سینمای ایران

جشن دلتنگی فیلمی از پوریا آذربایجانی

جشن دلتنگی فیلمی از پوریا آذربایجانی
۴+

جشن دلتنگی فیلمی به کارگردانی پوریا آذربایجانی است که بیشتر او را با فیلم اروند می‌شناسند. بازیگران جشن دلتنگی عبارتند از محسن کیایی، پانته آ پناهی ها، بهنام تشکر، ندا عقیقی، بابک حمیدیان، مینا ساداتی، ساغر قناعت و پریوش نظریه. در ادامه با معرفی و نقد فیلم جشن دلتنگی با نت نوشت همراه باشید.

بخش اول این متن به قلم صدف پیکامی است، با معرفی فیلم جشن دلتنگی با صدف همراه باشید:

فیلم جشن دلتنگی

دروغ‌ها و پیوندهای دنیای مجاز

ماجرای فیلم جشن دلتنگی ساخته‌ی پوریا آذربایجانی داستان آدم هایی است که بدون اینکه شناختی از یکدیگر داشته باشند به واسطه‌‌ی اینستاگرام به گونه‌ای به یکدیگر پیوند خورده اند. این پیوند به گونه‌ای است که شاید نتواند به اندازه‌‌ی کافی پیوند محکم و باور پذیری باشد.

به نظر می‌رسد که فیلمساز دغدغه‌‌ی بیان کردن نقش شبکه‌های اجتماعی را در زندگی امروز آدم‌ها داشته است. این خلاصه می‌تواند بهترین اتمسفر را برای معرفی فیلم جشن دلتنگی به مخاطب ارائه دهد.

 

جشن دلتنگی انگار قرار بوده تا بستری فراهم کند که چند نفر تنها حرف هایشان را بزنند. اما این حرف‌ها آنقدر که باید نتوانسته تبدیل به حرف‌های تازه شود و تنها تکرار فکر و حرفهایی است که البته بیان کردن آن‌ها خالی از لطف نیست.

اما چگونگی بیان آن است که باید به فیلم اعتباری ببخشد. برای معرفی فیلم جشن دلتنگی می‌توان گفت انگار از آدم‌ها استفاده شده تا تاثیر فضای مجازی را نشان دهد در صورتی که شاید این آدم‌ها هستند که بر همه چیز از جمله فضای مجازی تاثیر می‌گذارند.

بیشتر بخوانید: فیلم اروند ساخته‌ی پوریا آذربایجانی؛ اندوه ناتمام صد و هفتاد و پنج غواص

شخصیت‌های "جشن دلتنگی" هر کدام پتانسیل تبدیل شدن به شخصیتی دراماتیک را در خود دارند اما هیچ کدام در نهایت تبدیل به شخصیتی عمیق و به معنای واقعی دراماتیک نشده اند. این اتفاق شاید به این دلیل افتاده است که در ۹۰ دقیقه قرار است چندین شخصیت به مخاطب معرفی شوند و مخاطب با آنها ارتباط برقرار کند.

شخصیت‌های “جشن دلتنگی” هر کدام پتانسیل تبدیل شدن به شخصیتی دراماتیک را در خود دارند اما هیچ کدام در نهایت تبدیل به شخصیتی عمیق و به معنای واقعی دراماتیک نشده اند. این اتفاق شاید به این دلیل افتاده است که در ۹۰ دقیقه قرار است چندین شخصیت به مخاطب معرفی شوند و مخاطب با آنها ارتباط برقرار کند.

شخصیت‌های “جشن دلتنگی” هر کدام پتانسیل تبدیل شدن به شخصیتی دراماتیک را در خود دارند اما هیچ کدام در نهایت تبدیل به شخصیتی عمیق و به معنای واقعی دراماتیک نشده اند. این اتفاق شاید به این دلیل افتاده است که در ۹۰ دقیقه قرار است چندین شخصیت به مخاطب معرفی شوند و مخاطب با آنها ارتباط برقرار کند.

