فیلم Happy End ساختهی میشائیل هانکه
میشاییل هانکه کارگردان نامدار اتریشی، بعد از گذشت ۵ سال از ساخت آخرین اثرش فیلم Amour که برندهی جایزهی نخل طلای بهترین فیلم کن ۲۰۱۲ شد، اینبار با یک درام به مراتب ملایم تر به نام Happy End پایان خوش، به سینما بازگشت. در ادامه میپردازیم به نقد و بررسی فیلم Happy End با نت نوشت همراه باشید.
فیلم Happy End
فیلم Happy End داستان خانوادهای بورژوازی است که نسبت به آنچه در اطرافشان میگذرد، بی تفاوت و بی حس اند و دچار نوعی کرختی محض اند.
در واقع راجع به فیلم Happy End باید صریحا اعلام کرد، با درام چندپارهای مواجهیم که حول خانوادهای مرفه میچرخد، خانوادهای که مالک یک شرکت ساخت و ساز به نام میباشند، خانوادهای که با وجود دارایی، ثروت و موفقیت، غمگین اند. غمی درون تک تک اعضای این خانواده هست که پایان ندارد.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] فیلم Amour عشق کاری از میشائیل هانکه
راجع به فیلم Happy End جدیدترین اثر تلخ و سیاه Michael Haneke باید گفت، پایان خوش نگاه تلخ و سنگینی است به خشم و دردی که پایان ندارد، خشم و دردی که در عصر مدرن همه گیر است ولی هانکه این درد را در اشل کوچکی نشانمان میدهد.
در فیلم Happy End باید نگاهی هم به وضعیت کاراکترها داشت، در واقع عناصر همیشگی هانکه در کارهایش، میتوان به شخصیتهای ناخوش احوالی که در پوچی و نا امیدی عمیق فرو رفته اند، اشاره کرد ولی این شاخص در فیلم پایان خوش به اوج خود رسیده است.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] فیلم Funny Games بازیهای خنده دار کاری از میشائیل هانکه
هانکه اتریشی در فیلم قبلیش عشق، نیز همین نگاه جبرگرایانه و طعنه آمیز را به پروسه شکل گیری درد و خشم در اعماق وجود یک زوج مرفه اروپایی داشت. زوجی که نمیتوانند به داد هم برسند و انگار از تمام دنیا دور افتاده اند و هیچ کسی هم به دادشان نمیرسد و صدایشان را نمیشنود.
میشاییل هانکه که اکثر کاراکترهایش، وامانده و مایوس و نا امید اند، در Happy End هم همین روند را تکرار میکند. در واقع راجع به فیلم Happy End حتی میتوان گفت این فیلم به نوعی ماحصل تلخترین نگاه هانکه تا به امروز است.
نگاه جبرگرایانه و تلخی که به خشم عمیقی که در دل یک خانواده متمول و ثروتمند موج میزند. کاراکترهایی که نمیتوانند احساس خوبی نسبت به خود یا تک تک، اعضای خانواده و حتی دنیای اطرافشان داشته باشند.
با تمام اینها فیلم Happy End فیلم کاملی نیست و دچار یکسری کمبود هاست و بی شک در لول پایینتری از فیلمهای قبلی این کارگردان؛ مثل پنهان، روبان سفید، ویدیوی بنی و عشق قرار میگیرد.
نکتهی حائز اهمیت در کارهای هانکه این است که از عناصر ثابت دیگر سینمای هانکه میتوان به کودکان اشاره کرد. در فیلمهای هانکه، در واقع اولین قربانیان خشم و خشونت کودکان اند، و همین قربانیان خود تبدیل میشوند به عامل شرارت و پلیدی، و این نکته سنجی هانکه است.
در نقد فیلم Happy End نکتهای که حائز اهمیت است، فرم و شکل فیلم است. در فیلمبرداری پایان خوش سبک خشک و بی تحرک هانکه را در ارائهی تصویرها میبینیم، قاب بندیهای هندسی و منظم او که همه و همه اتمسفر حاکم بر فیلم را به خوبی نشان میدهد و معانی پنهانی را نیز آشکار میکند و عبور از مجهولات را برای مخاطب آسان میکند و علاوه بر این باعث لذت بخش شدن تماشای پایان خوش میشود.
