گابریل گارسیا مارکز: بررسی زندگی و آثار نویسنده
گابریل گارسیا مارکز یا Gabriel García Márquez یا با نام کامل تر گابریل خوزه گارسیا مارکِز ۲۰۱۴-۱۹۲۷ نویسنده و روزنامه نگار اهل کشور کلمبیا بوده است. او یکی از مشهورترین نویسندههای رمان در جهان به حساب میآید. مشهورترین و همچنین محبوب ترین اثر وی را میتوان “صد سال تنهایی” دانست که در سال ۱۹۶۷ میلادی منتشر شد. در ادامه با مروری بر زندگینامه و آثار گابریل گارسیا مارکز با نت نوشت همراه باشید.
بیشتر بخوانید: خاطرات روسپیان سودازده من نوشته گابریل گارسیا مارکز
گابریل گارسیا مارکز Gabriel García Márquez
در زندگینامه گارسیا مارکز یکی از مهم ترین چیزها محبوبیت این نویسنده در کل جهان و به ویژه آمریکای جنوبی است. مردمان لاتین زبان مارکز را با نام “گابو” میشناسند. او علی زغم این محبوبیت در کشور خود تحت تعقیب بود و این به دلیل آن بود که وی همواره از لحاظ سیاسی فعال بوده و انتقادات صریحی را علیه سیاستمداران کشورش انجام میداد.
مارکز پس از آن که در کشور خود تحت تعقیب و محکومیت قرار گرفت به مکزیک رفت و در آنجا به زندگی ادامه داد. جایزهی نوبل ادبیات از دیگر قسمتهای مهم زندگی گابریل گارسیا مارکز است که که این جایزه در سر ۱۹۸۲ به وی تعلق گرفته است.
همانطور که گفته شد مارکز در کلمبیا و در یک روستا به دنیا آمد. او از نخستین سالهای زندگیاش به ادبیات توجه نشان میداد و به نوشتن علاقه داشت.اغلب، آثار وی را رئالیسم جادویی میدانند در صورتی که آثار مارکز به هیچ عنوان در قالب و سبک ثابتی نمانده است و آثار او بسیار متنوع و متفاوت است.
بیشتر بخوانید: رمان پاییز پدرسالار نوشته گابریل گارسیا مارکز
گابریل گارسیا مارکز پس از دبیرستان در رشتهی حقوق دانشگاه بوگوتا به تحصیلات خود ادامه داد. اما گفتنی است که پس از مدت کوتاهی دانسگاه و حقوق را رها کرد. او ابتدا با کمک از تکههای اخبار از مطبوعات داستانهای خود را مینگاشت و شاید همین شروع تاثیری شگرفی در تمام آثار او داشته است.
البته گفتنی است که مارکز از نویسندگان بسیاری به ویژه ویلیام فاکنر تاثیر زیادی پذیرفته است. او همزمان با نوشتن داستان، روزنامه نگاری هم میکرد و اولین همکاری را میتوان با روزنامهی الاسپکتادور که روزنامهای آزادیخواه بود دانست.
گابریل گارسیا مارکز همواره فعالیت سیاسی داشت و شاید این علاقه و دغدغه را از پدربزرگش که او هم آزادیخواه و سیاسی بود به ارث برده بود. وی سفرهای زیادی به واسطهی خبرنگاری و همچنین علاقهی خود به کشورهای مختلف دنیا و به ویژه اروپا داشت. مارکز سال ۱۹۵۸ ازدواج کرد و این ازدواج بیش از نیم قرن دوام یافت.
بیشتر بخوانید: داستان کوتاه چشمهای سگ آبی اثر گابریل گارسیا مارکز و ترجمه احمد گلشیری
اکثر رمانهای مارکز بعد از ۱۹۶۰ نوشته شده اند که همانطور که گفته شد پرمخاطب ترین آنها تا کنون صد سال تنهایی بوده است که نوشتن آن دو سال به طول انجامید. این رمان اولین بار در آرژانتین منتشر شد و در همان روزهای نخست با استقبال عجیب و شگفت انگیزی روبرو شد که این استقبال تا کنون نیز ادامه دارد.
شاید یکی از مهم ترین عواملی که آثار او را علی رغم تمام افت و خیزها و تنوع بالای آن همچنان محبوب نگه میدارد این است که هر اتفاقی در آثار مارکز شدنی است. این اتفاقهای عجیب و شگفت انگیز چنان واقعی و منطقی حادث میشوند که شاید مخاطب هیچ گاه نتواند اتفاقی واقعی تر از آنها را لمس کند.
مارکز توانایی آن را دارد که در زندگی واقعی آنچه را که انسان در ذهن خود دارد (رویا، مالیخولیا، خیال و…) را با فضاسازی بدیعی به قلم درآورد و این نکتهای است که واقعیت را در آثار او معنای جدیدی میبخشد.
بیشتر بخوانید: مروری بر آثار و زندگینامه ناتالیا گینزبورگ
مارکز در آثار خود به سبب تواناییاش در قصه گویی و روایت، توانست تمامی اقشار را تقریبا در تمام دنیا تحت تاثیر خود قرار دهد و حتی با ادبیات آشنا سازد و یا آشتی دهد. این به هیچ عنوان به معنای آن نیست که سطح اثر مارکز به گونهای است که عامه پسند باشد، در واقع او با روایتهای جذابش توانست سطح سلیقهی تمام سطوح جوامع را تا اندازهای بالا بکشد.
البته گفتنی است که خبرنگار بودن نویسنده نیز در این میان بی تاثیر نیست. مارکز به سبب شغل خبرنگاری و روح جسورش همواره در دل واقعیات رفته و آنها را لمس کرده است و طبیعتا توانسته تا به گونهای خود زندگی را در آثارش بیاورد.
سرانجام پس از گذراندن زندگی پرفراز و نشیبی وی در سال ۲۰۱۴ در مکزیکو سیتی درگذشت. اغلب آثار مارکز در ایران ترجمه و منتشر شده اند که این آثار عبارتند از: ساعت شوم، صدسال تنهایی، پاییز پدر سالار(خزان خودکامه)، عشق سالهای وبا ژنرال در هزار توی خود، دلبرکان غمگین من، کسی به سرهنگ نامه نمینویسد، تشییع جنازه مادربزرگ، گزارش یک آدم ربایی، گزارش یک مرگ (گزارش یک قتل)، زیستن برای بازگفتن و یادداشتهای روزهای تنهایی.