نقد سریال ممنوعه کاری از امیر پورکیان؛ بروزرسانی هفتگی

ممنوعه نام سریال تازهی شبکه نمایش خانگی است که اخبار و حواشی بسیاری را قبل از انتشار خود پشت سر گذاشته است. این سریال یکی از پرستاره ترین سریالهای ایرانی در شبکهی خانگی است. در معرفی سریال ممنوعه باید در ابتدا بگوییم که کارگردان آن امیر پورکیان است. امیر پورکیان تا به حال بیشتر به عنوان تهیه کننده مطرح بوده است اما این بار با ساخت سریالی پر بازیگر به عنوان کارگردان محک زده میشود. از فیلمهای اخیر او که توانستند با اقبال نسبتا خوبی هم روبرو شوند میتوان از “خندههای آتوسا” نام برد که به تهیه کنندگی پورکیان ساخته شده است. در ادامه پس از معرفی با نقد سریال ممنوعه با نت نوشت همراه باشید. توجه داشته باشید که این مطلب هر هفته پس از انتشار قسمت جدید بروز شده و مجددا بازنشر خواهد شد.
این متن حاوی اسپویل تمامی داستان سریال ممنوعه میباشد!
اگر سریال ندیده اید خطر لو رفتن را به شما گوشزد میکنیم!
آخرین بروز رسانی: ۱۳ اردیبهشت ۹۸ / نقد و تحلیل قسمت سیزدهم سریال ممنوعه اضافه شد. (به انتهای مطلب مراجعه کنید)
بیشتر بخوانید: علت توقیف سریال ممنوعه چیست ؟!
معرفی سریال ممنوعه
نوشتن فیلمنامه سریال ممنوعه را مهرداد کوروش نیا و علی اصغری عهده دار بوده اند. برای معرفی سریال ممنوعه همین نامهای آشنا و با سابقه میتواند گویای آن باشد که مخاطبان شبکهی خانگی و سریال هایش با اثری پر سر و صدا طرف هستند که البته موفقیت آن بستگی به ادامهی آن دارد.
پیش از آغاز نقد سریال ممنوعه باید گفت در خلاصه داستان و به عنوان معرفی سریال آمده است که ممنوعه راوی داستان سه نسل است که به صورت همزمان روایت میشود. با توجه به گروه سازندهی سریال ممنوعه میتوان حدس زد که این مجموعه که همواره دغدغههای اجتماعی خود را در آثار پیشین خود در کارنامه شان دارند، اکنون در این سریال هم مخاطبان با اثری اجتماعی روبرو خواهند بود. همانطور که در معرفی سریال ممنوعه نیز گفتیم این سریال دارای بازیگران نام آشنا و پرسابقهی سینما و تلویزیون است. در ابتدای ساخت این پروژه نیکی کریمی وارد این کار شد و همین کافی بود تا مخاطبان اخبار این مجموعه را دنبال کنند. بازیگران دیگر ممنوعه عبارتند از: میلاد کی مرام، امیر جعفری، بهاره افشاری، هادی حجازی فر، امیرحسین آرمان، بهاره کیان افشار، الهه حصاری، لیلا زارع، نیما شعبان نژاد، شهرام قائدی و فاطمه گودرزی.
بیشتر بخوانید: نگاهی به آخرین قسمت سریال شهرزاد
نقد قسمت اول سریال ممنوعه
پیش از شروع نقد قسمت سریال ممنوعه قسمت اول باید گفت طبق ادعایی که سازندگان سریال ممنوعه تا به امروز داشته اند این سریال قرار است با ساختاری متفاوت و منحصر به فرد اثر ویژهای در نوع خود باشد. حال باید دید که در هفتههای آتی ممنوعه در میان مخاطبان و جامعه چه بازتابی خواهد داشت.
هفته گذشته نخستین قسمت سریال ممنوعه منتشر شد. در بدو رویارویی با قسمت اول مخاطب میتواند حدس بزند که با مجموعهای با نگاه اجتماعی روبرو است که دارای ریتمی تند و پر تحرک است. داستان از میان سفر گروه جوانی آغاز میشود که در آن تاکید میشود آنها گروهی هستند که قوانینی را بین خودشان وضع کرده اند. پس این گروه باید مختصات و شخصیتهای ویژهای داشته باشد.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم خوک کاری از مانی حقیقی، کلاژی یکدست
در نقد قسمت سریال ممنوعه قسمت اول میتوان گفت مخاطب با حال و هوایی مواجه میشود که پیش از این نیز در بسیاری از فیلمهای سینمایی و حتی سریالهای تلویزیونی به نوعی با آن برخورد داشته است. این فضا فضایی جوانانه که جمعی دوست را نشان میدهد که کارهایی به روز اما غیر قانونی انجام میدهند. این گروه دوستانه همچنین به لحاظ اخلاقی دارای نقاط ضعفی هستند که البته بهتر بود این نقاط ضعف بیشتر جنبهی روانی و شخصیتی داشته باشند. البته هنوز برای قضاوت در مورد شخصیتهای داستان و شخصیت پردازی در فیلمنامهی این سریال بسیار زود است. اما تا آنجایی که در قسمت اول مشاهده شده است، شخصیتهای داستان شخصیت هایی منحصر به فرد و ویژه نیستند. حتی ممکن است با دیدن فضای فیلم به یاد سریال هایی مانند خط قرمز بیفتیم که در سالهای پخش خود فضایی این چنینی را به مخاطب القا میکرد.
از لحاظ بازیگری چیزی که بسیار به چشم میآید بازی تکراری و قابل پیش بینی میلاد کی مرام در همان قسمت نخست مجموعه است. در نقد قسمت سریال ممنوعه قسمت اول میتوان گفت که بازی کی مرام فضای داستان را نیز علاوه بر فضای بازیگری به سمتی تکراری و کلیشهای بودن داستان میبرد و این شاید نکتهی مثبتی برای شروع و مواجه شدن اولیهی مخاطب نباشد.
بیشتر بخوانید: تحلیل فیلم شعله ور به کارگردانی حمید نعمت الله؛ اتفاقهای تصنعی و آبی بر آتش
شخصیتهای دیگر سریال نیز در قسمت نخست داستان هیچ کنش خاص و ویژهای نداشته اند و تک تک رفتار و حتی دیالوگ هایشان میتواند کاملا قابل پیش بینی و حتی پیش پا افتاده به نظر بیاید. اما آنچه که میتواند مخاطب را به ادامهی سریال و روند داستانی آن امیدوار کند، قصهی فیلمنامه است که به نظر میرسد با ورود دیگر بازیگران و حتی داستانها یا خرده داستانهای دیگر جذاب تر خواهد شد. امید آن است که این اتفاق تا مخاطبان سریال دلسرد نشده اند حادث شود و بتواند مانند سریالهای بسیاری که در قسمتهای اول چندان جذاب نبوده و در ادامه دیدنی شده اند، عمل کند.

