مترجم دردها نوشتهی جومپا لاهیری
جومپا لاهیری نویسنده هندی تباری است که در لندن متولد شده است. متولد ۱۹۶۷ میلادی است و نخستین اثر خود را به نام مترجم دردها Interpreter of Maladies در سال ۲۰۰۰ میلادی به چاپ رساند که برندهی جایزه پولیتزر شد. همچنین نخستین رمان او به نام همنام (۲۰۰۳) در ساخت فیلمی به همین نام در سال ۲۰۰۷ مورد اقتباس قرار گرفت. در این متن به بررسی رمان مترجم دردها خواهیم پرداخت، با نت نوشت همراه باشید.
مترجم دردها: خیلی دور – خیلی نزدیک
Jhumpa Lahiri در حال حاضر نویسندهی پرکاری است که در آمریکا زندگی میکند. تمام آثار این نویسنده به فارسی ترجمه شده اند. از آثار وی میتوان: “خاک غریب”، “همنام”، “گودی” و “به کسی مربوط نیست” نام برد.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] رمان همنام نوشتهی جومپا لاهیری، انتظار ابدی و تحمل باری همیشگی، و نا خوشی مداوم
کتاب مترجم دردها Interpreter of Maladies شامل نه داستان کوتاه است که تا کنون بیش از ۱۵ میلیون نسخه از این کتاب در سراسر جهان به فروش رسیده است. مترجم دردها به عنوان بهترین کتاب اول توسط مجله نیویورکر معرفی شد. تمام این داستانها به نوعی تم مهاجرت و سفر دارند و دربارهی زندگی هندیها و هندی-امریکاییهایی است که میان دو فرهنگ هندی و فرهنگ دنیای مدرن گرفتار آمدهاند.
در تمام این داستانها روح زندگی شرقی در یک دنیای مدرن غربی در جریان است. شاید به همین دلیل است که مخاطب ایرانی به راحتی میتواند با داستانهای این مجموعه ارتباط برقرار کند. زیرا در دهههای اخیر بسیاری از مردم ایران به غرب مهاجرت کرده اند و این تضاد فرهنگ شرقی با سبک زندگی غربی برای شان ملموس است.
بیشتر بخوانید: دختری در قطار اثر پائولا هاوکینز , روایتی چندگانه از یک اتفاق
حتی کسانی که هرگز مهاجرت نکرده اند میتوانند تصور کنند که وقتی از شرق به غرب میروند ممکن است با چه چالش هایی مواجه شوند. به عبارتی شاید بتوان گفت ما قصه هاى “مترجم دردها” را دوست داریم چون نزدیکى هاى فراوانى با زندگى ما دارد.
اگر چه هنوز ناگزیر به زندگی در کشوری بیگانه نشده ایم، اما این تضاد «نه این، نه آنى» در زندگى ما وجود دارد. هنوز پاى در سنت داریم و در اعماق وجودمان آدمى شرقى زندگى مىکند، اما به تاثیر از رفتار مدرن زندگی مى کنیم.
پس میتوان گفت این تضاد و چالش تنها مختص مردم یک سرزمین نیست و این همان چیزی است که “مترجم دردها” را تبدیل به کتابی میکند که هر کس و با هر ملیتی میتواند آن را باور کند.
مترجم دردها تقریبا همهی تجربیات بشری را در قارهها و فرهنگ های مختلف از زبان انسان هایی که هر روز خود را در این شرایط زیسته اند شرح می دهد. داستانها از زاویه دید سوم شخصِ محدود به یکی از شخصیتها روایت میشود.
شاید در ابتدا شخصیتها برای ما ملموس نباشند و کمی دور به نظر برسند اما به مرور این شخصیتها با مخاطب نزدیک و نزدیکتر میشوند و شاید چنان هم حسی انسانها را برمیانگیزد چرا که آنها درست رفتارهایی را انجام میدهند که ما هم ممکن است انجام دهیم.
شاید هر کدام از ما هرگز با یک هندی برخورد نداشته ایم، در هیچ یک از مراسم آنها شرکت نکرده ایم و از ناخودآگاههای جمعی شان بی خبر باشیم، اما وقتی جومپا لاهیری یک مرد هندی مهاجر را در داستانش ترسیم میکند که دور از خانوادهاش در آمریکا است و حال، سیل وطنش را فراگرفته است.
ما چنان با مرد همراه میشویم و در خلال داستان به کلکتهی هند میرویم که گویی یک مرد هندی را با تمام وجود میشناسیم و بارها به هند رفته ایم. این که چگونه نویسنده توانسته است موشکافانه حال و روز انواع مهاجران را نشان بدهد شاید به دلیل مهاجر بودن خود جومپا لاهیری است.
بیشتر بخوانید: کتاب جنس دوم اثر سیمون دوبووار، نویسندهی فمینیست و اگزیستانسیالیست فرانسوی
اتفاق جالب دیگری که جومپا لاهیری در بعضی از داستان هایش به آن پرداخته است، نسل دوم مهاجرین هستند که در تضاد با نسل اول مهاجرین قرار میگیرند. به عبارتی وقتی زن و مردی بعد از ۲۰ سالگی به آمریکا سفر کرده اند، تفاوت زیاذی با فرزندشان دارند که قرار است در آنجا (مقصد مهاجرت) به دنیا بیاید و بزرگ شود.
نسل اول در موطن خود و با همهی ریشههای فرهنگی حاکم بزرگ شده و پا گرفته است و همان روح خود را به مکان جدیدی آورده اند، اما نسل بعدی که به دنیا میآید در بستری متفاوت به دنیا آمده و در سیستم آموزشی دیگری زندگی را تجربه میکند. پس این شکاف و تضاد بین نسل اول و دوم مهاجرین مسئلهای به شدت همه گیر در بین آنها است که لاهیری تیزبینانه به آن میپردازد.
علاوه بر تمام نکاتی که دربارهی موضوع داستانهای لاهیری گفته شد، جا دارد که علاوه بر موضوع داستان، به نثر این نویسنده نیز اشارهای کنیم که همواره از نظر سادگی و شیوایی نظر مخاطبین و حتی منتقدین ادبی را به خود جلب کرده است.
وقتی که با متن داستانهای جومپا لاهیری مواجه میشویم شاید یادمان برود که در حال خواندن یک داستان در دنیای ادبیات هستیم، بلکه وقتی که داستان تمام میشود شاید تصور کنیم یکی داستان را با زبان خود برایمان تعریف کرده است.
گفتنی است که مجموعه “مترجم دردها” دوبار تحت عنوانهای “مترجم دردها” و “ترجمان دردها” به ترتیب توسط امیرمهدی حقیقت و مژده دقیقی به فارسی ترجمه شده است.