شاید این امر به راحتی در ساختار درام اتفاق نیفتد و یا به ندرت بتواند اتفاق بیفتد، همانطور که در “جشن دلتنگی” هم نیفتاده است. این نکته زمانی بیشتر خود را نشان می‌دهد که شخصیت “جهان” ناگهان به بالای سقف اتومبیل می‌رود و در اتوبان سخنرانی نسبتا طولانی می‌کند. حرف هایی که می‌زند گویی در دهان او قرار داده اند و به اندازه‌‌ی کافی ملموس نیستند. این ناباوری شاید منشائی در شخصیت پردازی داشته باشد.

بیشتر بخوانید: بدون تاریخ بدون امضا ساخته‌ی وحید جلیلوند، این سکوت سرشار از ناگفته‌ها نیست!

هنرنمایی محسن کیایی در جشن دلتنگی

هنرنمایی محسن کیایی در جشن دلتنگی

اگر “جهان” توانسته بود برای مخاطب خود آشنا و نزدیک باشد حرف‌های او هم خواستنی تر و قابل درک تر به نظر می‌رسید. مخاطب در مواجهه با “جشن دلتنگی” سرگردان بین شخصیت‌ها می‌چرخد و نگاه می‌کند تا بالاخره نتیجه‌ای حاصل شود که نتیجه هم آنقدر قابل پیش بینی و دیده شده است که احتمالا نمی‌تواند مخاطب خود را راضی از سینما بدرقه کند.

هر کدام از آدم‌های داستان “جشن دلتنگی” راز و یا به عبارتی دروغی در وجود خود پنهان دارند. راز و یا دروغ  هردو برای جذاب کردن داستان به کار گرفته می‌شوند، “جشن دلتنگی” هم از این دروغ‌ها استفاده کرده که شاید این یکی از نکات خوب این فیلم است.

فیلمساز با همین دروغ‌ها و ربط پیدا کردن آن‌ها به زندگی یک به یک شخصیت‌ها توانسته تا حدی مخاطب خود را تا آخر فیلم نگه دارد. البته گفتنی است که این دروغ  ها نیز مانند دیگر عناصر داستان، در برخی جاها پیگیری و در جاهایی دیگر و در مورد بعضی از شخصیت‌ها اصلا" پیگیری نمی‌شود و تنها مطرح شده و در آسمان و زمین رها می‌شوند.

فیلمساز با همین دروغ‌ها و ربط پیدا کردن آن‌ها به زندگی یک به یک شخصیت‌ها توانسته تا حدی مخاطب خود را تا آخر فیلم نگه دارد. البته گفتنی است که این دروغ  ها نیز مانند دیگر عناصر داستان، در برخی جاها پیگیری و در جاهایی دیگر و در مورد بعضی از شخصیت‌ها اصلا” پیگیری نمی‌شود و تنها مطرح شده و در آسمان و زمین رها می‌شوند.

فیلمساز با همین دروغ‌ها و ربط پیدا کردن آن‌ها به زندگی یک به یک شخصیت‌ها توانسته تا حدی مخاطب خود را تا آخر فیلم نگه دارد. البته گفتنی است که این دروغ  ها نیز مانند دیگر عناصر داستان، در برخی جاها پیگیری و در جاهایی دیگر و در مورد بعضی از شخصیت‌ها اصلا” پیگیری نمی‌شود و تنها مطرح شده و در آسمان و زمین رها می‌شوند.

در همین جا است که می‌توان برای معرفی فیلم جشن دلتنگی اذعان داشت که فیلمنامه حتی به سوال‌های مطرح کرده‌‌ی خود نیز نتوانسته و یا نخواسته که پاسخی بدهد که در هر دو صورت نتیجه مطلوب نخواهد بود. در آخر شاید به اینجا برسیم که “جشن دلتنگی” با ایده‌ای به روز و دغدغه برانگیز کار خود را آغاز کرده اما روند آن سیر تکاملی خود را نمی‌گذراند و تنها با یک ایده‌‌ی به روز و یا جذاب به کار خود پایان می‌دهد.

بیشتر بخوانید: فیلم امیر کاری از نیما اقلیما ، روایت متقارن از شخصی نامتقارن و فرم گریز

در ادامه این متن باهم نقد فیلم جشن دلتنگی به قلم آرش منادی را می‌خوانیم:

نقد فیلم جشن دلتنگی

واقعیت روابط مجازی

یکی از مشکلاتی که جامعه‌‌ی امروزی ایران را با بحران مواجه کرده است، آمار بالای طلاق چه رسمی و چه عاطفی می‌باشد. از بحران‌های دیگر جامعه که چندان هم با اختلافات زناشویی بی ارتباط نیست، افزایش سرطان گونه‌‌ی فضای مجازی در بطن زندگی شخصی آدم هاست.

فضایی که روابط واقعی انسان‌ها را کم تر کرده و هر یک را بیشتر در لاک تنهایی خویش فرو برده است. فضایی که مجازی است و واقعی نیست بدین معنا که هیچ کدام از ما، واقعیت پشت عکس‌های اینستاگرام را نمی‌دانیم و گاهی حسرت آن را می‌خوریم و گاهی هم سعی بر نزدیک کردن سبک زندگی مان به آدم‌های دوست داشتنی مان در این شبکه مجازی داریم.

فضایی که روابط واقعی انسان‌ها را کم تر کرده و هر یک را بیشتر در لاک تنهایی خویش فرو برده است. فضایی که مجازی است و واقعی نیست بدین معنا که هیچ کدام از ما، واقعیت پشت عکس‌های اینستاگرام را نمی‌دانیم و گاهی حسرت آن را می‌خوریم و گاهی هم سعی بر نزدیک کردن سبک زندگی مان به آدم‌های دوست داشتنی مان در این شبکه مجازی داریم.

فضایی که روابط واقعی انسان‌ها را کم تر کرده و هر یک را بیشتر در لاک تنهایی خویش فرو برده است. فضایی که مجازی است و واقعی نیست بدین معنا که هیچ کدام از ما، واقعیت پشت عکس‌های اینستاگرام را نمی‌دانیم و گاهی حسرت آن را می‌خوریم و گاهی هم سعی بر نزدیک کردن سبک زندگی مان به آدم‌های دوست داشتنی مان در این شبکه مجازی داریم.

البته گاهی هم همین فضا با وجود دور کردن آدم‌ها از یکدیگر، در مواقعی باعث نزدیک شدنشان هم می‌شود و نمی‌توان آن قدر هم دید بدی و منفی به اینستاگرام داشت. و این مسئله بسته به نوع نگاه و برخورد ما با این شبکه اجتماعی دارد.

تمام مطالب گفته شده در بالا، به اضافه‌‌ی مهاجرت‌های غیرقانونی که چندان ربطی هم به این سوژه ندارد، داستان فیلم جشن دلتنگی، ساخته‌‌ی پوریا آذربایجانی را تشکیل می‌دهند.

موضوع‌های به روز و مهمی که متاسفانه به دلیل یک سری شتاب زدگی‌ها و چفت و بست دار نبودن فیلمنامه و اضافه‌های بسیار و... آن چنان که باید خود را نشان نداده اند در نهایت اثر متوسط رو به پایینی را منجر شده اند. 

موضوع‌های به روز و مهمی که متاسفانه به دلیل یک سری شتاب زدگی‌ها و چفت و بست دار نبودن فیلمنامه و اضافه‌های بسیار و… آن چنان که باید خود را نشان نداده اند در نهایت اثر متوسط رو به پایینی را منجر شده اند.

موضوع‌های به روز و مهمی که متاسفانه به دلیل یک سری شتاب زدگی‌ها و چفت و بست دار نبودن فیلمنامه و اضافه‌های بسیار و… آن چنان که باید خود را نشان نداده اند در نهایت اثر متوسط رو به پایینی را منجر شده اند.

