فیلم I Tonya من تونیا هستم ساختهی کریگ گیلسپی
من تونیا هستم یا I Tonya عنوان فیلمی به کارگردانی کریگ گیلسپی Craig Gillespie و با بازی مارگو رابی Margot Robbie در نقش تونیا هاردیگ، اسکیت باز جنجالی آمریکایی است. فیلمی زندگی نامه محور و پرداخته شده بر اساس رویدادی واقعی و پرتنش. فیلمی که نامزد ۳ مجسمه اسکار در سال ۲۰۱۷ شد. در ادامه با معرفی فیلم I Tonya با نت نوشت همراه باشید.
معرفی فیلم I Tonya ساخته کریگ گیلسپی
فیلم I Tonya داستان زندگی دختر اسکی باز و پرخاشگری است که نه به واسطه قهرمانی هایش بلکه به دلیل جنجالها و زندگی عجیب و غریبش در دنیای حرفهای مشهور است. دختر با روحیه جنگندگی فراوان و اولین زن تاریخ که توانست حرکت تریپل اکسل (حرکتی پرشی و سخت که پیش از آن در اسکیت زنان کسی نتوانسته بود آن را انجام دهد) در اسکیت انفرادی در حالت رقص را در اسکیت زنان به ثبت برساند اما هیچ گاه نتوانست قهرمان جهان و المپیک شود.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم Mudbound لجن زار ساخته دی ریس
I Tonya من تونیا هستم با روایتی مصاحبه وار آغاز میشود که گویی بر گرفته از مصاحبههایی واقعی است. مصاحبههایی که اغلب از زبان خود تونیا با بازی Margot Robbie جِف شوهر تونیا، لاوونا مادر تونیا و شاون دوست جف روایت میشود. داستانی که از ۴ سالگی تونیا و علاقه مندیاش به اسکیت آغاز میشود. لاوونا مادر سختگیر وی که پرستیژ و نوع اعمالش بیانگرِ نوعی از بی رحمیِ درگیر با سادیسمی نهفته است. البته فیلم هیچگاه به این رفتار مادر تونیا نگاه مستقیمی نمیکند اما این مادر تونیا است که استارت نابودی و شاید شهرت وی را میزند.
من تونیا هستم I Tonya آرام و با حوصله جلو میرود و تا آنجا که امکان دارد جزئیات زندگی تونیا را مورد بررسی قرار میدهد. لحنی که کارگردان Craig Gillespie برای روایت فیلم انتخاب کرده است سرشار از کمدیِ سیاه است که در دیالوگها گنجانده شده است. کمدی کردن اکت بازیگران نگاهی خود خواسته بود تا درام فیلم حالتی جذاب و تأثیر گذار پیدا کند. همچنین در لحظاتی که فیلم در حال افتادن از ریتم است، گیلسپی بعد سوم را میشکند و از طریق بازیگران مستقیما با مخاطب سخن میگوید. مسئلهای که پیش از این به عنوان نمونه در فیلم ددپول و سریال خانه پوشالی پیشتر از این تکنیک استفاده شده است.
بیشتر بخوانید: فیلم I Don’t Feel at Home in This World Anymore ساخته مالکون بلیر
I Tonya سرشار از لحظاتی احساسی است. از خنده و خشم گرفته تا انزجار و دل سوزی. دل سوزی برای استعدادی هدر رفته که زندگیاش بیش از آن که صرف تمرکز بر اسکیت شود، در حاشیهای گریبان گیر ابلهانی نظیر همسر و مادرش و دوستانی که زندگی حرفهایاش را به نابودی کشانیدن بود. من تونیا هستم لحظاتی نیز درگیر نگاه جانب دارانه نسبت به موضوع تونیا میشود. نوعی فمینیسم نهفته که رگه هایش هویداست.
بیشتر بخوانید: تحلیل فیلم Once Upon a Time in Anatolia روزی روزگاری در آناتولی اثر نوری بیلگه جیلان
البته I Tonya فیلمِ جذاب و سرِ پایی است که از ابتدا تا انتهایش برای مخاطب برنامه دارد و لحظات حساب شدهاش بیننده را تا پایان با خود همراه میکند. اما مسئلهای که شدیدا باعث میشود من تونیا هستم به فیلمی پر سرو صدا و آن چنان بزرگی بدل نشود، مکان محدود فیلم است. فیلمی که صرفا برای جامعه آمریکایی ساخته شده است و این حجم از بازخورد برای شخصی مثل تونیا شاید در دیگر نقاط دنیا جذاب نباشد. البته که کارگردان و فیلم نامه نویس تلاشهایی برای لایه لایهای کردن فیلم انجام داده اند که باز نمیتواند آن قدر فیلم را از قالب یک فیلمِ زندگی نامه محور فرا تر ببرد.
اما مارگو رابی در نقش تونیا یکی از بهترین نقش آفرینی هایش را انجام داده است. طیف احساساتی که در قالب نقش تونیا بروز میدهد، کاراکتری جذاب را به نمایش میگذارد.
بیشتر بخوانید: معرفی فیلم Jumanji: Welcome to the Jungle جومانجی: به جنگل خوش آمدید
در نهایت؛ I Tonya به واسطه فیلمنامه قوی و بازیهای یک دست بازیگران و همچنین کارگردانی بی تکلف گیلسپی، فیلمی است سرگرم کننده که از خوبهای سینمای آمریکا در سال ۲۰۱۷ به شمار میآید. اما فیلم آن قدر درون مایههای اساسی برای ماندگاری در خود ندارد و چند سال بعد مطمئنا در کالکشن دوستداران سینما جایی نخواهد داشت. همانند بسیاری از فیلمهای این ۲۰ سال اخیر که خوش ساخت و در فصل جوایز موفق بودند اما در نهایت راهی جز فراموشی در آنان دیده نشد.