بیشتر بخوانید: نقد فیلم لاتاری ساختهی محمدحسین مهدویان ترویج خشم و توهین به ایران
نقد سریال ممنوعه قسمت دوم و سوم
تا اینجای کار، مخاطب سریال ممنوعه تا چه اندازه مشتاق و منتظر روزهای دوشنبه است تا سریال را تماشا کند؟ در ادامه تحلیل و نقد قسمت به قسمت سریال ممنوعه در این مطلب با نقد سریال ممنوعه قسمت سوم سریال ممنوعه با نت نوشت همراه باشید.
بیشتر بخوانید: علت توقیف سریال ممنوعه چیست ؟!
همانطور که در قبل تر در نقد سریال ممنوعه قسمت اول گفته شد، قسمت اول ممنوعه تنها به معرفی چند شخصیت از شخصیتهای سریال که از اعضای اصلی آن هستند پرداخت. طرح یک موقعیت سفر و یک عده جوان امروزی که بسیاری از خطوط قرمز اخلاقی جامعهی ما را رد کرده اند. اما در قسمت دوم و سوم شخصیتهای دیگری نیز وارد داستان شدند که از نحوهی پیشبرد داستان مشخص است، قرار بر آن است که طنابی بین تمام شخصیتها باشد و به نوعی زندگی آنها به یکدیگر گره خورده است.
بیشتر بخوانید: نقد آلبوم ابراهیم محسن چاوشی ، خوب خوب و خوشبختیم، خشک و سفت و سَرسختیم
اما آنچه که بیشتر از هر داستانی در این فیلم به نظر مهم میرسد و شاید خط اصلی داستان باشد، رابطهی برکه (الهه حصاری) و سامی (میلاد کی مرام) است. برای آغاز نقد سریال ممنوعه باید گفت ماجرای سریال را این دو آغاز کرده اند و میتوان حدس زد بار اصلی داستان ممنوعه نیز حول محور این دو خواهد گشت. پس از سامی و برکه، رابطهی مثلثی شکلی وجود دارد که بین مردی متاهل با زن مجردی برقرار است. این دو رابطه در سریال ممنوعه بیشترین فوکوس را از مخاطب میکشد. اما سوال اینجاست که این روابط، داستان و کنش هایی که در این سه قسمت افتاده اند تا چه اندازه میتواند مخاطب را به دنبال خود بکشد؟ هیچ شکی نیست که روابط زن و مرد، دخترها و پسرها، خیانت و روابط زناشویی همه از موضوعات جذابی هستند که در طول تاریخ درام توانسته اند توجه مخاطب را به خود جلب کنند. اما این جلب نظر تا کی ادامه پیدا خواهد کرد؟
ادامهی جذب مخاطب امروز دیگر کار سادهای نیست. امروزه با وجود تنوع در رسانه به ویژه رسانه هایی مانند شبکههای اجتماعی و اینترنت، مخاطب حق انتخاب بسیار زیادی را دارد. او میتواند به راحتی سریال یا فیلمی را دنبال نکند. مخاطب دیگر مجبور نیست به پنج شبکهی صدا و سیما بسنده کند و خود را سرگرم کند. به نظر میرسد اکنون دیگر زمان جذب مخاطب تنها با موضوعاتی پر طرفدار گذشته است. حال با تمام این تفاسیر، ممنوعه در کجا قرار دارد؟ در ادامه نقد سریال ممنوعه قسمت سوم باید گفت این سریال تنها با نشان دادن لحظه هایی از هر چند شخصیت و پرش زدن از داستانی به داستان دیگر تا چه اندازه میتواند موفق باشد. همانطور که گفته شد روابط پیچ در پیچ در میان شخصیتهای درام میتواند بسیار جذاب باشد اما این پرشهای ناگهانی از داستانی به داستان دیگر و تکه تکه شدن یک قسمت سریال میتواند لطمهی بزرگی به اثر وارد کند.
بیشتر بخوانید: تحلیل سریال پدر ، معلق بین تخیل و فرا تخیل
در نقد سریال ممنوعه قسمت سوم باید گفت مخاطب سریال ممنوعه در طول این سه قسمت آغازین مدام میان آدمهای داستان پرت شده بدون آنکه بتواند به عمق شخصیتها پی ببرد. شخصیتها همان شاخصههای قسمت اول را در قسمت سوم هم دارند و هیچ کار تازهای که به شخصیت شان بعد تازهای بدهد را انجام نمیدهند. این اتفاق در مثلث عاطفی داستان یعنی ماجرای زندگی خسرو (هادی حجازی فر)، رها (لیلا زارع) و پروانه ( نیکی کریمی) کاملا محسوس است.
در قسمت سوم این سه شخصیت همان کارهایی را که در قسمت دوم سریال کرده اند، تکرار میکنند. این معرفی طولانی اگر هدف خاصی را به دنبال نداشته باشد میتواند نقطه ضعفی در سریال ممنوعه به حساب بیاید. این موضوع تنها مختص شخصیتهای رابطهی مثلثی نیست. سامی و برکه و شخصیتهای فرعی دیگر نیز به همان کارهای قسمت اول سریال مشغول مانده اند. تنها اتفاق جدیدی که در قسمت سوم سریال ممنوعه رخ میدهد، اضافه شدن شخصیتهای جدید است که آنها هم تا اینجا بسیار کوتاه معرفی شده اند.
در انتهای نقد قسمت سوم سریال ممنوعه باید گفت نکتهی جالب اینجاست که با اینکه معرفی اشخاص جدید بسیار کوتاه و به گونهای بی مقدمه اتفاق میافتد، این شخصیتها میتوانند بسیار قابل پیش بینی و حتی تکراری به نظر بیایند. حال با تمام آنچه که گفته شد نمیتوان قضاوت کرد که سریال ممنوعه از این به بعد و در قسمتهای آتی تا چه اندازه میتواند پرکشش و قوی ظاهر شود.
