ادبیات جهان

خانه خوبرویان خفته نوشته‌ی یاسوناری کاواباتا؛ لذتِ گناه

یاسوناری کاواباتا  Yasunari Kawabata خالق آثاری مثل: دهکده برفی، آوای کوهستان، زیبایی و دلتنگی، خانه خوبرویان خفته و… نخستین نویسنده‌ی ژاپنی بود که برنده‌ی جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۶ شد و برگزار کنندگان جایزه‌ی ادبی نوبل، این جایزه را به پاس خدمات کاواباتا، به فرهنگ و ملت ژاپن و خلق شاهکارهای ادبی به او اهدا نمودند‌. کاواباتا اما چند سال بعد از این جایزه و در سال ۱۹۷۲، با استفاده از گاز، خودکشی کرد و به زندگی خود در این جهان پایان داد. در ادامه با نقد و تحلیل رمان خانه خوبرویان خفته The House of the Sleeping Beauties همراه باشید.

رمان خانه خوبرویان خفته نوشته‌ی یاسوناری کاواباتا

پیرامون خانه خوبرویان خفته The House of the Sleeping Beauties باید گفت که این رمان شامل ۳ داستان مجزا است، ۳ داستانی که در عین مجزا بودن، شباهت‌های فرمی و محتوایی با هم دارند.

پیرامون خانه خوبرویان خفته The House of the Sleeping Beauties باید گفت که این رمان شامل ۳ داستان مجزا است، ۳ داستانی که در عین مجزا بودن، شباهت‌های فرمی و محتوایی با هم دارند.
پیرامون خانه خوبرویان خفته The House of the Sleeping Beauties باید گفت که این رمان شامل ۳ داستان مجزا است، ۳ داستانی که در عین مجزا بودن، شباهت‌های فرمی و محتوایی با هم دارند.

به لحاظ فرمی در هر ۳ داستان می‌توان از عنصر  تداعی، به عنوان موتور پیش برنده‌ی داستان اشاره کرد. به لحاظ محتوایی هم می‌توان به عناصر مشترکی مثل تنهایی، انزوا، رابطه، خواب و زندگی، گناه و لذت و بیرحمی انسان ها…اشاره کرد. در نقد خانه‌ی خوبرویان خفته ، اشاره‌ای مختصر به هر داستان خواهیم داشت.

داستان اول: دست

در داستان اول، راوی یک مرد جوان است که به همراه یک دختر، مشغول صحبت کردن هستند و در همان ابتدای استارت این داستان، در فضایی رویایی، دختر دست راست خود را از کتف جدا می‌کند و به پسر می‌دهد تا یک شب این دست را در اختیار داشته باشد، دست در واقع وجه نمادین دارد، گویی دختر روح خود را در آن دمیده است. در نهایت پسر دست را می‌گیرد و با خود به خانه می‌برد تا یک شب آن را داشته باشد.

بیشتر بخوانید: داستان ملال انگیز نوشته‌ی آنتون چخوف، از سر گذراندن چنین لحظاتی ساده نیست

یاسوناری کاواباتا  Yasunari Kawabata خالق آثاری مثل: دهکده برفی، آوای کوهستان، زیبایی و دلتنگی، خانه خوبرویان خفته و... نخستین نویسنده‌ی ژاپنی بود که برنده‌ی جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۶ شد و برگزار کنندگان جایزه‌ی ادبی نوبل، این جایزه را به پاس خدمات کاواباتا، به فرهنگ و ملت ژاپن و خلق شاهکارهای ادبی به او اهدا نمودند‌.
یاسوناری کاواباتا  Yasunari Kawabata خالق آثاری مثل: دهکده برفی، آوای کوهستان، زیبایی و دلتنگی، خانه خوبرویان خفته و… نخستین نویسنده‌ی ژاپنی بود که برنده‌ی جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۶ شد و برگزار کنندگان جایزه‌ی ادبی نوبل، این جایزه را به پاس خدمات کاواباتا، به فرهنگ و ملت ژاپن و خلق شاهکارهای ادبی به او اهدا نمودند‌.

داستان دوم: پرندگان و حیوانات دیگر

روایت مردی است که به همراه خدمه‌اش با دسته گلی به محل برگزاری نوعی رقص می‌روند تا رقص دختری را ببینند که از دوستان سابقش است. در مسیر اما از کنار محل خاکسپاری رد می‌شوند و به کامیونی پر از پرنده برخورد می‌کنند که بعد از مراسم خاکسپاری باید آزاد شوند.

در این بین عنصر تداعی شکل می‌گیرد و مرد یاد دو جسد پرنده‌ای که در خانه اش  بود می‌افتد و از این تداعی می‌رسیم به تنهایی و انزوای مرد. نهایتا بعد از مرور خاطرات به سالن می‌روند تا رقص دختر را تماشا کنند.