بیشتر بخوانید: فیلم مردی به نام اوه A Man Called Ove ساختهی هانس هولم
پیرامون ساختار فیلم Happy End باید گفت: نوع روایت بی شباهت به فیلم کد ناشناخته نیست. هانکه در واقع به سمت انسانهایی تغییر مسیر داده است که در بی پایانی و پوچی گیر افتاده اند و به این زودیها قراردادی به اسم مرگ، برایشان امضا نخواهد شد.
در ادامه باید تاکید کرد فیلم بدون موسیقی متن، وجود پلانهای طولانی از خانه، سالنهای بزرگ و خالی و بازیهای سنگین و محکم که بازیگرانش به هیچ نمیتوانند بخندند، این را به مخاطبش نشان میدهد که عنوان فیلم صرفا یک ترفند است نه بیشتر ، هیچ پایانی در کار نیست، چه برسد به پایانی که خوش باشد.
هانکه از رویکردی منحصر به فرد و رازآلود برای اتصال لایههای داستانش، سود میجوید و استارت کارش را با یک مقدمهی کم نظیر میزند. نمای pov یک گوشی آیفون. و جایی دیگر، چتهای طولانی فیسبوک را چند دقیقه به مخاطب نشان میدهد. که همه به نوعی نشان دهندهی تاثیرگذاری شدید رسانههای اجتماعی، فضای مجازی و عصر ارتباطات بر زندگی بشر است.
بیشتر بخوانید: فیلم Annihilation نابودی ساختهی الکس گارلند
در نقد فیلم Happy End باید گفت، تقریبا یک ساعتی طول میکشد تا رشتههای این دنیای چندبعدی که هانکه خلق کرده است، در کنار هم قرار بگیرند، ولی زمانی که این رشتهها بهم بچسبند، فیلم به تابلویی زیبا بدل میشود. تابلوی نقاشی که از نزدیک جزئیاتش را درک نمیکنی و باید عقب بایستی تا جزئیاتی که کل این تابلو را شکل میدهند، درک کنی.
هانکه از شروع فیلم، به نوعی تکامل پوچی و حزن را به مخاطب نشان می دهد و با استفاده از عناصر همیشگیاش دنیایی را خلق میکند که به شدت مخرب و ویران گر است و انسان هایی را نشان میدهد که در این ویرانی گیر افتاده اند.
میشاییل هانکه به وضوح به تاثیرگذاری مخرب فناوری عصر مدرن در زندگی تک تک انسانها اشاره میکند، عامل مخربی که بیشتر انسان را به انزوا و تنهایی فرو برده است. انسان هایی که دلبستگی شدیدشان به رسانههای اجتماعی، زندگی شان، ارتباطاتشان و همه چیز را تحت شعاع قرار داده است.
در نقد فیلم Happy End نکتهی دیگر اما این است که هانکه در داستانگوییاش لایههای درونی کاراکترها را به خوبی نشان میدهد، لایه هایی که پشت لایههای زیبا و شکیل بیرونی وجود دارند و این همه تجملات راه نجات درونیات حصر شده نیست.
هانکه از متریال فیلمش به خوبی بهره برده است، این فیلمساز خبره خیلی خوب میداند از چه عناصری، کجا استفاده کند. چه در فرم فیلم با استفاده از تکنیکهای مختلف فیلمبرداری، تدوین و نورپردازی و چه در محتوای فیلم با استفاده از زبان، دیالوگ، مونولوگ و سکوتها و در هر دو مقوله، بازی بازیگران.
در انتها در نقد فیلم Happy End باید گفت: با فیلمی دربارهی انسانهای غمگین و سرد رو به رو هستیم که شاید مردن تنها پایان خوش برای این ناخوشی همه گیر باشد.