بیشتر بخوانید: معرفی فیلم مغزهای کوچک زنگ زده از هومن سیدی

نقد سریال ممنوعه قسمت چهارم ؛ توقیفهای پرفروش
همانطور که میدانید سریال ممنوعه پس از توقفی طولانی دوباره این هفته منتشر شد. سه قسمت ابتدایی سریال هر هفته دوشنبهها پخش توزیع میشد که به نظر میرسد این روند پس از توقیف و بازبینی نیز ادامه دارد. با حواشی پیش آمده برای سریال ممنوعه دو احتمال وجود دارد. اول اینکه این سریال نمیتواند بعد از دو ماه توقف، دوباره مخاطبین خود را جذب کند و اعتماد آنها را جلب کند. احتمال دوم این است که با توجه به بحث سانسور، توقیف و بازبینی این سریال میتواند پرطرفدارتر شود. نقد سریال ممنوعه قسمت چهارم را با توجه به این دو نکته شروع میکنیم زیرا که این موضوع تا حد زیادی میتواند در سرنوشت این سریال موثر باشد.
بیشتر بخوانید: علت توقیف سریال ممنوعه چیست ؟!
سریال هایی که با توقف پخش مواجه شده اند، قبل تر نیز وجود داشته اند و این موضوع باعث شده بود تا مخاطبین شبکهی خانگی تا حدی نسبت به سریالهای این شبکه دلسرد شوند. اما پس از آن که سریال پرطرفدار شهرزاد در سه فصل تقریبا با نظم و هماهنگی منتشر شد، اعتماد مخاطبین نیز دوباره به شبکه خانگی جلب شد. سریال ممنوعه نیز با توجه به موضوع آن که پیرامون مسائل روز و موضوعات همیشه جذاب است در ابتدای کار با استقبال خوبی روبرو شد که بنا بر آنچه اتفاق افتاد و گفته شد، سرنوشتش خیلی قابل پیش بینی نیست.
اما آن چه که اکنون بیشتر از هر چیز مهم است، نگاهی دقیق به خود اثر فارغ از حواشی آن است. نقد سریال ممنوعه قسمت چهارم را میتوان با یک سوال آغاز کرد. سوال این است که سریال ممنوعه تا اینجای کار (قسمت چهارم) تا چه حد توانسته داستان خود را به شکلی جذاب روایت کند؟ آنچه که به نظر میرسد این است که نویسنده به آسانی نمیخواهد که اصل داستان را برای مخاطب خود رو کند. این اتفاق شاید برای قسمتهای نخست جذاب باشد و پیگیری مخاطب را به دنبال داشته باشد اما حالا بعد از دو ماه توقف، مخفی کردن اطلاعات و سوال نگه داشتن موقعیت ها، شغل شخصیتها و گذشتههای مبهم آنها میتواند ضربهی مهلکی به این سریال وارد کند. آنچه که ما در قسمت اول از شخصیتهای اصلی میبینیم همان را در قسمت چهارم میبینیم. حرکت و سفری در شخصیتها آغاز نشده به غیر از تغییرات بسیار جزئی در شخصیت سامی (میلاد کی مرام) که آن هم اجتناب ناپذیر بوده است. جالب اینجاست که بدون آنکه شخصیتها دچار دگرگونی و حتی تعریف درستی از خود شوند، داستان رو به جلو حرکت میکند.
داستان در حالی پیش میرود که که مخاطب هنوز تنها شمایلی از یک شخصیت تعیین کنند (امیر جعفری) دارد. به نظر میرسد که نویسنده و کارگردان حرف هایی را میخواهند بزنند که نمیتوانند و تنها توانسته اند یک تصویر و حتی یک تمثیل از دغدغه هایشان را به نمایش بگذارند. این تصویر که تنها در آن نشانههای کوچکی از واقعیات جامعه را نشان میدهد تا کی میتواند عمل کند؟ با ادامهی این روند ممکن است روز به روز سریال ممنوعه از واقعیت دورتر شود. اما آنچه که با قوانین و واقعیات رسانههای ما میتواند هماهنگ باشد و همچنین ضربهی اساسی به شخصیتها و داستان وارد نکند چیست؟!
بیشتر بخوانید: نقد سریال دلدادگان ؛ کپی برداری ضعیفی از سریالهای ترکیهای
این کار شاید یکی از سخت ترین کارها برای سناریو نویس و فیلمساز باشد اما حتما راههایی دارد که آنها به سبب حرفهی خود بهتر میدانند. در نقد سریال ممنوعه قسمت چهارم میتوان از این منظر هم به ماجرا نگاه کرد که این سریال با تمام پیشامدهای بد و خوب هنوز هم برای عدهای قابل توجه، محبوب است و میتواند محبوبیت خود را حفظ کند. این محبوبیت تنها به دلیل وجود بازیگران مطرح نیست بلکه این سریال توانسته تا داستان هایی را که هر کدام به خودی خود جذاب هستند به هم مرتبط کند و در راهی مشترک بیندازد. در قسمت چهارم با گذشتهی بعضی از شخصیتها مواجه میشویم که تا حدی میتوانند شناسایی آنها را برای مخاطب راحت تر کند و همچنین او را نسبت به ادامهی داستان ترغیب کند.

نقد سریال ممنوعه قسمت پنجم
همانطور که میدانید قسمت پنجم سریال ممنوعه این هفته نیز منتشر شد. طبق روالی در این متن با نقد سریال ممنوعه قسمت پنجم با شما خواهیم بود و سعی میکنیم کمی ریزبینانه تر به جزییات قابل مشاهده در این قسمت از سریال ممنوعه بپردازیم، در ادامه با نقد سریال ممنوعه قسمت پنجم با نت نوشت همراه باشید.
در نقد سریال ممنوعه قسمت پنجم میتوان گفت که قصه خیال دارد که بالاخره اطلاعاتی از خود به مخاطب انتقال دهد. اما همچنان این اطلاعات به صورت قطره چکانی منتقل میشود و مشخص است که نویسنده و فیلمساز به راحتی حاضر نیستند روند داستان را افشا کنند. البته باید گفت که این گونه مهندسی اطلاعات را نمیتوان به کلی زیر سوال برد و از نواقص کار به حساب آورد، اگر که دلیل و منطق درستی را مد نظر داشته باشد و بخواهد به هدفی خاص برسد. اما آنچه اکنون مشخص است و بر مخاطب عیان شده است، روندی کند است که ذره ذره با آمدن قسمتهای جدید، تازه مخاطب را در جریان برخی اتفاقات قرار میدهد.
