جاده قدیم ساختهی منیژه حکمت
جاده قدیم ساخته منیژه حکمت و به گفته خودش در نشست رسانهای فیلم آخرین ساختهاش میباشد. بنابراین میتوان فیلم را پایانی بر سه گانهی زنان او دانست. منیژه حکمت پیش از این، دو فیلم بلند داستانی دیگر به نامهای زندان زنان و سه زن را با محوریت مسائل مربوط به زنان، کارگردانی کرده بود. در ادامه به صورت مفصل به بررسی و تحلیل فیلم جاده قدیم خواهیم پرداخت با نت نوشت همراه باشید.
[su_label type=”black”]ابتدا نقد فیلم جاده قدیم را با قلم آرش منادی خواهیم خواند:[/su_label]
نقد فیلم جاده قدیم: زنی در جادهی دو طرفه!
فیلم جاده قدیم نیز در امتداد دو ساختهی پیشین او قرار میگیرد و این بار سراغ موضوعی رفته که پیش تر، کم تر به آن پرداخت میشده است و چندی است با ساخت فیلم هایی چون “هیس! دخترها فریاد نمیزنند” به کارگردانی پوران درخشنده، خانه دختر ساخته “شهرام شاه حسینی” و “فروشنده” اثری از “اصغر فرهادی” فضای باز تری برای روایت و بیان چنین داستان هایی ایجاد شده است؛ تجاوز جنسی به زنان.
برای شروع نقد فیلم جاده قدیم باید گفت که اگر در “هیس! دخترها فریاد نمیزنند” و “خانه دختر“، زن قربانی این آزار متهم میشد و سرنوشت تلخی پیدا میکرد و در “فروشنده” بیش تر از آنکه به مصائب و اثرات روانی چنین حادثهای بر زن بپردازد به دیدگاه اطرافیان نسبت به این موضوع و چگونگی برخورد با شخص متجاوز میپرداخت.
“منیژه حکمت” در جاده قدیم با قرار دادن زن به عنوان شخصیت محوری داستان به تاثیرات روانی و جسمی تجاوز بر زن و ارائه راهکاری برای چگونگی برخورد خود و خانواده و اطرافیانش نسبت به این موضوع میپردازد و از این منظر نگاه روانکاوانه تری را نسبت به سایر آثار گفته شده داراست.
گرچه گاهی این نگاه در برخی جاهای فیلم گل درشت و بیش از حد تکرار میشود اما بودنش بهتر از نبودنش است.
وسواس پاکیزگی مدام مینو (مهتاب کرامتی) که خود را در قالب حمام رفتنهای بیش از حد، شستن چند بارهی دست ها، تمیز کردن خانه نشان میدهد نمونهای از اثرات روانی چنین حادثهای بر وی میباشد.
همچنین دوری کردن و روی برگرداندن و جدا کردن محل خواب و جلوگیری از تماس با شوهرش بهرام (آتیلا پسیانی) از دیگر موارد روانکاوانهی شخصی است که مورد تجاوز قرار گرفته است.
چرا که زن به لحاظ روانی به دلیل این رابطهی ناخواسته، خود را و پیرامونش را آلوده میبیند و سعی بر تمیز کردن آن میکند که در پس ظاهر آن خود را تطهیر کند. چنین شخصی نیز از تماس با هر مردی حتا شوهرش روی گردان است، چرا که برایش تداعی کننده آن تجاوز خواهد بود.
بیشتر بخوانید: فیلم عصبانی نیستم ساختهی رضا درمیشیان، عصبانی هستم
از نمونههای دیگر اثرات روانی بر چنین شخصی، کابوسهای مداوم و ترس از هر چیزی است که تداعی کننده تجاوز میباشد. به عنوان مثال ترس از چاقویی که دخترش شیدا (ترلان پروانه) با آن سالاد درست میکند و پراید سیاهی که جلوی او پارک میکند نمونه چنین مواردی است.
پراید مشکی و چاقو دو ابژهای هستند که در فیلم با تعرض ارتباط داشته اند. در برخی موارد، همان طور که پلیس آگاهی هم در فیلم بیان میدارد ممکن است قربانیان این حادثه به دلیل فشار شدید روحی و روانی دست به خودکش بزنند.
در ادامه نقد فیلم جاده قدیم باید گفت در دو سکانس “جاده قدیم” میبینیم که مینو سعی بر پرت کردن خویش از بالکن خانه دارد که البته در هر دو بار این اتفاق رخ نمیدهد. همچنین فیلم ساز برای رهایی از چنین کابوسها و اثرات روانی، مراجعه نزد روانکاو و نه روانپزشک را پیشنهاد میدهد که کار بسیار پسندیدهای است.
