چهل نامه کوتاه به همسرم نوشتهی نادر ابراهیمی

نادر ابراهیمی ترانه سرا، مترجم، روزنامه نگار، مستند ساز و نویسندهی کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم است. او یکی از برترین و معروف ترین خطاطان در زمان قدیم بود و این کتاب را زمانی نوشته که به تمرین خطاطی میپرداخته است.
این کتاب را نشر روزبهان منتشر کرده است. نادر ابراهیمی طی ۵۷ سال فعالیت حرفهای خود بیش از ۹۰ اثر هنری به یادگار گذاشته است. آثار داستانی و عاشقانهی او از جمله محبوب ترین آثار است و همواره مخاطبان خاص خودش را دارد.
او نویسندهی برگزیده ادبیات داستانی ۲۰ سال بعد از انقلاب است. نخستین کتابش با عنوان “خانهای برای شب” در سال ۱۳۴۲ به چاپ رسید. با همکاری همسرش فرزانه منصوری “موسسهی همگام با کودکان و نوجوانان” را تأسیس کرد که عنوان “ناشر برگزیدهی آسیا” و “ناشر برگزیدهی نخست جهان” را از جشنوارههای آسیایی و جهانی تصویرگری کتاب کودک دریافت کرد. در ادامه با معرفی کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم با نت نوشت همراه باشید.

چهل نامه کوتاه به همسرم از نادر ابراهیمی: برای تو که چون نفْسی بر حیات
ابراهیمی در زمینهی ادبیات کودکان، جایزهی نخست براتیسلاوا، جایزهی نخست تعلیم و تربیت یونسکو، جایزهی کتاب برگزیدهی سال ایران و چندین جایزهی دیگر را هم دریافت کرده است.
از جمله معروف ترین آثار او عبارت است از: “بار دیگر شهری که دوست میداشتم” با بیش از ۲۵ بار تجدید چاپ، چهل نامه کوتاه به همسرم با بیش از ۲۱ بار تجدید چاپ، “یک عاشقانه آرام” با بیش از ۲۰ بار تجدید چاپ، “مردی در تبعید ابدی” با بیش از ۱۱ بار تجدید چاپ و “آتش بدون دود” با بیش از ۱۰ بار تجدید چاپ.
او در کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم خطاب به همسرش که هم اندیش و هم قدم او در زندگی بوده است، بی تکلف سخن میگوید. وقتی خواننده با نامهها همراه میشود در مییابد که چرا او این گونه همسرش را دوست میداشت.
دوست داشتنی خالصانه، همیشگی و البته بسیار دشوار. اما او از پس این مهم دشوار به خوبی بر آمده و همهی مرزهای ناممکن را فرو ریخته است. این ها، تنها نامه هایی ساده نیستند، بلکه سرشار نکات ناب است نه تنها برای تمام عاشقان این سرزمین که زبان خوش فارسی میدانند بلکه برای تمامی عاشقان جهان چرا که امیر مرعشی این کتاب را به زبان انگلیسی هم ترجمه کرده است.
کتاب صوتی چهل نامه کوتاه به همسرم به روایت مسحور کنندهی پیام دهکردی و با آهنگسازی ناصر چشم آذر نیز منتشر شده است. از زمانهای خیلی قدیم نامه نگاری آن هم از نوع عاشقانه بسیار مرسوم بوده است.
مانند نامه فرانتس کافکا به فلیسه که بسیار عاشقانه است و بعد از مرگ کافکا گردآوری و به چاپ رسید. یا نامه ی شاملو به آیدا که شامل بیست نامهی احمد شاملو به همسرش آیداست یا نامههای فروغ فرخزاد به همسرش پرویز شاپور، پنج نامهی نیما یوشیج به همسرش و یا نامههای مارتین هایدگر فیلسوف به همسرش.
فرزانه منصوری میگوید ما بی عشق شروع کردیم اما در همان اولین سالی که با هم زیر یک سقف رفتیم نادر به من گفت «دوستت دارم» و یکی دو سال بعد به من گفت «تو را چون خاک میخواهم همسر من».
بیشتر بخوانید: چادر کردیم رفتیم تماشا: سفرنامهی عالیه خانوم شیرازی به ویرایش زهره تراب

نادر ابراهیمی عاشق خاکش بود و نهایت علاقهاش در خاک وطنش خلاصه میشد. برای منصوری چهل نامه کوتاه به همسرم جایگاه خاصی دارد چون مخاطبش خودش است. ابراهیمی وقتی مینوشت برای این که آهنگ کلام را متوجه شود بارها با صدای بلند داستانها را میخواند.
چهل نامه کوتاه به همسرم با نثری شعرگونه در خود گلایه ها، قهرها و آشتیها و دل نگرانیهای یک همسر را با پاسخ گوییهای شاعرانهی نویسندهای عاشق در بر میگیرد. کتاب واگویههای ابراهیمی است با همسرش.
چهل واگویه که گاه در ۴-۵ سطر تمام میشوند و گاه ۴-۵ صفحه هم کم میآید. او در این نامهها گاهی از مسائل جزئی و روزمرگیهای زندگی می گوید، گاهی نصیحت می کند، گاهی فلسفه میبافد و گاهی از سادگی عشق حرف میزند.
گفتنی است قرار است که در آیندهی نزدیک موزهی این نویسندهی فقید در پارک لاله در ضلع شمالی بوستان لاله بین هتل لاله و نگارخانه لاله ساخته شود. در ابتدا قرار بود این موزه در فرهنگسرایی اطراف منزل ابراهیمی بنا شود اما در نهایت این بوستان به این دلیل انتخاب شده که نادر ابراهیمی به پارک لاله علاقه داشته و صبحها برای پیادهروی به آن جا میرفته است. قرار است آثار خطی، نقاشی، شعرها و کتابهای نادر ابراهیمی در این مکان نگه داری شود و فضایی هم برای فروش آثار او در این موزه در نظر گرفته شود.
او در مقدمهی کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم آورده است:
«آن روزها که تازه تمرین خطاطی را شروع کرده بودم، حدود سالهای ۶۳-۶۵، به هنگام نوشتن، در تنهایی، در فضایی که بوی تلخ مرکب ایرانی در آن می پیچید و صدای سنتی قلم نی، تسکین دهندهی خاطرم می شد. غالبا به یاد همسرم میافتادم که او نیز همچون من و شاید نه همچون من اما به شکلی، گهگاه و بیش از گهگاه، دلگرفتگی، قلبش را خاکستری رنگ میکرد و میکوشیدم که به جستجو در به امید رسیدن به ریشههای گیاه بالنده و سرسخت اندوه و دانستن این که این رویندهی بی پروا از چه چیزها تغذیه میکند و شناختن شرایط رشد و دوامش آن را نابود کنم بل زیر سلطه و در اختیار بگیرم. پس، یکی از خوب ترین راههای رسیدن به این مقصود را در این دیدم که متن تمرینهای خطاطی ام را تا آن جا که مقدور باشد اختصاص دهم به نامهی کوتاهی به همسرم.»
نادر ابراهیمی در سن ۷۲ سالگی در ۱۶ خرداد ۱۳۸۷ درگذشت.