بیشتر بخوانید: رمان همه چیز فرو می‌پاشد نوشته‌ی چینو آچه به

Processed with VSCOcam with s2 preset

داستان سوم: خانه خوبرویان خفته

مردی ۶۷ ساله به نام اگوچی است که توسط دوستش با خانه‌ای آشنا می‌شود که در آن پذیرای پیرمردان هستند که قوای جنسی خود را از دست داده اند. در این خانه زیبارویانی را با خواب آور به خوابی عمیق فرو می‌برند و پیرمردان شب تا صبح  را در کنار خوبرویان سپری می‌کنند بدون این که بخواهند یا بتوانند آسیبی به آن‌ها بزنند.

و اما نکاتی که در نقد رمان خانه خوبرویان خفته، موثرند:

عنصر خواب، جلو برنده‌ی داستان است، پیرمردها به خانه‌ای می‌روند و پولی پرداخت می‌کنند تا خواب خوشی را کنار خوبرویان خفته، تجربه کنند. تاکید بر این خوابیدن هم وجود دارد: اولین تاکید، ۲ قرص خوابی است که زیر بالشت گذاشته اند تا مهمان‌ها استفاده کنند.

و دومین تاکید، روایت کاراکتر اگوچی پیر است که خوابی سبک دارد و خواب زیاد می‌بیند. سومین تاکید اما این است که اساس این ماجرا حول محور خواب می‌چرخد، حتی مبلغی که برای خوبرویان خفته پرداخت می‌کنند، بیش تر از مبلغی که برای خوبرویان بیدار پرداخت می‌کنند.

بیشتر بخوانید: دیوار گذر نوشته‌ی مارسل امه، مجموعه داستان کوتاهی فانتزی و تلخ

در رمان خانه‌ی خوبرویان خفته ، نکته‌ی حایز اهمیت دیگر، عنصر گناه است. اگوچی متوجه حضور گناه در خانه‌ی خوبرویان شده است و حتی به ذهنش می‌رسد که آیا با دادن پول، به نوعی موجب قربانی شدن این دختران می‌شود یا نه.
در رمان خانه‌ی خوبرویان خفته ، نکته‌ی حایز اهمیت دیگر، عنصر گناه است. اگوچی متوجه حضور گناه در خانه‌ی خوبرویان شده است و حتی به ذهنش می‌رسد که آیا با دادن پول، به نوعی موجب قربانی شدن این دختران می‌شود یا نه.

نکته‌ی بعدی اما در رمان خانه خوبرویان خفته ، تنهایی و انزوای انسان است که حتی در رابطه هم این انزوا دیده می‌شود و اساسن ارتباطی شکل نمی‌گیرد و اگر هم شکل بگیرد مدام قطع و وصل می‌شود، به نوعی می‌توان گفت که این تاویل، زمانی بوجود می‌آید که اگوچی پیر، دلبسته‌ی دختری خفته در این خانه می‌شود و می‌خواهد او را بیدار کند ولی تلاشش نتیجه نمی‌دهد و بعد از آن احساس رخوت، تنهایی و انزوا شدیدن در او پیدا می‌شود.

اما نکته‌ی بعدی در رمان خانه‌ی خوبرویان خفته ، وسوسه و ماجراجویی و لذتی بود که برای برخی از پیرمردان از رفتن به این‌خانه‌ی مرموز وجود دارد. به طور مثال، معرف اگوچی می‌گوید: تنها آن زمان احساس زنده بودن می‌کند که در این خانه برود و بخوابد.

ولی برعکس این همه لذت، اگوچی در این خانه شب بدی را می‌گذراند، شبی پر از استرس و نگرانی ولی به زن مهمانخانه دار می‌گوید شب فوق العاده‌ای داشته است. چیزی که مسلم است احساس پوچی اگوچی، او را در طول زمان حضورش در این خانه رها نمی‌کند.

بیشتر بخوانید: رمان بارون درخت نشین اثر ایتالو کالوینو

اما نکته‌ی بعدی در رمان خانه‌ی خوبرویان خفته ، وسوسه و ماجراجویی و لذتی بود که برای برخی از پیرمردان از رفتن به این‌خانه‌ی مرموز وجود دارد. به طور مثال، معرف اگوچی می‌گوید: تنها آن زمان احساس زنده بودن می‌کند که در این خانه برود و بخوابد.
اما نکته‌ی بعدی در رمان خانه‌ی خوبرویان خفته ، وسوسه و ماجراجویی و لذتی بود که برای برخی از پیرمردان از رفتن به این‌خانه‌ی مرموز وجود دارد. به طور مثال، معرف اگوچی می‌گوید: تنها آن زمان احساس زنده بودن می‌کند که در این خانه برود و بخوابد.

