فیلم Gravity جاذبه به کارگردانی آلفونسو کوارون

وقتی آخرین اثر آلفونسو کوارون Alfonso Cuarón یعنی Gravity یا جاذبه در سال ۲۰۱۳ به نمایش عمومی درآمد به سرعت به تیتر یک رسانهها تبدیل شد. فیلمی علمی تخیلی که در اتمسفر زمین و در ایستگاه فضایی جریان دارد. فیلم نامه Gravity را خودِ آلفونسو کوارون و پسرش خوناس کوارون به نگارش درآورده اند. فیلم Gravity در مراسم اسکار ۲۰۱۴ بسیار تحویل گرفته شد و در نهایت توانست ۷ اسکار به دست آورد. در ادامه با تحلیل و بررسی فیلم Gravity با نت نوشت همراه باشید.
فیلم Gravity ساخته آلفونسو کوارون
فیلم Gravity روایتگر مهندسی از شرکت ناسا به نام “رایان استون” با نقش آفرینی ساندرا بولاک Sandra Bullock است که طی مأموریتی به ایستگاه فضایی فرستاده میشود. این مأموریتِ پنج نفرِ قرار است خارج از ایستگاه و تعمیر تلسکوپ هابل باشد.
بیشتر بخوانید: فیلم Roma ساختهی آلفونسو کوارون؛ انعکاس زندگی در آب
طی گزارشهایی که به تیم میرسد یکی از ماهوارههای روسیه منهدم شده و تکه هایش در فضا پخش و امکان اصابت به آنها وجود دارد. داستان فیلم Gravity از همین نقطه اوج میگیرد. در جایی که راه فراری نیست و آنها با خطر مواجه میشوند . تنها رایان استون و “مت کوالسکی” با نقش آفرینی جرج کلونی George Clooney بازماندگان این اتفاق هولناک هستند و این پایان ماجرا نیست.
در معرفی فیلم Gravity باید گفت این اثر فیلمی است به شدت خوش تکنیک و خوش ساخت. فیلم از همان ابتدا نفسها را در سینه حبس خواهد کرد. دوربینی که در بیست دقیقه ابتدایی فیلم شناور است و با دقت کارگردانی شده، به بهترین نحو ممکن تأثیر میگذارد.
“امانوئل لوبزکی”، مدیر فیلمبرداری فیلم که این روزها آوازهاش بر نوک قلهها میدرخشد در این فیلم هنرنمایی میکند. او توانسته در این سالها سه اسکار پشت سرهم برای فیلمهای Gravity ، مرد پرندهای و از گور باز گشته به دست آورد.

بیشتر بخوانید: فیلم Atomic Blonde کاری از دیوید لیچ
پس از تنشهای اولیه، فیلم Gravity دچار آرامشی نسبی میشود. آرامشی که قرار است به فیلم عمق دهد، گره هایش را باز کند و اثر را به بالا کشد. درست در همین نقطه است که سوالاتِ فیلم از تعدادِ انگشت شماری فراتر نمیرود.
به گفته اکثر قریب به اتفاقِ منتقدان، جاذبه فیلمی است که از لحاظ مسائل تکنیکی، اثری در خور توجه است. شبیه سازیهای سه بعدی که در فیلم انجام شده، نوع فیلمبرداری و کارگردانی همه و همه تجربه واقع گرایانه از یک فیلم علمی- تخیلی را فراهم کرده است.
در ادامه بررسی فیلم Gravity باید گفت بیشتر قسمتهای این فیلم به تنهاییِ رایان استون در فضا و نوع مواجه وی با مشکلات پیش رویش می گذرد. همچنین در قسمت هایی نگاهی به گذشته وی میاندازیم و وی را بیشتر میشناسیم. ولی همه اینها باعث نمیشود فیلم از یک اثر بلاک باکستری و خوش ساخت فراتر رود.

عدم پرداخت به مسائلی در حوزه معناگرایی و فلسفی موجب میشود Gravity نتواند به بزرگان ژانر علمی تخیلی در حوزه فیلم هایی که در فضا میگذرد حتی نزدیک شود. کاری که سالیان قبل ” استنلی کوبریک ” با ” ادیسه فضایی ۲۰۰۱ ” و ” کریستوفر نولان” با ” درمیان ستارگان ” تا حدی، موفق به انجام آن شده بودند.
در ادامه فیلمی است سرشار از سکوت و دلهره. سکوتی که از تنهایی به ترس میانجامد. تنهایی که بشرِ امروزه در جستجویش میرود. ولی وقتی همانند رایان استون با آن مواجهه میشود دیگر خبری از آرامش نیست و سایههای ترس وی را احاطه میکند. میل به بقایی که همواره در فیلم موج میزند، شاید به راستی آخرین حسی باشد که در انسان رو به خاموشی می گراید.
فضاهایی که فیلم به تصویر میکشد مشابه دیگر ساخته این ژانر یعنی “مریخی” ساخته “ریدلی اسکات” است. همین تنهایی و میل به بقا در آن فیلم نیز نقطه عطف است.
بیشتر بخوانید: فیلم Forrest Gump فارست گامپ اثر رابرت زمکیس

سوال؛ چرا تنهایی که همیشه به دنبال خلوت کردن در آن هستیم اینقدر درگیر ترس میشود؟ شاید مشکل از تعریفی باشد که ما از تنهایی داریم. به راستی به دنبال تنهایی هستیم؟ برایمان لذت بخش است؟ ما را متعالی میکند؟ و سوالاتی از این دست که پاسخی در فیلم به آنها داده نمیشود. فقط و فقط فرار نفسگیری است که از لحظه اول در جوِ فیلم اعلام حضور میکند.
در نهایت در تحلیل فیلم Gravity میتوان گفت این اثر فیلمی است که باید دید و از تماشای آن بهره برد. بهرهای که تا مدت زیادی با انسان همراه نمیشود و به خاطره سپرده میشود. از آن دسته خاطره هایی که به مرور جلا نمیخورد و هنر آن تراوش نمیکند، بلکه به انتظار مینشیند تا قربانی یک اثر تکنیکیِ دیگری شود که تکنیکهای جاذبه را به کهنگی فرو برد.
بیشتر بخوانید: فیلم Personal Shopper اثر الیویه آسایاس
