سینمای ایران

فیلم قانون مورفی ساخته‌ی رامبد جوان؛ بال پروانه بر بدن مگس

فیلم قانون مورفی آخرین ساخته‌ی رامبد جوان است که چندی پیش بر پرده سینماهای کشور به نمایش درآمد. او پیش از این تجربه‌های مختلفی را به معرض نمایش درآورده که در یک نگاه کلی می‌توان گفت ذهنیت او به پیش و پس از مجموعه خندوانه تقسیم می‌شود. سریالی که برای رامبد جوان محلی است تا تمام ابعاد وجودش را به مخاطب شلیک کند. اما سوال اینجاست که آیا او چیزی بیش از گودِ خندوانه است و یا فقط همان کاراکتر را در سینما با ترجمان دگری ارائه می‌دهد؟ در ادامه با تحلیل و نقد فیلم قانون مورفی با نت نوشت همراه باشید.

فیلم قانون مورفی

بال پروانه بر بدن مگس

در نقد فیلم قانون مورفی باید اشاره‌ای به برنامه خندوانه داشت، برنامه ای که فارغ از بُعدهای پیشرفتی و پسرفتی خود کارنامه ای را به سکان دارش ارائه داده است. اینکه چطور مردم را بخندانم؟ و یا به تعبیری صحیح تر چگونه سرگرم شان کنم؟ با بررسی اجمالی این دو پرسش متوجه می‌شویم که جهان رامبد جوان به چیزی فراتر از سرگرمی مردم ختم نمی شود و تبلور این ذهنیت را بر روی پرده نقره ای نظاره گر می‌شویم.

 

بیشتر بخوانید: تحلیلی بر فیلم نگار آخرین ساخته رامبد جوان

فیلم قانون مورفی کولاژی از آش‌های شله قلم کار است که در نهایت آشفتگی و خرده داستان‌های صرفا سرگرم کننده و تاریخ انقضا دار به جایی ختم می‌شود که پس از مدت کوتاهی از شروع فیلم دیالوگ ها و کاراکترها مصرف می‌شوند و دگر چیزی برای گفتن ندارند، پس فیلم تمام می‌شود.

محتویِ فیلم قانون مورفی همان کلیشه‌ی اروتیک، پخمه بازی، رقص و جیغ و هوراست که برچسبی تحت عنوان کمدی به سینه آویخته است و تنها تفاوتی که شاید بتوان به آن اشاره کرد همان جهانِ شلوغ و پرسر و صدا همراه با قاچ‌های سبز و قرمز کارگردانش است که در نوع تصویر برداری و صدابرداری و کپی برداری از سینمای جهان جلوه گری می‌کند.

[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] قانون مورفی چیست؟

رویکرد بسیار حائز اهمیت این است که رامبد جوان در فیلم قانون مورفی مرز بین سینما و یک برنامه تلویزیونی را از دست می‌دهد و فیلم علیرغم دوربین متفاوت و آوانگارد در کمدی ایرانی و تدوین قابل تامل به یک خرده کلیپ شلوغ و پلوغ بدل می‌شود.
رویکرد بسیار حائز اهمیت این است که رامبد جوان در فیلم قانون مورفی مرز بین سینما و یک برنامه تلویزیونی را از دست می‌دهد و فیلم علیرغم دوربین متفاوت و آوانگارد در کمدی ایرانی و تدوین قابل تامل به یک خرده کلیپ شلوغ و پلوغ بدل می‌شود.

دوربینی که تلاش می‌کند به نوعی در برخورد با سینمای کمدی ایران موفق باشد که این تلاش بی حاصل هم نیست. در واقع در فیلم قانون مورفی تصاویر و تدوین به مراتب جلوتر و پیشروتر از محتوی و فیلم نامه و بازیگرانش است تا جایی که می‌توان گفت کلاس این دو کنش کاملا از هم مجزاست.

رویکرد بسیار حائز اهمیت این است که رامبد جوان در فیلم قانون مورفی مرز بین سینما و یک برنامه تلویزیونی را از دست می‌دهد و فیلم علیرغم دوربین متفاوت و آوانگارد در کمدی ایرانی و تدوین قابل تامل به یک خرده کلیپ شلوغ و پلوغ بدل می‌شود.

محتویِ فیلم قانون مورفی همان کلیشه‌ی اروتیک، پخمه بازی، رقص و جیغ و هوراست که برچسبی تحت عنوان کمدی به سینه آویخته است و تنها تفاوتی که شاید بتوان به آن اشاره کرد همان جهانِ شلوغ و پرسر و صدا همراه با قاچ‌های سبز و قرمز کارگردانش است که در نوع تصویر برداری و صدابرداری و کپی برداری از سینمای جهان جلوه گری می‌کند.
محتویِ فیلم قانون مورفی همان کلیشه‌ی اروتیک، پخمه بازی، رقص و جیغ و هوراست که برچسبی تحت عنوان کمدی به سینه آویخته است و تنها تفاوتی که شاید بتوان به آن اشاره کرد همان جهانِ شلوغ و پرسر و صدا همراه با قاچ‌های سبز و قرمز کارگردانش است که در نوع تصویر برداری و صدابرداری و کپی برداری از سینمای جهان جلوه گری می‌کند.

خرده کلیپ هایی که هربار چیزی را به کنش وا می‌دارند و بی سرانجام و بی هدف به پایان نمی رسند و رها می‌شوند. در واقع این خرده کلیپ ها به دومینوی ای می‌مانند که از ابتدای فیلم بر روی هم می‌افتند و هرکدام سناریوی غیر مرتبطِ مرتبطی را دنبال می‌کنند.

بیشتر بخوانید: فیلم بمب، یک عاشقانه کاری از پیمان معادی ؛ در ستایش عشق و زندگی زیر بمب

خرده کلیپ هایی که هربار چیزی را به کنش وا می‌دارند و بی سرانجام و بی هدف به پایان نمی رسند و رها می‌شوند.
خرده کلیپ هایی که هربار چیزی را به کنش وا می‌دارند و بی سرانجام و بی هدف به پایان نمی رسند و رها می‌شوند.

نکته‌ی دیگر در باب نقد فیلم قانون مورفی اهمیت و کمرنگ شدگی این مرز است، مرزی که بازیِ خود رامبد جوان را هم احاطه کرده است. بازی ای که بیشتر به مجری گریِ پر زرق برقش شبیه است تا اتمسفر سینمایی؛ گویی او از پوستِ مدیریتی ای که در خندوانه رهبری می‌کند خارج نمی شود و این کنش بر سینمای او نیز نهادینه شده است.

در واقع نقد فیلم قانون مورفی نقدی تکراری است، چرا که محصول نهایی همان شوخی‌های جنسی و رقص و لوده بازی‌های کمدی ایرانی است که در طی زمان به آن دچاریم و شاید تنها نکته‌ی متفاوت در اینجا خود رامبد جوانی باشد که سعی دارد جنبشی را تحت همین کنش از دریچه ای دیگر تعلیم دهد. در واقع لشکر کشی از تلویزیون به سینما و از سینما به تلویزیون با شعار “ما خیلی باحالیم”.

در واقع لشکر کشی از تلویزیون به سینما و از سینما به تلویزیون با شعار "ما خیلی باحالیم".
در واقع لشکر کشی از تلویزیون به سینما و از سینما به تلویزیون با شعار “ما خیلی باحالیم”.

محمد حیدری

محمد حيدري هستم دانش آموخته ی معماري و پژوهش هنر.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا