فیلم Final Portrait پرتره آخر اثری از استنلی توچی
فیلم Final Portrait عنوان آخرین اثر ساخته استنلی توچی Stanley Tucci و محصول استودیو مترو گلدن مایر است. فیلمی که بخشی از اواخر زندگی آلبرتو جاکومتی Alberto Giacometti را به تصویر می کشد. جاکومتی هنرمند، نقاش و مجسمه ساز سبک کوبیسم و سورئالیسم و از مفاخر و بزرگان هنر قرن بیستم در سطح جهان به شمار می آید.
سلیقه وی به مجسمه سازی و نقاشی هایی که از وی به جای مانده است نوعی از دیدگاهی را بیان می کند که می توان در دیدگاه های امثالی نظیر پیکاسو نیز آن را مشاهده کرد. هنرمندی که آثارش در بهترین موزه ها و بعضا در معتبر ترین حراجی ها به دید دوستداران این سبک از هنر در آمده است. در ادامه با معرفی فیلم Final Portrait با نت نوشت همراه باشید.
فیلم Final Portrait پرتره آخر اثری از استنلی توچی
فیلم Final Portrait به روایت جیمز لرد جوان منتقد آمریکایی و بر اساس یک رویداد واقعی ساخته شده است. جایی که در سال ۱۹۶۴ و در پاریس، جیمز لرد به کارگاه جاکومتی راه پیدا می کند تا بر اساس وی پرتره ای ترسیم کند. پروسه ای بی انتها که مدام و مدام از ابتدا شروع می شود و در پردازشش به شکست می خورد.
درام داستان حول همین خاطره های جیمز لرد از جاکومتی شکل می گیرد. نزدیک به سه هفته زیر نگاه سخت گیر و بی رحم جاکومتی به خودش که نوعی ویرانگری متعالیِ لحظه ای از این مرد بزرگ در نوع نگاهش به پدیده ها را به نمایش می گذارد.
فیلم Final Portrait به روایت جیمز لرد جوان منتقد آمریکایی و بر اساس موضوع از آن نظر جذابیت دارد که اندکی پس از این نقاشی پرتره از جیمز لرد، جاکومتی می میرد و این اثر به عنوان آخرین اثر وی در حوزه نقاشی از وی یاد می شود. خاطره ای جذاب از مردی که احوالات لحظه ای اش را چنان مدیریت می کند که به هیچ چیز راضی نمی شود.
هنر را نوعی چرخه ای پی پایان می بیند که همان لحظه که کامل می شود همان لحظه نابود شده است.
انگار تمامی ندارد. رسیدن به یک پله به معنای تمام شدن نیست بلکه شروعی برای قدم بعد است و در نگاه جاکومتی اثر خلق شده در همان لحظه ای که آفریده می شود، باید دوباره پرداخته شود. روندی که جیمز لرد را وا می دارد تا به ترفندی آخرین پرتره را از زیر دستان جاکومتی پیش از نابودی مجدد نجات دهد .
بیشتر بخوانید: فیلم Before Sunrise کاری از ریچارد استوارت لینکلیتر، روایت عقلانی یک ماجرای عاشقانه
از دید سینمایی به نظر می رسد استنلی توچی کاملا تحت تأثیر این خاطره از جاکومتی قرار گرفته است و حال و هوای فیلم Final Portrait نیز دقیقا منطبق با آخرین پرتره وی است. رنگ بندی فیلم تداعی کننده رنگ بندی پرتره جیمز لرد است. طیف رنگ های سفید تا خاکستری و خاکستری مایل به آبی. رنگ بندی که توچی سعی کرده در فضای خانه و کارگاه جاکومتی کلا از آن بهره ببرد.
بیشتر بخوانید: فیلم Detroit اثری از کاترین بیگلو
کارگردانی شسته رفته ای که استنلی توچی در فیلم Final Portrait به نمایش می گذارد کامل بی آلایش و به دور از اضافه گویی است و همین باعث می شود کلامی گزاف به فیلم تحمیل نشود. اما فیلم دارای ایراداتی است که نمی توان از آن چشم پوشاند. ایراداتی که سبب گشته پرتره آخر علی رقم شایستگی هایش نتواند توفیق چندانی در فصل جوایز کسب کند.
مهم ترین مشکل فیلم Final Portrait ضعیف بودن مایه داستان برای یک فیلم ۹۰ دقیقه ای است. مسئله ای که عمیقا به فیلم ضربه زده است. شاید اگر پرتره آخر به عنوان فیلمی کوتاه ساخته می شد نتایج درخشان تری کسب می کرد.
همچنین فیلم فاقد شخصیت پردازی است. شخصیت پردازی هایی که همگی دو بعدی هستند و جان نمی گیرند. تنها تا حدی شخصیت جاکومتی که جفری راش نقش آن را بازی می کند اندکی به شخصیت نزدیک می شود.
بیشتر بخوانید: فیلم Before Sunrise کاری از ریچارد استوارت لینکلیتر، روایت عقلانی یک ماجرای عاشقانه
همچنین دیگر مشکل فیلم داستانهای فرعی بسیار بد و پرداخت نشدهای است که به هیچ عنوان به درستی کار نشده اند. به نحوی که روابط آزاد جاکومتی با زنان دیگر به شکلی سطحی روایت میشود. همچنین رابطه وی با همسر و برادرش نیز به شکلی کاملا دوبعدی است و عمقی ندارد. خود جیمز لرد که آرمی هامر این نقش را بازی کرده است نیز از همین داستانکهای فرعی ضربه خورده و به عنوان وصلهای نا جور در کنار فیلم قرار دارد.
شاید بتوان ریشه تمام این ایرادات را به برداشتی کاملا سطحی و بدون عمق از خاطرات جیمز لرد ارتباط داد. جایی که به نظر میرسد فقط این دست نوشتهها حالتی بصری به خود گرفته اند نه چیزی بیشتر. در حالی که ادبیات و تأثیرش با کلمات و تصویر سازیاش کاملا متفاوت با عالم سینماست و فیلم نامه نویس و کارگردان باید این نوشته را به فرم سینمایی نزدیک میکردند که موفق نبوده اند.ب
در نهایت فیلم Final Portrait فیلمی زندگی نامه محور از نقاش و مجسمه سازی بزرگ است که دیدنش برای دوستداران وی خالی از لطف نیست. هرچند که به نظر تجربه استنلی توچی از ساخت این فیلم، نوعی ادای دین به هنر جاکومتی است. ارادتی که نمیتواند اثری جاودان خلق کند و البته به دره نابودی نیز سقوط نمیکند.