بیشتر بخوانید: نقد آلبوم ابراهیم محسن چاوشی ، خوب خوب و خوشبختیم، خشک و سفت و سَرسختیم
آنچه که تا آخر قسمت پنجم سریال ممنوعه روشن شده این است که شخصی به نام تجنگی (امیر جعفری) دارای دستگاهی فاسد است که شامل شرکتها و پروژههای سرمایه گذاری گوناگون است که البته مشخص نیست هنوز هر کدام دقیقا مشغول چه کاری هستند. در این زمینه تنها صحنهها و گفتگوهای جسته و گریختهای وجود دارد که نشان دهندهی فاسد بودن این فعالیتها است. همه چیز از اینجا و دستگاه تجنگی نشات گرفته است و در میان آن روابط مختلف شکل گرفته است که این روابط خط اصلی داستان را شکل میدهد.
در این میان اصلی داستانی که توجه بیشتری نیز از مخاطب به سوی خود میکشد، رابطهی مثلثی شکل سامی (میلاد کی مرام)، برکه (الهه حصاری) و ترانه (بهاره افشاری) است. این مثلث تا کنون مانند اکثر مثلثهای عشقی دارای خصوصیاتی با مقتضیات رابطهی سه نفره بوده است و اتفاق غیر منتظرهای در این مثلث رخ نداده است.
کسی که این مثلث را تحت شعاع خود قرار میدهد کسی است که پول دارد و شخصیتی که میخواهد از مثلث خارج شود، محتاج پول است و طبیعتا همین موضوع مانع اصلی راه عاشق و معشوق داستان است. پس تا اینجا مثلث عاطفی ترسیم شده در سریال ممنوعه یچ نکتهی تازه و بدیعی نداشته است اما توانسته همچنان برای تعداد زیادی از مخاطبان خود جذاب بماند و این شاید به دلیل جذاب بودن ذاتی مثلث عاطفی باشد. این جذابیتی است که در سال تعداد بیشماری از فیلم سازان و سریال سازان را ترغیب میکند که اثری را خلق کنند. آنچه که جالب است وجود دو مثلث عشقی و عاطفی در ممنوعه است که البته در نسلهای متفاوتی نشان داده میشود.
مثلث دیگر رابطهی خسرو (هادی حجازی فر)، پروانه (نیکی کریمی) و رها (لیلا زارع) است. نکتهی جال اینجا است که این مثلث نیز در غالب مثلثهای کلاسیک همیشگی است و تاکنون با وجود تعقیب و گریزها و حتی جنایی کردن آن نتوانسته از قالب کلاسیک و تکراری پا را فراتر بگذارد. آنچه که به نظر میرسد این است که این دو مثلث نقطههای اصلی داستان هستند که بیشترین سرمایه گذاری معنوی داستان بر آنها شده است. حال سوال اینجا است که به غیر از این دو مثلث که تحت تاثیر دستگاه شخصیت تجنگی هستند، دیگر شخصیتها دقیقا چه کاره هستند؟
در ادامه نقد سریال ممنوعه قسمت پنجم باید پرسید مقصود از وجود این تعداد زیاد از کاراکترهای فرعی چیست؟ نا آخر قسمت پنجم برای این سوالها پاسخی در سریال پیدا نشده است. آنچه که نشان داده میشود تعداد زیادی شخصیت هستند که بیشتر تیپهای قالبی و شناخته شده را تداعی میکنند و کنش خاصی ندارند. این شخصیتهای میان آسمان و زمین مانده فعلا عاقبت نامشخصی دارند و حضورشان تا کنون جز شلوغ کاری در داستان و پلانها و سکانسهای اضافه چیزی در بر نداشته است.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم خوک کاری از مانی حقیقی، کلاژی یکدست

نقد سریال ممنوعه قسمت ششم و هفتم
همانطور که میدانید این روزها بازار سریال ممنوعه بسیار داغ شده است. مخاطبان بسیاری جذب این سریال شده اند و فروش ممنوعه در بین سریالهای شبکهی خانگی تاکنون منتشر شده اند، بسیار قابل توجه است. در ادامه با نقد سریال ممنوعه قسمت ششم و هفتم با نت نوشت همراه باشید.
بیشتر بخوانید: تحلیل سریال پدر ، معلق بین تخیل و فرا تخیل
در قسمت ششم این سریال بیشترین اتفاقات حول محور دو مثلث عشقی یعنی سامی، برکه، ترانه و خسرو، رها و پروانه گذشت. سامی توسط کسانی مورد ضرب و شتم قرار گرفت تا به اصطلاح از تصمیمش مبنی بر ازدواج با برکه منصرف شود. این اتفاق مانند اتفاقهای مشابه که در دیگر درامها دیده شده، نه تنها شخصیت را از تصمیمش منصرف نکرده بلکه او را مصمم تر کرده است. سامی هم در همین قسمت به برکه پیشنهاد ازدواج نیز میدهد.
اتفاق مهم دیگر پیدا شدن رها است که زخمی شده و خسرو به دنبال او میگردد. حال پروانه از اینکه خسرو به دنبال همسرش که ادعا میکند علاقهای بینشان نیست، برآشفته شده است. این اتفاقات هیچ کدام غیر قابل پیش بینی نیستند. از قسمت قبل مخاطب میتواند حدس بزند که قسمت بعد چه اتفاقاتی خواهد افتاد. اما آنچه که ممکن است کمی مخاطب را معلق نگه دارد، خرده داستانها و یا داستانهای فرعی سریال است. یکی از این داستانها که در قسمت هفتم بیشتر جلب توجه میکند، ارتباط سامی و دیگر جوانان سریال به عبارتی دوستهای وی است که با یکدیگر در مجموعهای مشغول کار هستند.

در ادامه نقد سریال ممنوعه قسمت ششم و هفتم باید گفت تا قسمت شش و هفتم سریال ممنوعه تنها چند بار به صورت اشاره به شکاف میان این دوستان پرداخته شده است که به نظر میرسد قرار است در آینده به این موضوع و شخصیتهای فرعی داستان بیشتر پرداخته شود.
در قسمت هفتم سریال ممنوعه مقدمهی این شکاف نمایش داده میشود. این شکاف با حضور شخصی جدید به وجود میآید که یکی از دوستان سامی را بر علیه او میسازد. از طرف دیگر در قسمت هفتم سریال ممنوعه توجه بر خانوادهی برکه برمی گردد و فضای خانوادگی او را نشان داده میشود. پدر و مادر برکه به شدت بر اخلاقیات پایبند به نظر میرسند و این در تقابل با خانوادهی سامی (میلاد کی مرام) است که به نظر میرسد هیچ مرز اخلاقی و انسانی ندارند و تنها در جهت منافع شخصی و مالی خود حرکت میکنند و به هر قیمتی میخواهند قدرت خود را حفظ کنند. این تقابل احتمالا مقدمهی اتفاقات آیندهی سریال است.
بیشتر بخوانید: نقد سریال نهنگ آبی
نکتهی دیگری که در نماهایی از سریال ممنوعه جلب نظر میکند، نماهایی است که پای یک زندانی را نشان میدهد که صدای سامی بر آن نهاده شده و دیالوگهای مبهمی را نیز بیان میکند. این نماها قطعا از اتفاقی مهم خبر میدهند. اما اینکه این اتفاق چیست و اینکه نماها مربوط به گذشته یا آینده است هم مشخص نیست. این ابهام تا جایی میتواند جذاب باشد اما اینکه تا کجا ادامه بیابد نیز بسیار مهم است. همانطور که پیش تر نیز گفته شد، ممنوعه با اتکا به موضوعات مخاطب پسند تا اینجا توانسته است علی رغم ضعفهای قابل توجهاش مخاطب خود را نگه دارد.
اما آنچه که شاید مخاطب را کمی از داستان و سریال ممنوعه دور کند، شخصیتهای خسرو و پروانه است که شاید به علت آنکه کاری غیر اخلاقی را انجام میدهند بسیار دوست نداشتنی و نخواستنی به نظر میآیند. این شاید بتواند ضعفی مهم در سریال بشمار بیاید زیرا قرار بر این نیست که هر شخصیتی که اعمال درستی ندارد، دوست نداشتنی و حتی مشمئز کننده به گونهای که خصوصا خسرو است باشد.
شخصیتهای منفی میتوانند در عین منفی بودن مخاطب را به گونهای با خود همراه کنند و یا حداقل در آنان حس تنفر را روشن نکند. البته لازم به ذکر است که تنفر برانگیختن نیز یکی از شگردهای شخصیت پردازی است. اما در اینجا آن چه که مد نظر فیلمنامه نویس و کارگردان بوده است خیلی شفاف نیست.
بیشتر بخوانید: تحلیل فیلم شعله ور به کارگردانی حمید نعمت الله؛ اتفاقهای تصنعی و آبی بر آتش
-
تصویر روی جلد سریال ممنوعه با حضور بهاره افشاری، مصطفی قدیری و میلاد کی مرام -
نقد سریال ممنوعه قسمت هشتم
در نقد سریال ممنوعه قسمت هشتم میتوان گفت که به نظر میرسد که ریتم سریال تازه به دست مخاطب میرسد و میتوان گفت که داستان به نوعی روی غلتک افتاده است. قسمت هشتم شروعی متفاوت دارد. این شروع در پایان قسمت قبلی یعنی قسمت هفتم سریال آغاز شده و در این قسمت ادامه مییابد. در ادامه با نگاهی دقیق تر و نقد سریال ممنوعه قسمت هشتم با نت نوشت همراه باشید.
در نقد سریال ممنوعه قسمت هشتم باید گفت که قسمت هفتم و هشتم به نوعی متفاوت از قسمتهای پیشین پایان مییابد و آغاز میشوند. به عبارتی میتوان گفت که گرهای در پایان قسمت هفتم اتفاق میافتد که در قسمت هشتم این گره کمی کورتر میشود و در عین حال مخاطب را از اتفاقی مهم آگاه میسازد. این اتفاق دوستی پروانه و رها است.
در واقع گرهی اصلی یکی از مثلثهای عشقی (خسرو، رها و پروانه) تازه مشخص و هویدا میشود. اما با دیالوگهای مبهم و دوپهلوی میان رها و پروانه و همچنین آمدن خسرو پشت در خانهی پروانه این گره بیش از پیش کور میشود. حال باید دید که در ادامهی داستان این گره افکنی تا به کجا ادامه مییابد و به آن پرداخته میشود. اما با توجه به آنچه که در قسمت بعدی سریال قرار است ببینیم به نظر میرسد که این گره قرار است کمی شل تر شود و همین موضوع میتواند مخاطب را بیش از پیش جلب سریال و این رابطهی مثلثی شکل کند. نکتهی دیگری که در نقد سریال ممنوعه قسمت هشتم باید مطرح شود، هیجانی است که به گونهای ناگهانی به درون سریال تزریق شده است.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم فروشنده اثر اصغر فرهادی
این اتفاق را میتوان اتفاقی میمون برای سریال ممنوعه دانست زیرا تا پیش از قسمت هفتم ریتم سریال به شدت افت کرده بود و این اتفاق میتوانست منجر به از دست دادن مخاطبان سریال شود. این هیجان با دوستی پروانه و رها، پیچیده تر شدن روابط بین سامی و دوستان جوانش که البته همچنان در حاشیه و کمرنگ است، درگیری سامی و دانیال و رویارویی پدر سامی(تجنگی) و برکه اتفاق میافتد.
در نقد سریال ممنوعه قسمت هشتم میتوان گفت که شاید این قسمت یکی از کلیدی ترین قسمتهای سریال بوده و خواهد بود. این اهمیت به دلیل مطرح شدن اتفاقات بزرگ و در واقع زمینه سازی اتفاقات کلیدی و مهم سریال است. دیالوگها در قسمت هشتم ممنوعه دارای اطلاعاتی است که تا پیش از این مخاطب از آنها بی اطلاع بوده و یا اطلاعاتی جسته و گریخته از آنها داشته است. این دیالوگ ها، برای مثال دیالوگ چند دقیقهای میان سامی و تجنگی مسئلهای را مطرح میکند که میتواند بسیار تعیین کننده باشد.
این مسئله رابطهی پدر و پسری تجنگی و سامی است. در میان دیالوگها سامی از پدرش میپرسد که آیا اگر او پسر واقعیاش بود نیز تجنگی همین رفتار را با او داشت؟ این تنها یک سوال است اما میتواند مسبب ابهام زدایی بسیاری از مسائل و همچنین ابهام زایی بسیاری از ماجراها شود. مسئلهی مهم دیگری که در این قسمت سریال ممنوعه اتفاق افتاد، تصمیمی است که ترانه و دانیال دربارهی سامی و برکه میگیرند. آن دو با نقطهی اشتراکی که کینه به سامی و حسادت به برکه است با یکدیگر متحد شده اند و ترانه سعی دارد دانیال را به قتل برکه ترغیب کند. در آخر میتوانیم گفت که در قسمت هشتم سریال ممنوعه تکههای پازل تا حد زیادی مشخص شده اند و حال باید منتظر ماند و دید که این تکهها به چه صورت کنار یکدیگر قرار خواهند گرفت.
هنرنمایی امیرحسین آرمان، آناهیتا درگاهی و خاطره اسدی در سریال ممنوعه نقد سریال ممنوعه قسمت نهم
سریال ممنوعه این هفته نیز مانند همیشه روز دوشنبه منتشر شد. در تحلیل و نقد سریال ممنوعه قسمت نهم باید عنوان کرد که بر خلاف آنچه که تصور میشد، قسمت نهم مه تنها اوج نداشت بلکه این قسمت یکی از کندترین و شاید ضعیف ترین قسمت هایی بود که تا به حال این سریال داشته است. در ادامه با تحلیل و نقد سریال ممنوعه قسمت نهم با نت نوشت همراه باشید.
همانطور که پیشتر نیز گفته شد، سریال ممنوعه در قسمت هفتم و هشتم وارد مرحلهای جدید شده بود که توانسته بود با تزریق هیجان در داستان، ریتم و روند سریال را بالا برده و جذابیت آن را بیشتر کند. اما قسمت نهم، توانست که خاصیت نا امید کنندگی اثر را بالا ببرد. این ناامیدی به سبب چند نکته میتواند در مورد ممنوعه اتفاق بیفتد که در ادامه به این نکات میپردازیم. در تحلیل و نقد سریال ممنوعه قسمت نهم ، مهم ترین اتفاقی که مخاطب انتظارش را میکشید، یعنی قتل برکه (الهه حصاری) توسط دانیال و ترانه خیلی زود و به تکراری ترین شیوه منتفی میشود.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم The Ballad of Buster Scruggs اثر برادران کوئن ؛ رکوئیم
این اتفاق در همان اوایل شروع سریال میتواند مخاطب را ناامید کند. اما قبل تر از این اتفاق، رخداد دیگری پیش میآید که نه تنها به ریتم داستان و قسمت نهم آسیب میزند بلکه میتواند آسیب بزرگی برای سریال و کل پروژه ممنوعه باشد. این رخداد که از قسمت قبلی آغاز شده بود، ورود خواهر خسرو به خانهی او و رها بود که پروانه و خسرو در خانه و در نبود رها با یکدیگر تنها بودند. این اتفاق از آغاز به شکلی حادث شد که به نظر میرسید قرار است که خواهر خسرو از این رابطه مطلع شود. اما متاسفانه این اتفاق هم به شکل بسیار ضعیف مانند اتفاقات در سریالهای ترکی معاصر، سر هم بندی شد.
خواهر خسرو در یکی از مهم ترین صحنههای داستان ساز، بیرون رفت و ادامهی آن نیز با یک کات و پرش به اتفاق دیگر همچنان ناتمام ماند. تا اینجای کار هنوز امید به بهبود روند داستان در قسمت نهم بود. اما با نشان دادن سکانس دیگری که حضور هاجر (خواهر خسرو)، رها و پروانه را در برداشت و سکوت خواهر خسرو در قبال شکی که کرده بود و چیزی که دیده بود، این امید را به کلی نابود کرد. نکتهی دیگری که در تحلیل و نقد سریال ممنوعه قسمت نهم به شدت به چشم میخورد، تغییر رفتار تجنگی(پدر سامی) و حرف زدن او بود که در سکانسی با برکه میبینیم. او با حرکت عجیب برکه که میخواهد با خدمتکار مجموعه سلفی بگیرد ناگهان متحول شده واز اتاق خود بیرون میآید تا با برکه صحبت کند.
دیالوگهای تجنگی (امیر جعفری) که هیچ ربطی به شخصیت و ابعاد شخصیتی او ندارند بسیار زننده و باسمهای به نظر میرسد. حتی اگر قرار است یک شخصیت دچار تحول شود احتمالا روند و یا اتفاق مهمی لازم است تا این تحول اتفاق بیفتد. اما در این سکانس عجیب و غریب، بدون اینکه هیچ اتفاق چشمگیری رخ دهد ناگهان تجنگی تبدیل به مردی پشیمان و معنوی میشود. این اتفاق و دیالوگ تا جایی پیش میرود که میتواند مخاطب را به خنده وا دارد. لازم به ذکر است که دیگر عناصر داستان اعم از شخصیتهای فرعی و کاتالیزور، مانند هشت قسمت قبلی در سایه و حاشیه قرار دارند. به نظر میرسد که نویسنده و یا فیلمساز به راحتی حاضر به نشان دادن نقش این شخصیتهای فرعی نیستند و در دادن اطلاعات دربارهی آنها خست به خرج میدهند. سریال ممنوعه قسمت نهم در حالی به پایان رسید که میتوان گفت همه چیز در همان حالت قبلی خود کمابیش پایدار ماندند.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم Hostiles ساختهی Scott Cooper ؛ تاریخی از خشمهای بی پایان
تحلیل و نقد سریال ممنوعه قسمت یازده و دوازده
اگر دنبال کنندهی سریال ممنوعه باشید احتمالا متوجه این موضوع شده اید که روند داستان ممنوعه در چند قسمت آخر به جریان افتاده و به اصطلاح در قسمت هایی از ماجرا گره گشایی اتفاق افتاده است. در تحلیل سریال ممنوعه قسمت دهم و یازدهم میتوان گفت که گره گشایی هایی که اتفاق افتاده در واقع گرههای دیگری را مطرح میکند که در آینده باید منتظر بود و دید که سرانجام چه میشود. این روند برای فیلمنامهی سریال روندی معمول و جاافتاده است.
اما سوال اینجاست که کیفیت این گره گشایی و گره افکنیها در سریال ممنوعه چگونه است؟ در تحلیل قسمت یازده و دوازده میتوانیم بگوییم که گره گشایی در هر دو مثلث عشقی داستان اتفاق میافتد اما شکل آن متفاوت است. مثلث عاطفی سامی، برکه و ترانه دچار یک شکافی در ارتباط با آنچه که تابحال نمایش داده شده بود، میشود.
هنرنمایی نیما شعبان نژاد در نقش خلیل در سریال ممنوعه بیشتر بخوانید: نقد فیلم Zoe به کارگردانی Drake Doremus ؛ آینده نامعلوم بشریت
این نکته مطرح میشود که برکه در زمان تاهل سامی وارد زندگی او شده است. این اتفاق با آنچه که از شخصیت برکه و چارچوب اخلاقی خانوادهاش وجود دارد دارای تناقضی جدی است. این تناقض که ممکن است ابتدا مخاطب را غافلگیر و یا حتی تحریک کند، اتفاقا میتواند نکتهای بسیار مثبت در روند سریال ممنوعه باشد. زیرا این که برکه به عنوان دختری در کل مثبت، میل به این داشته که وارد زندگی مردی متاهل شود و یا به هر دلیل این کار را کرده است، داستان را به واقعیت جوامع بشری و انسانها نزدیک تر میکند و همچنین داستان را جذاب تر میکند.
ترانه در این قسمت از یک مزاحم صرف به یک قربانی تبدیل میشود. اما در جایی دیگر و در مثلث عاطفی دیگر یعنی خسرو، رها و پروانه اتفاقات به شکلی تکراری و بر اساس الگوهای تکرار شده پیش میرود. موضوع از این قرار است که رابطهی پروانه و خسرو با برنامه ریزی رها و پروانه ساخته شده و این یک بازی بوده برای اینکه خسرو به تله بیفتد. رها به دنبال مدرکی است که دار و ندار خسرو را از او بگیرد و از وی جدا شود. اما داستان آن طور که برنامه ریزی شده بود پیش نرفته و پروانه به خسرو علاقه مند شده است.
ببینید حتی اگر بینندهی این سریال نباشد هم میتوانید متوجه شوید که در این چند خط موضوعی بسیار تکراری و لوث شده روایت شده است. متاسفانه در تحلیل سریال ممنوعه قسمت دهم و یازدهم نه تنها موضوعی تکراری و بازیهای بسیار تصنعی را شاهد هستیم بلکه به نظر میرسد که این روابط به اصطلاح پیچیده حتی کوچکترین پرداختی توسط نویسنده و کارگردان نشده اند. این موضوع حتی بازی بازیگران مطرحی چون نیکی کریمی و هادی حجازی فر را نیز زیر سوال برده است. نکتهی جالب دیگر در بستر این مثلث، شوهر سابق پروانه است که بدون آنکه مخاطب بداند مشکلش چیست، مدام پروانه را از دیدن فرزندش محروم میکند اما دلیل آن روشن نیست.
در پایان قسمت دوازدهم شاهد گره افکنی جدید توسط تجنگی (امیر جعفری) هستیم. این گره افکنی در ادامه ماجراهای قسمتهای ده، یازده و دوازده اتفاق میافتد. همانطور که میدانید تجنگی ملکی را که به خانوادهی برکه اجاره داده است را به ترفندی به نام برکه کرده است. حال در پایان قسمت دوازدهم میبینیم که در گفتگوی بین ترانه و تجنگی، تجنگی با جملهای به ترانه (بهاره افشاری) نوید میدهد که ماجرا به نفع او تمام خواهد شد. با این جمله مخاطب میتواند منتظر یک گره بر علیه شخصیت برکه و رابطهی او و سامی باشد.
هنرنمایی هادی حجازی فر و نیکی کریمی در سریال ممنوعه فصل دوم سریال ممنوعه
همانطور که میدانید، چند هفتهای است که سریال ممنوعه وارد فصل دوم خود شده است. در نقد سریال ممنوعه فصل اول تنها اتفاقی را که میتوانیم به قطعیت بگوییم افتاده است این است که رابطهی میان بیشتر شخصیتهای داستان را درک کرده و فهمیده ایم.
اما در فصل دوم شخصیتهای جدیدی نیز به این سریال اضافه شده اند. اما آنچه که اتفاق افتاد به طور خلاصه به شرح زیر است. در فصل دوم کنشهای شخصیتهای فرعی بیشتر شده اند. طلا (آناهیتا درگاهی) که در فصل نخست، مخاطب متوجه اعتیاد او شده بود در این فصل مورد آسیبی مثل تجاوز قرار میگیرد و این اتفاق منجر به آن میشود که او به کمپ ترک اعتیاد برود. رابطهی مثلث گونهی خسرو، پروانه و رها که در فصل قبل تا حدی گره گشایی شده بود همچنان به صورت معلق در جریان است.
در این بین شخص دیگری که ادعا میکند عاشق پروانه بوده است پیدا شده و در جایی پروانه و پسرش را میدزد. وضعیت به صورتی پیش میرود که خسرو و شوهر سابق پروانه هر دو به کمک پرو.انه و پسرش میروند و در این بین شوهر سابق پروانه (پژمان بازغی) به دست عاشق قدیمی پروانه که شبیه دیوانهها تصویر شده، کشته میشود. داستان در همی نجت رها میشود و تاکنون دیگر خبری از قاتل و ادامهی ماجرا نیست. این اتفاق شاید به این دلیل است که فوکوس بیشتر سریال در چند قسمت اخیر بر موضوع اختلاف تجنگی و خانوادهی برکه (الهه حصاری) بوده است. ماجرا به این شکل اتفاق افتاد که پس از اینکه تجنگی با ترفندی برکه را مجبور به ترک رابطه با سامی کرد، پدر برکه از ماجرای خانه و کارهای غیر قانونی که با برکه انجام داده بودند مطلع شد و به سراغ تجنگی در یکی از ساختمانهای نیمه کارهاش رفت.
بین آنها منازعه یی درگرفت و تجنگی از ارتفاع به پایین پرتاب شد. تجنگی پس از این اتفاق بینایی خود را از دست داد و حالا در پی انتقام از خانوادهی برکه است. از طرف دیگر بین گروه سامی و دوستانش اتفاقاتی افتاد که در یک حادثه یکی از دخترها به نام الهه دچار قطع نخاع شد. در این بین یک رابطهی عاطفی بین باربد و الهه پدید آمده است.
گروه سامی و دوستانش به نوعی در فصل دوم دچار از هم پاشیدگی و از هم گسیختگی شده است. با شروع شدن فصل دوم همه چیز دچار بی نظمی شده است و این موضوع به نظر میرسد مه به عمد اتفاق افتاده باشد. اما نکته یی که وجود دارد این است که آیا در نهایت نظم به شکل درست آن میتواند به سریال بازگردد یا خیر. در قسمت آخر که از سریال ممنوعه منتشر شد، تجنگی برای بخشش یحیی پدر برکه (آتیلا پسیانی) شرطی گذاشته و آن را با مادر برکه و خسرو در میان میگذارد. او شرط میگذارد در صورتی حاضر به رضایت میشود که برکه با یکی از کارگرهای افغانستانی شرکت تجنگی ازدواج کند. اما به واقع این که چرا سازندهی سریال و یا نویسنده دست به چنین اقدامی زده اند مشخص نیست زیرا این اقدام نه تنها شکلی بچگانه دارد بلکه اقدامی به شدت نژادپرستانه است. حال باید دید که در ادامه چه اتفاقی منتظر این سریال پرفراز و نشیب و حتی بدون انسجام است.
قسمت هفتم از فصل دوم سریال ممنوعه
در قسمت هفتم از فصل دوم سریال ممنوعه اتفاقاتی رخ داد که از قسمت پیش مخاطب میتوانست آنها را حدس بزند. در این قسمت تنها به مسئلهی خانوادهی برکه و انتقام گیری تجنگی از آنها پرداخته شد. در ادامهی قسمت پیشین، تجنگی بر روی شرطش که ازدواج برکه با کارگر افغان تجنگی بود پافشاری کرد. سامی که از موضوع با خبر شده به دفتر تجنگی رفت و سعی داشت با بهم ریختن آنجا تهدیدی باشد بر علیه پدر و تصمیم او. اما در واقع سامی نیز نتوانست کاری از پیش ببرد و برکه تصمیم گرفت که با شرط تجنگی موافقت کند تا پدرش را از زندان آزاد کند. تمام این اتفاقات خیلی ساده و قابل پیش بینی بودند.
اما آنچه که سوال است این است که به راستی فردی با پیچیگیهای تجنگی و زندگی عجیبی که دارد تا چه حد میتواند از اول داستان وارد بازی اینچنینی شود و برای آن بگذارد. آیا تجنگی با این همه قدرت و سنگدلی از ابتدا نمیتوانست به جای این همه وقت گذاشتن و دسیسه چینی برای دختر سادهای مانند برکه، به گونهای از شر ترانه راحت شود و بازی را تا به این نکشاند؟ آنچه که در سریال ممنوعه بیش از هر چیز باسمهای به نظر میرسد همین سطح نه خیلی عمیق کارکترها است که در نهایت نمیتوان آنها و اعمالشان را خیلی جدی گرفت. همه چیز در نهایت بازی بچگانهای به نظر میرسد. آن چه که بر ضعف سریال ممنوعه در دو قسمت اخیر افزوده است، شرط عجیب و نه چندان پختهی تجنگی برای برکه است.
ممنوعه تا اواخر فصل اول با تمام تمام اشکالات داستانی و غیره توانسته بود تعداد مخاطب چشمگیری را به خود جذب کند. اما رفته رفته داستان آنقدر سر موضوعات تکرار شده کش آمد و در حقیقت بی منطق طولانی شد که بالاخره مخاطب خود را خسته کرد. قسمت هشتم تا سیزدهم سریال ممنوعه
همانطور که میدانید، فصل دوم سریال ممنوعه همراه با انتشار مجموعههای دیگری از شبکه نمایش خانگی چون رقص روی شیشه و … بود. این سریال با توجه به فرا رسیدن آخر سال و بعد از آن عید نوروز دچار وقفهای شد که توانست سریال ممنوعه را با ریزش مخاطب روبرو کند.
این اتفاق، پیشامدی طبیعی محسوب میشود اما گفتنی است که اگر سریال توانسته باشد مخاطب خود را در تعلیق نگه دارد و جذب عمیقی داشته باشد، تعطیلات و وقفهها میتواند کمتر موثر باشد. ممنوعه تا اواخر فصل اول با تمام تمام اشکالات داستانی و غیره توانسته بود تعداد مخاطب چشمگیری را به خود جذب کند. اما رفته رفته داستان آنقدر سر موضوعات تکرار شده کش آمد و در حقیقت بی منطق طولانی شد که بالاخره مخاطب خود را خسته کرد.
حال به ادامهی داستان از قسمت هفتم فصل دوم تا آخر فصل یعنی قسمت سیزدهم میپردازیم. همانطور که گفته شد، تجنگی برای بخشیدن پدر برکه و همچنین رضایت دادن برای خود برکه که با دسیسه او را در چنگ قانون انداخته بود شرطی گذاشت. شرط این بود که برکه باید کارگر افغان شرکت تجنگی ازدواج کند و بچه بیاورد. برکه شرط را پذیرفت.
از طرف دیگر خانوادهی برکه از جمله خسرو دایی برکه که از کارکنان دستگاه تجنگی بوده نیز به شدت با این کار مخالف بوده و در پی چارهای هستند. سامی برای نجات برکه از ورطهای که پدرش به پا کرده، تصمیم میگرد برگردد و با ترانه ازدواج کند. ترانه نیز که دچار عذاب وجدان شده از تجنگی میخواهد که برکه را رها کند و از این شرط منصرف شود.
اما تجنگی که در این میان نابینا شده است، قصد انتقام از برکه و خانوادهاش دارد و از این شرط به هیچ عنوان صرفنظر نمیکند. سامی دوباره در اثر زندگی با ترانه معتاد میشود. همه چیز در داستان سریال در حال نزدیک شدن به فاجعه است. رها از خسرو بدون هیچ درخواست مالی جدا میشود. پروانه به مرکز توانبخشی میرود تا از پسرش نگهداری کند. ترانه نیز که اصرار خود را برای بودن با سامی بی نتیجه میبیند، به او میگوید که میتواند برود. سامی هنگام عقد به محل عقد برکه و کارگر افغان میرود اما در نهایت برکه با آن مرد ازدواج میکند.
برکه پس از یک شب که با مرد در خانه میماند نزد مادرش میرود و میگوید که هیچ اتفاقی نیفتاده و مرد به او گفته است که برود. سامی قصد کشتن پدرش را دارد اما تجنگی قبل از آن که کسی او را بکشد، خودکشی کرده است. ترانه نیز که با پسری که ساقی مواد مخدرش بوده درگیر میشود، پسر ابتدا با تزریق مرفین او را بیهوش میکند و میخواهد بر روی صورتش اسید بپاشد اما در نهایت تصمیم میگیرد که خودش را بکشد و ترانه را رها کند. در آخر سریال سامی در زندان است، خسرو تمام پروندههای تجنگی را به پروانه میدهد تا انسانهای بی گناه که درگیر دسیسههای تجنگی بودهاند را نجات دهد. رابطهی خسرو پروانه هم ظاهرا به پایان میرسد. اما آن چه که جلب نظر میکند به گونهای ناتمامی داستان است که به نظر میرسد قرار است در فصل و یا فصلهای دیگر ادامه پیدا کند.
من نفهمیدم حضور محمد امین چه ضرورتی داشته 🙄🖕🖕🖕🖕