نقد فیلم جشن دلتنگی را با این جمله کوتاه آغاز می‌کنیم که فیلم روایتی اپیزودیک دارد و شخصیت‌های خویش را از طبقات و شرایط اجتماعی و سنین و مشکلات مختلف انتخاب کرده است و به نقش اینستاگرام در زندگی‌های این آدم‌ها پرداخته است. گاهی هم این روایت‌ها در جاهایی با قدرت‌های پیوندی متفاوت به یکدیگر گره می‌خورند و جهان داستان را به عنوان یک دهکده جهانی تشکیل می‌دهند.

بیشتر بخوانید: فیلم تنگه ابوقریب به کارگردانی بهرام توکلی ، به نام گل سرهای خونی

هنرنمایی پانته آ پناهی‌ها در فیلم جشن دلتنگی

هنرنمایی پانته آ پناهی‌ها در فیلم جشن دلتنگی

ما در فیلم با انواع و اقسام مختلف کاربرهای این شبکه مجازی اعم از سلبریتی مانند جهان (محسن کیایی)، تازه وارد هایی چون افسانه (پانته آ پناهی ها) و رضا (بهنام تشکر)، الگو گیرنده مثل شخصیت لاله (مینا ساداتی)، هویت دروغین سارا (ساغر قناعت) و… آشنا می‌شویم و به رازها و دروغ‌ها و حقایق زندگی هر یک از آنها پی می‌بریم.

البته که فیلم در بیان هر یک از این داستان ها، شاخ و برگ‌های اضافی کم ندارد که نه تنها با حذفشان می‌توانست اثر را یک پارچه تر و روان تر کند، بلکه می‌توانست وقتش را در چفت و بست‌های هر یک از این شخصیت‌ها و پیوند این کاربران بگذارد. برای نمونه می‌توان به داستان کناری رضا و رویا (پریوش نظریه) اشاره کرد که علاقه‌‌ی قدیمی شان واقعا هیچ منطق دراماتیک در فیلمنامه ایجاد نمی‌کرد.

گویا آذربایجانی میخواسته با ساخت یک فیلم، تمام مشکلات جامعه و در صدر آن فضای مجازی را بیان دارد. مشکلی که در بسیاری دیگر از فیلم‌های سینمای ایران هم دیده می‌شود و همین امر از تاثیرگذاری اثر و پیام اصلی آن می‌کاهد و این نباید در نقد فیلم جشن دلتنگی از قلم بیفتد.

گویا آذربایجانی میخواسته با ساخت یک فیلم، تمام مشکلات جامعه و در صدر آن فضای مجازی را بیان دارد. مشکلی که در بسیاری دیگر از فیلم‌های سینمای ایران هم دیده می‌شود و همین امر از تاثیرگذاری اثر و پیام اصلی آن می‌کاهد و این نباید در نقد فیلم جشن دلتنگی از قلم بیفتد.

یا همسایه چینی لاله و کاوه (بابک حمیدیان) که بود و نبودش چندان تاثیر شگرفی بر روند داستان نمی‌گذارد. یا حتا مسئله مهاجرت غیرقانونی جهان که ترکیب درستی با داستان فضای مجازی ندارد. و حتا گنجاندن گروه جوان موسیقی زیرزمینی که البته مناسبات و رفتارشان خوب از آب درآمده و نشان از آشنایی آذربایجانی با سبک زندگی جوانانه‌‌ی آن‌ها دارد، امری بی مورد است.

همه‌‌ی این موارد جشن دلتنگی را به اثری پر گو تبدیل کرده است. گویا آذربایجانی میخواسته با ساخت یک فیلم، تمام مشکلات جامعه و در صدر آن فضای مجازی را بیان دارد. مشکلی که در بسیاری دیگر از فیلم‌های سینمای ایران هم دیده می‌شود و همین امر از تاثیرگذاری اثر و پیام اصلی آن می‌کاهد و این نباید در نقد فیلم جشن دلتنگی از قلم بیفتد.

تنها پیوند قوی و درستی که در فیلم دیده می‌شود، رابطه‌‌ی مجازی سارا و جهان است که بعدا به واقعیت می‌پیوندند. هر دو‌‌ی این شخصیت‌ها با یک هدف مشترک، سعی بر ارائه‌‌ی هویتی غیر از خویش در اینستاگرام دارند.

