روانشناسی و موفقیت

بهترین فرد برای حس همدردی و درد دل هنگام گیر افتادن در مشکلات چه کسی است؟

بهترین فرد برای حس همدردی و درد دل هنگام گیر افتادن در مشکلات

برای همه ما این اتفاق افتاده است: شکستی را در زندگی پشت سر گذاشته ایم، احساس تنهایی و بی کسی می کنیم، احساس می کنیم گیر افتاده ایم و هیچ راه گریزی نداریم. به کسی نیاز داریم تا به صحبت های مان گوش دهد. محققان دانشگاه هاروارد می گویند برای حس همدردی و درد دل بهتر است سراغ چه کسی بروید.

۳+

تحقیقات می گوید حس همدردی در افرادی که تجربه دردناک مشابه داشته اند کمتر است پس بهترین فرد برای حس همدردی و درد دل هنگام گیر افتادن در مشکلات این افراد نیستند. این یعنی وقتی دلتان شکسته است و احساس می کنید گیر افتاده اید و هیچ کاری نمی توانید بکنید و می خواهید با کسی درددل کنید بهتر است سراغ کسانی بروید که تجربه مشابهی ندارند. فرض کنید یک دانشجو هستید و به تازگی از یک رابطه عاطفی دل شکسته بیرون آمده اید. آن قدر ذهن تان درگیر است و حتی افسرده شده اید که حتی نمی توانید تکالیف درسی تان را مثل نوشتن یک مقاله انجام دهید. ولی تحویل تکالیف به استاد زمان دارد و باید آن را به موقع تحویل دهید. تازه پیش خودتان فکر می کنید استادی که خودش ۳۰ سال است یک ازدواج موفق و شاد داشته چطور می تواند موقعیت مرا درک کند. ولی به احتمال زیاد به این فکر می کنید سراغ استاد یا استادیار بروید و مشکل را با او در میان بگذارید. نت نوشت به شما می گوید : به هیچ وجه و به دلایل علمی این کار را نکنید چرا که حس همدردی و دلسوزی آن ها کمتر است.

بیشتر بخوانید: ویژگی های یک دوست واقعی چیست؟ آیا دوستان اینترنتی دوستان واقعی هستند؟

حس همدردی کمتر در افرادی با تجربه مشابه

خیلی طبیعی است وقتی دلتان شکسته است و احساس می کنید همه جوره گیر افتاده اید و هیچ راه گریزی ندارید و باید مقاله یا تکالیفتان را در موعد مقرر به استاد تحویل دهید، به اولین کسی که فکر می کنید استاد یا استادیار است تا بروید و جریان شکست عاطفی تان را به او بگویید تا زمان بیشتری برای تحویل مقاله یا تکالیف در اختیارتان بگذارد.

ولی تحقیقات هاروارد نشان می دهد اگر این مشکل را با او درمیان بگذارید نه تنها حس همدردی از او نخواهید دید بلکه درکی هم از وضعیت شما نخواهند داشت و به احتمال زیاد استاد یا استادیار این جواب را می دهد: مسئله شخصی شما است یا نمی توانم بین دانشجویان تفاوت بگذارم و جمله هایی از این قبیل.

این تحقیق آنقدر اهمیت داشت که در مجله روان شناسی اجتماعی و شخصیت  سال ۲۰۱۵ منتشر شد.

در تحقیق اول افراد شرکت کننده در باره مردی مطالعه کردند که قراردادی امضا کرده بود تا در زمستان در یک دریاچه یخ شیرجه بزند. افرادی که قبلا شیرجه در این محیط سرد و یخ زده را تجربه کرده بودند نسبت به کسانی که هیچ تجربه ای از این وضعیت نداشتند، حس همدلی کمتری نشان می دادند.