در رمان خانه‌ی خوبرویان خفته ، نکته‌ی حایز اهمیت دیگر، عنصر گناه است. اگوچی متوجه حضور گناه در خانه‌ی خوبرویان شده است و حتی به ذهنش می‌رسد که آیا با دادن پول، به نوعی موجب قربانی شدن این دختران می‌شود یا نه.

ولی سریعا ، در برابر این فکر، به ذهنش می‌رسد در تمام سال هایی که زندگی کرده است، آنچنان هم زندگی پاکی نداشته است که بخواهد نگران باشد. ولی نکته‌ای که بوجود می‌آید، این احساس گناه پررنگ تر از لذت‌های دیگری است که در این‌خانه بدست می‌آورد.

از عناصر دیگری که پیش برنده‌ی نقد رمان خانه‌ی خوبرویان خفته است، احساس آرامش عجیب و ساکنی است که در سراسر متن وجود دارد و این آرامش و سکون به هیچ وجه خدشه دار نمی‌شود.

حتی در جایی از داستان به ذهن اگوچی می‌رسد که بین پیرمردان پولداری که به این خانه می‌آیند تا به آرامش برسند، قطعن کسانی هستند که از راه‌های نادرست به پول رسیده باشند و این افراد نه در خلوت و نه در کنار این خوبرویان نیز به آرامش نخواهند رسید و احساسی که هر لحظه به آن‌ها دست می‌دهد، چیزی جز نزدیک و نزدیک تر شدن مرگ به آن‌ها نیست.

بیشتر بخوانید: رمان مسخ اثر فرانتس کافکا؛ بیگانه‌ای در میان جمع

در رمان خانه خوبرویان خفته، از ابتدا با دنیایی رمزآلود، هولناک و پر ار کشف و شهود روبرو هستیم. پیرمردی به توصیه دوستش، به خانه‌ای می‌رود تا در کنار خفتگان زیبارو آرامش را تجربه کند، در واقع پیرمرد سفری را شروع می‌کند و در این راه می‌رسد به بازخوانی گذشته‌اش و هر آنچه در ارتباطاتش با زنان تجربه کرده است.
در رمان خانه خوبرویان خفته، از ابتدا با دنیایی رمزآلود، هولناک و پر ار کشف و شهود روبرو هستیم. پیرمردی به توصیه دوستش، به خانه‌ای می‌رود تا در کنار خفتگان زیبارو آرامش را تجربه کند، در واقع پیرمرد سفری را شروع می‌کند و در این راه می‌رسد به بازخوانی گذشته‌اش و هر آنچه در ارتباطاتش با زنان تجربه کرده است.

نکته‌ی بعدی، نوعی تفکر بودایی را در این اثر مشاهده می‌کنیم، همان طور که در افسانه‌های ژاپنی، روسپیان می‌توانستند تجسمی، واقعی از بودا باشند، در این جا هم گویی این امکان را دارند، آیا این چنین نیست که این زیبارویان خفته، بودای کوچکی برای این این پیرمردان هستند؟ آیا این طور نیست که به نوعی می‌توانند این افراد را ببخشند و از خطاهایشان عفو کنند؟

در رمان خانه خوبرویان خفته، از ابتدا با دنیایی رمزآلود، هولناک و پر ار کشف و شهود روبرو هستیم. پیرمردی به توصیه دوستش، به خانه‌ای می‌رود تا در کنار خفتگان زیبارو آرامش را تجربه کند، در واقع پیرمرد سفری را شروع می‌کند و در این راه می‌رسد به بازخوانی گذشته‌اش و هر آنچه در ارتباطاتش با زنان تجربه کرده است.

در واقع اینجا، دیگر پیرمرد به زن دید جنسی و مادی که جنبه‌ی لذت‌ دارد، نگاه نمی‌کند. حالا زن برایش بدل می‌شود به موجودی به پر رمز و راز و پیچیده که مدام می‌خواهد کشفش کند. کشفی که انتها ندارد.

در انتها راجع به رمان خانه خوبرویان خفته باید گفت، این اثر بی شک یکی از شاهکارهای ادبیات جهان است که با محتوایی نامتعارف و ویژه و ریتمی آهسته و پیوسته چنان مخاطب را درگیر می‌سازد و به فکر فرو می‌برد و سفری را برایش شکل می‌دهد و او را به پنهانی ترین لایه‌های درونی‌اش می‌برد و ذات و خصایصش را نمایان می‌کند.

ياسمن اسمعيل زادگان

من برای خودم، من برای دیگری، دیگری برای من "میخاییل باختین"

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا