فیلم Forrest Gump فارست گامپ اثر رابرت زمکیس؛ بدو فارست بدو
در تاریخ سینما فیلمهای بسیاری ساخته شده است. فیلمهایی برای گیشه و یا برای جشنوارهها. فیلم هایی که همیشه برای بهترین بودن در لیست بهترینها بالا پایین شده اند. ولی فیلمهایی هستند که جنس شان همانند بزرگان تاریخ همشهری کین، سرگیجه، پدرخوانده و غیره نیست. فیلمهایی که به جای منتقدین قلبها را فتح میکنند و درخشندگیِ شان هیچگاه خاموش نمیشود. Forrest Gump به کارگردانی Robert Zemeckis از این جنس فیلمها است. فیلمی با ساختار قوی و قدرتمند که از فرمانش فراتر میرود و تأثیرگذار میشود. در ادامه با تحلیل و بررسی فیلم Forrest Gump همراه نت نوشت باشید.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم Allied ساخته رابرت زمکیس
فیلم Forrest Gump فارست گامپ
برای شروع معرفی فیلم Forrest Gump فارست گامپ به شناسنامه این اثر میپردازیم با این عنوان که این اثر به کارگردانی رابرت زمکیس Robert Zemeckis و نویسندگی اریک راث Eric Roth که فیلمنامه را از رمانی به همین نام نوشته وینسنت گروم Winston Groom اقتباس کرده است. Forrest Gump روایتگر داستانی بسیار ساده اما پیچیده است. پیچیدگی که از دروناش سرچشمه میگیرد. جنسِ پیچیدگی فیلم معماگونه نیست که به سان پازلی در تلاش برای حل کردناش باشیم. باید فیلم را بارها دید و از کل به آن نگریست.
“.My mom always said life was like a box of chocolates. You never know what you’re gonna get”
“مامانم همیشه میگفت، زندگی مثل یه جعبه شکلاته، هیچوقت نمیدونی چی ازش نصیبت میشه
بیشتر بخوانید: فیلم THE WALK بند باز به کارگردانی رابرت زمکیس, تقدیم به پابلو نرودا
“رابرت زمکیس” با هوشمندی تمام فیلم Forrest Gump را با سکانسی شروع میکند که بی شک در اذهان باقی خواهد ماند. سقوط پری از آسمان و سرگذشت کوتاهش تا رسیدن به مقابل فارست. با آن موسیقی تامل برانگیزش، به تنهایی جزئی از کل را روایت میکند. سقوطی که خودِ زندگی است. شروع میشود، اوج میگیرد و در تنهایی به خاموشی میگراید.
در ادامه بررسی فیلم Forrest Gump فارست گامپ باید گفت Forrest Gump داستان زندگی پسری به همین نام با نقش آفرینی تام هنکس است. فارستی که از کودکیاش بهره هوشی کمتری نسبت به هم سنهایش برخوردار بوده است. فارست از کودکی با مادرش بزرگ میشود. خانومِ گامپ که “سالی فیلد” نقش آن مادر را ایفا میکند.
“run forrest run” بدو فارست بدو. همین تک جمله کافی است تا لبخندی بر ذهن دوستداران سینما بیاندازد. لبخندی با طعم نوستالژی. لبخندی از جنس حس متفاوت بودن. جملههای که نقطه عطف فیلم میشود و فارست را وارد جریانی از رودخانه میکند که حوادثی را برایش رقم میزند.
بیشتر بخوانید: تحلیل فیلم Irrational Man مرد غیر منطقی ؛ وقتی وودی آلن به دنبال پاسخی برای وجودیت میرود!
بیشتر بخوانید: نقد فیلم Hacksaw Ridge ؛ اعتقادات بی سلاح
به عقیده شامفور “خوشبختی به آسانی دست یافتنی نیست: یافتن آن در درون خود دشوار است و در جای دیگر ناممکن می نماید“.
در نقد فیلم Forrest Gump فارست گامپ باید گفت این فیلم روایتی از یک مسیر است. مسیری که به نظر ظهور خوشبختی فارست را ترسیم میکند. مسیری که با لحنی کمدی اما تلخ روایت میشود. مثل خود زندگی، کمدی و غمگین است. بالا و پایین میرود و قلبمان را میشکند و باز همانند زندگی به شکل غریبی وصله پینهاش میکند.
Forrest Gump در حالی زندگی پسرک را روایت میکند که نیم نگاه هایی به تاریخ معاصر آمریکا نیز دارد. نکوهشی که در باب تبعیض جنسیتی بدان اشاره میکند. به نوعی تبعیض علیه سیاه پوستان را به نظاره مینشیند. با یک جو خاصی روسای جمهور آمریکا را ار برابر دید میگذارند و به شکل نامحسوسی یک مانیفست درباره نگرش آمریکا و مردمش نسبت به جنگ ویتنام ارائه میدهد.
بیشتر بخوانید: تحلیل فیلم Gravity ساخته آلفونسو کوارون
فیلم به طور کلی بسیاری از مفاهیم مدرن آمریکا را به چالش میکشد و با طنزی حاوی شیطنت که در لایههای زیرین فیلم نهفته است آن را ابراز میکند.
وقتی از کل به فیلم مینگریم، متوجه میشویم فیلم یک بیانیه در باب زندگی را قرائت میکند. نمایه کلی فیلم بیشک یاد آورد سه اصلی است که “آرتور شوپنهاور” در کتاب “در باب حکمت زندگی” بیان میکند. آنچه هستیم: که بیان کننده شخصیتی است که از فارست به ما نشان داده میشود. آنچه داریم: ثمره زندگی و دویدنهای فارست است و در نهایت آنچه مینماییم: و این دقیقا همان وجهی است که دلمان برای فارست گامپ تنگ خواهد شد.
Forrest Gump در سال ۱۹۹۴ به اکران عمومی رسید. در همان سال فیلمهای پالپ فیکشن و رستگاری شائوشنگ نیز اکران شدند و بی گمان یکی از بهترین فصلهای جوایز در تاریخ مراسم اسکار را رقم زدند. فیلم هایی که هر سه پس از گذشت ربع قرن، از جریان سازهای سینما به شمار میروند. البته در نهایت Forrest Gump توانست در ۶ دسته صاحب تندیس اسکار شود.
بیشتر بخوانید: تحلیل فیلم Personal Shopper اثر الیویه آسایاس
در نهایت برای بررسی فیلم Forrest Gump فارست گامپ میتوان بیان کرد که این فیلم فلسفه نمیگوید. ساده است. ولی باطنش میتواند هم اندازه فلسفه انسان را به فکر فرو ببرد. با حس ترحم شروع میشود و ما را غمگین میکند. سپس شاد میشود و دلمان را میرباید. بزرگ میشود و همراه با خودمان به دانشگاه میرود. عاشق است اما ترکش میکنند. دوست دارد اما نیمه کاره باقی میماند. و مادری که پیشوایش است، تنهایش میگذارد.
“مامان همیشه میگفت مرگ جزئی از زندگیه، ای کاش نبود.”
وقتی حرف از نقد فیلم Forrest Gump فارست گامپ باشد حتما نام هایی مانند تام هنکس Tom Hanks و سالی فیلد Sally Field به خاطرمان خطور خواهد کرد. بازی ویرانگری که هنکس ارائه میدهد در زمره ابدیهای سینما جای خواهد داشت. گروه بازیگرانی که همگی تجربههایی برایمان خلق کردند که در عین فانتزی بودن همیشه حس واقعیت را همراه خود داشت. و در انتها رابرت زمکیس کارگردان فیلم که شاید بهترین تجربه کارگردانی اش با این فیلم رقم خورد. تجربهای که سالیان سال تلاش کرد و دیگر نتوانست به تراز فارست گامپ باز گردد.
“نمی دونم حق با مامان بود یا ستوان دن. من نمیدونم هر کدوم از ما سرنوشتی داریم یا نه. یا اینکه همه ما فقط به شکلی تصادفی روی یک نسیم شناوریم. ولی به نظر من هردو درستن. شاید هر دو همزمان دارن اتفاق میافتند”
بیشتر بخوانید: تحلیل فیلم Taxi Driver ساخته مارتین اسکورسیزی
تمام عمر میدویم. آهسته، سریع، با عجله، با هدف و بیهدف. همیشه میدویم. همیشه بیهدف دویده ایم. به سوی کجا؟ شاید دویدن نیست. فرار است. فرار از هستی که در گریبانش به خفگی میل کرده ایم. فرار از ترس. ترس از نیستی.
ترس این که نباشم. نباشی. آری این ترس حقیقت است. حقیقتی انتزاعی و ناشناخته. میدوم که خاطرههایت را فرار کنم. وگرنه فراموشی مسکنی است شکلاتی که بلعیدنش در لحظه خوش آیند است. وگرنه عدم حضورت فراری است که روحم را از جسمم میکَنَد. به نا کجا. به نیستی. به خاک گور. پس بدو فارست بدو…
در این خیـال به سر شد زمان عمر و هنوز بلای زلف سیــــــاهت به سر نمیآید
ز بس که شد دل حافظ رمیده از همه کس کنون ز حلقه زلفـــــــت به در نمیآید