آزمایشات دیگر نشان داد در داستان بیکاری و از کار بیکار شدن و اخراج و رو آوردن به شغل های کاذب و بعضا غیرقانونی باز هم وضع به همین منوال است. یعنی افرادی که همان تجربه را داشته اند کمتر احساس همدلی می کنند و زیاد به حال کسی که دچار همان مشکل شده است حس دلسوزی و کمک ندارند.

بیشتر بخوانید : چگونه شکست عاطفی را فراموش کنم و بیشتر از این در جهنم رابطه قبلی نمانم؟

چرا این اتفاق می افتد؟

طی بررسی های متعدد محققان متوجه شدند این که افرادی که تجربه مشابهی داشته اند کمتر احساس همدردی و دلسوزی می کنند دو علت دارد:

۱- یادآوری خاطرات تلخ خودشان با تجربه مشابهی که شما دارید و می خواهید برایشان تعریف کنید سخت است. هر چقدر هم که خود شخص یا دیگران فکر کنند چندان تجربه تلخی نبوده است باز هم دوست ندارند با شنیدن داستان شما یاد خاطراتشان بیفتند.

۲- افرادی که تجربه تلخ و مشابهی داشته اند اعتقاد دارند شما هم می توانید از پس آن بربیایید و بر مشکل فائق شوید. پس چندان هم سخت نیست که کس دیگری همان مشکل را داشته باشد. آن ها از پس آن برآمده اند پس شما هم برمی آیید.

چکار باید بکنید؟

محققان توصیه می کنند وقتی با مشکلی مواجه می شوید برای برانگیختن حس همدردی و درد دل کردن سراغ کسانی بروید که تجربه ای مشابه شما نداشته اند. این افراد بیشتر به حرف های شما گوش می کنند. در واقع گوش شنوای خوبی دارند تا قصه شما را بشنوند. چون داستان تازه است و جالب و چون خودشان این تجربه را نداشته اند بیشتر سعی می کنند خود را به جای شما بگذارند تا وضعیت شما را بهتر درک می کنند و حتی سختی این لحظات را با شما شریک می شوند.

بیشتر بخوانید : طبقه بندی دوستان بر اساس میزان صمیمیت

شیمی اعصاب چه می گوید؟

شیمی اعصاب یا نورشیمیا یا نوروکمیستری Neurochemistry یا همان فعل و انفعالات شیمیایی مغز که در سلول های عصبی رخ می دهد می گوید گوش دادن به یک داستان غمگین همیشه برای مغز جالب است. جالب تر این که مغز باز هم دوست دارد بارها و بارها داستان های غمگین دیگری را در این باره بشنود.

مشاور ها را دست کم نگیرید

بهترین فرد برای حس همدردی و درد دل هنگام گیر افتادن در مشکلات

مراجعه به مشاور و پیدا کردن راه حل

هر چند درد و دل کردن با یک دوست بهترین راه خالی شدن از فشارهای روحی روانی است، ولی به احتمال زیاد اگر به راهنمایی و حس همدردی نیاز دارید بهتر است به یک مشاور مراجعه کنید. این افراد چند ویژگی خوب دارند:

۱- با پرونده های مشابه زیادی برخورد داشته اند،

۲- هیچ شناختی از شما ندارند. پس قضاوت تان نمی کنند و شما به راحتی می توانید همه چیز را بدون کم و کاست برایشان تعریف کنید،

پس وقتی چیزی یا کسی دل تان را شکسته است، بد نیست خیلی هم خوب است با کسی درد دل کنید ولی اگر آن قدر گیر افتاده اید که هیچ راهی پیش روی خود نمی بینید، نیاز به راهنمایی دارید تا بدانید چه کار باید بکنید و این دوران را پشت سر بگذارید مسلما به یک کمک تخصصی و حرفه ای نیاز دارید که آن هم یک مشاور است.

بیشتر بخوانید: تاثیر شبکه های اجتماعی بر افسردگی و اضطراب

منبع: curiosity.com

برای درج دیدگاه کلیک کنید

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربازدیدترین‌های این هفته در نت‌نوشت

برو بالا