تنها پیوند قوی و درستی که در فیلم دیده می‌شود، رابطه‌‌ی مجازی سارا و جهان است که بعدا به واقعیت می‌پیوندند. هر دو‌‌ی این شخصیت‌ها با یک هدف مشترک، سعی بر ارائه‌‌ی هویتی غیر از خویش در اینستاگرام دارند.

تنها پیوند قوی و درستی که در فیلم دیده می‌شود، رابطه‌‌ی مجازی سارا و جهان است که بعدا به واقعیت می‌پیوندند. هر دو‌‌ی این شخصیت‌ها با یک هدف مشترک، سعی بر ارائه‌‌ی هویتی غیر از خویش در اینستاگرام دارند.

جهان با پخش شایعه مرگ خویش و سارا با صدمه‌ای که پس از حادثه دیده با اکانت دیگری در این فضای مجازی فعالیت می‌کنند. در نهایت هم همین دو نفر هستند که به رابطه‌ای واقعی و فراتر از مجازی می‌رسند و با کمک انسانی سارا به جهان، زندگی جدیدتری را شروع می‌کنند.

نباید این نکته در نقد فیلم جشن دلتنگی از قلم بیفتد که بافت بصری فیلم یک دست نیست.

نباید این نکته در نقد فیلم جشن دلتنگی از قلم بیفتد که بافت بصری فیلم یک دست نیست.

نباید این نکته در نقد فیلم جشن دلتنگی از قلم بیفتد که بافت بصری فیلم یک دست نیست. در نماهایی تصاویر خوبی قاب گرفته می‌شوند، مانند سکانس سخنرانی جهان در ترافیک اتوبان با پس زمینه‌‌ی پشت میلاد و در سکانس‌ها و نماهایی دیگر، دوربین بسیار معمولی رفتار می‌کند و کیفیت بصری در حد برخی سریال‌های تلویزیونی افت می‌کند.

جشن دلتنگی نمونه‌‌ی دیگری از فیلم هایی است که حرف‌های خوبی برای گفتن دارند، اما چندان خوب حرف نمی‌زنند.

جشن دلتنگی نمونه‌‌ی دیگری از فیلم هایی است که حرف‌های خوبی برای گفتن دارند، اما چندان خوب حرف نمی‌زنند.

بیشتر بخوانید: فیلم دارکوب به کارگردانی بهروز شعیبی ، پرسش هایی که بی پاسخ می‌مانند!

جشن دلتنگی در نهایت رستگاری آدم‌ها را کناره گیری از این فضای مجازی می‌داند و به نقش گفتگوی بین زوجین در تحکیم روابطشان اشاره می‌کند. به یاد بیاوریم نماهای آخر هر اپیزود را که لاله و کاوه‌‌ی خوشبخت را پس از فارغ شدن از گوشی نشان می‌دهد و در انتظار نوزادشان هستند که به صورت نمادین، تولد او گویا تولد دیگر هر دوی این شخصیت‌ها و پذیرش نقش مادری و پدری شان می‌باشد و در مقابل افسانه و دخترش را قاب می‌گیرد که هر یک در دنیای مجازی خویش غرق شده اند.

پیامی که البته درست است اما با چنین پرداخت گل درشتی تاثیر چندانی بر مخاطب نمی‌گذارد. جشن دلتنگی نمونه‌‌ی دیگری از فیلم هایی است که حرف‌های خوبی برای گفتن دارند، اما چندان خوب حرف نمی‌زنند.

۲ دیدگاه

2 دیدگاه

  1. Avatar

    سحر

    ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ at ۱۴:۴۵

    عالی بود?

    ۰
  2. Avatar

    الی

    ۱۹ مرداد ۱۳۹۸ at ۰:۳۹

    خیلی مزخرف بود

    ۲+

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربازدیدترین‌های این هفته در نت‌نوشت

برو بالا