس از سال ها
سلین با گذشت زمان محتاط تر شده است. به نظر میرسد که مثل سابق نیست و از شکست و ضربه خوردن میترسد و به همین دلیل ریسکپذیری سابق را ندارد. در قسمت یک سلین یک دختر رها و ساده به نظر میرسید ولی گذر ۹ سال این رهایی را از او گرفته و سادگیاش را با یک تظاهر به زرنگی که واقعی نیست پوشانده.
در جسی Ethan Hawke شروشور جوانی پختهتر شده است. او مثل گذشته سر هر چیزی که مخالف تفکرش است موضع نمیگیرد. دیگر تلاشی برای اثبات خودش ندارد و به نظر میرسد که جایش را در جهان محکم کرده است.
هر دو شخصیت ماجرا، سلین از دخترانگی و جسی از پسرانگی، خارج شده و به بلوغ رسیدهاند. سلین تبدیل به یک زن و جسی تبدیل به یک مرد شده. با همان خصوصیاتی که از یک زن و مرد عادی میشناسیم، با همان کیفیتهای اخلاقی و رفتاری.
بیشتر بخوانید: فیلم Before Sunrise کاری از ریچارد استوارت لینکلیتر، روایت عقلانی یک ماجرای عاشقانه
بیشتر بخوانید: فیلم Last Flag Flying اهتزاز آخرین پرچم کاری از ریچارد لینکلیتر
در Before Sunset بار دیگر شخصیتها عریان، دربارهی زندگیشان و اتفاقاتی که در آن میافتد و نظری که راجع به آن دارند صحبت میکنند و هر چه به پایان نزدیکتر میشویم حس نزدیکی این دو به یکدیگر بیشتر میشود و مکالمهشان خلوص بیشتری پیدا میکند.
این بار باز هم دغدغهی پایان دیدار وجود دارد. این سؤال که آیا این آخرین باری است که این دو یکدیگر را میبینند و یا دیدار دیگری هم وجود خواهد داشت. که آیا این دو بالاخره به یک فصل مشترک با یکدیگر میرسند یا خیر.
در فیلم Before Sunset نماها طولانیتر از فیلم پیشین گرفته شده است و با توجه به دیالوگ محور بودن این فیلم کاری بسیار دشوار بوده است.
یک بار دیدن این فیلم ابدا کافی نیست!
این فیلم فوق العاده س….تمامش رو با تمام وجودم درک می کنم