نام فیلم نیز به صورت نمادین برخورد و نگاه جدیدی را نسبت به موضوع تجاوز بیان میدارد و میگوید چشم پوشی و سرکوب این حادثه برای بی آبرو نشدن و مواردی از این دست راه حلی را پیش نمیبرد و چنین رویکردی، راهی است که در قدیم پیش میگرفته اند.
امروزه با بیان و ابراز آن نه تنها باعث بی آبرویی شخص و خانوادهاش نمیشود بلکه با گفتن آن و مراجعه پیش روانکاو، شخص قربانی، سلامت روانی خویش را دوباره باز میباید و بر بیماران روانی جامعه نیز افزوده نمیشود و خانواده و جامعه را به سلامت روان پیش میبرد.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم حریم شخصی ؛ تاوان فاش اطلاعات خصوصی
“منیژه حکمت” بر خلاف چندی از فیلم سازانی اعم از زن یا مرد که دربارهی زنان و فمنیسم فیلم میسازند، چهرهای خشن و هیولا گونهای از مرد در “جاده قدیم” نشان نمیدهد. بلکه مردان فیلم که خود را در قالب همسر، فرزند و پدر شوهر نشان میدهند، بسیار منطقی، مهربان و همراه شخصیت زن میباشند و به هر روی خواستار کمک به مینو هستند.
همان قدر که مینو در فیلم به عنوان شخصیتی قدرتمند و زن مدیر بانک و حتا خانه، با درایت و منظم و کاربلد معرفی میشود، مردان هم افرادی قوی و کاردان نمایش داده میشوند. بنابراین ما با یک نگاه برابری جنسیتی در فیلم رو به رو هستیم که از ویژگیهای بسیار خوب و مثبت آن میباشد.
اما در نقد فیلم جاده قدیم از نکات مثبت که بگذریم، متاسفانه ایرادهایی هم نیز به آن وارد است که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. یکی از این ایرادها چگونگی روند بهبود شرایط روحی و روانی مینو است. ما از بد بودن تا خوب شدن او، حالت میانهای را نمیبینیم.
در حالیکه او چندان حال خوشی ندارد، وقتی از سقط عروسش (هدی زین العابدین) و ارائهی وامهای غیرقانونی در بانکاش اطلاع مییابد، چون سوپر وومنی وارد میدان میشود و از تمامی این کارها جلوگیری میکند و مسائل را حل میکند.
قدرت او در این سکانسها با توجه به تعریف نشدن پیش زمینه محکم و درست از بهبودی او کمی گل درشت از آب در آمده است و این بخش فیلم را کمی غیر قابل باور میکند.
در نقد فیلم جاده قدیم باید اعتراف کرد که این اثر ایرادهای فنی کمی نیز ندارد. دیزالوهای سکانس افتتاحیه سر میز شام که بدون کارکرد منطقی گذر زمان یا کارکرد دیگری به کار میروند نمونهای از این اشکالها میباشد.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم رگ خواب اثر حمید نعمت الله “سیاهی سفیدی و اندوه طوفان”
همچنین کیفیت ضعیف بافت بصری تیتراژ فیلم که در شب جاده قدیم میگذرد و لانگ شات هایی که از خیابان ولیعصر گرفته میشود با کیفیت و بافت بصری دیگر بخشهای فیلم، همگون و هماهنگ نمیباشد.
تدوین فیلم نیز از دیگر مواردی است که به آن آسیب رسانده است و شتابزدگی در آن دیده میشود. شاید اگر تدوین دوبارهای روی فیلم انجام بگیرد با اثر دلنشین تری مواجه شویم. “جاده قدیم” نمونهی فیلمی است که حرفهای بسیار خوبی برای گفتن دارد اما متاسفانه نمیتواند چندان خوب حرف بزند و همین از اثرگذاری اثر میکاهد.
[su_label type=”black”]در ادامه هم تحلیل ادیسه عسکری راجع به فیلم جاده قدیم را با هم مطالعه خواهیم کرد:[/su_label]
تحلیل فیلم جاده قدیم به کارگردانی منیژه حکمت، بالماسکه ای از سه نسل به ظاهر متفاوت
فیلم جاده قدیم چهارمین فیلم بلند منیژه حکمت به عنوان کارگردان است. در این فیلم منیژه حکمت به سراغ سوژههایی چون تجاوز به زنان، اختلاف نسلها، فساد اداری بخصوص در سیستم بانکها، مسائل مربوط به ازدواج جوانان و دخالتهای افراد جامعه در زندگی شخصی دیگران رفته است. در ادامه با معرفی فیلم جاده قدیم با نت نوشت همراه باشید.
مینو رسولی با بازی مهتاب کرامتی کارمندی است که در شب سال نو به خانه برنمیگردد. و همسر او بهرام جورابچی، با بازی آتیلا پسیانی، و فرزندانش، با بازی محمدرضا غفاری در نقش خسرو، و ترلان پروانه، در نقش شیدا به دنبال او میگردند.
در تحلیل و نقد فیلم جاده قدیم باید گفت که این فیلم میتوانست یک فیلم روانکاوانهی عمیق باشد. اما تنهایی یک بازآفرینی ضعیف از واقعیت زنانی است که به آنها تجاوز شده است. نقش اول فیلم “مهتاب کرامتی” است. که نقش زنی را بازی میکند که رئیس بانک است. مدیر است و علیرغم تمام مسئولیتها و مشغلههای زیادش از پس همهی کارها به خوبی بر میآید.
“مینو” بعد از اتفاقی که برایش افتاده است مدام کابوس میبیند و خود را کاملا باخته است. اما تنها در فیلم ما شاهد چند لحظه از کابوسهای او هستیم. و از درون آشفتهی او و درگیریهای روحی او با این موضوع چیزی نمیدانیم.
این نشان دادن چند لحظه از کابوسی که میبیند تنها نشانهی حادثهای است که از سر گذرانده است. و این صحنهها مدام تکرار میشود و همین امر باعث شده است که صحنهها تکراری و خستهکننده باشد. در صورتی که سوژهی اصلی فیلم این پتانسیل را دارد که در زیر لایهی داستانی دارای زیر لایههای اجتماعی و روانشناختی باشد.
ریتم فیلم جاده قدیم کند است. چون هیچ اتفاق درونی و بیرونی جز تلفنهای مدام آدمهای دور و بر و کابوسهای مینو در فیلم وجود ندارد.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم رگ خواب اثر حمید نعمت الله “سیاهی سفیدی و اندوه طوفان”
در فیلم هایی که ادعای اجتماعی بودن را دارند و در آنها به مسائل و مشکلات جامعه پرداخته میشود چقدر لازم است که نعل به نعل واقعیت آن هم به شکل ضعیف و سطحی به تصویر کشیده شود. قطعن یک فیلمساز نمیتواند در جایگاه مُصلح اجتماعی با ساختن یک فیلم به اصلاح ناهنجاریهای اجتماعی بپردازد.
اما میتواند سطحی بالاتر از واقعیت را به تصویر بکشد. به تحلیل لایههای زیرین یک مساله اجتماعی بپردازد. و یا از زوایای کمتر شناخته شده به آن موضوع نور بتاباند. اما در معرفی فیلم جاده قدیم باید گفت در این فیلم ما صرفا شاهد بازسازی دوبارهی یک واقعیت هستیم.
انگار “منیژه حکمت” تمام فیلم سعی دارد به ما بگوید شخصی که به او تجاوز میشود زندگیاش بهم میریزد، تا مدتها خیلی زندگی سختی را خواهد گذراند. و دائم تمام فیلم این را تکرار میکند. و به شدت سعی دارد ما را قانع کند که خیلی سخت است که به فردی تجاوز شود.
انگار که باور مردم چیزی جز این است. در صورتی که این شروع داستان است. اصلن داستان از اینجا شروع میشود که اتفاقی ناگهان روال عادی زندگی شخصیتی را بر هم میزند. و بعد از آن ما شاهد آغاز قصهی فیلم هستیم.
و فیلم منیژه حکمت در این مرحلهی قبل از آغاز متوقف میشود. شخصیتها بعد ندارند. عمق ندارند. صرفا درگیر یکسری مشکلات هستند و ما با افکار و لایههای شخصیت آنها آشنا نمیشویم.
بیشتر بخوانید: یک اتفاق ساده اثر سهراب شهید ثالث
یک موضوع دیگر که در این فیلم به آن پرداخته شده است. مسالهی تفاوت و شکاف بین نسل هاست. مثلث پدربزرگ با بازی “پرویز پورحسینی”، پدر با بازی “آتیلا پسیانی”، پسر با بازی “محمدرضا غفاری” سه نسلی هستند که با هم اختلافات ریز و درشت بسیاری دارند و نمیتوانند دنیای هم را درک کنند.
در این مورد هم “منیژه حکمت” مانند آنچه گفته شد عمل کرده است. هیچ واکاوی و موشکافی در مورد علت بوجود آمدن آن صورت نمیگیرد. تنها سه نسل از یک خانواده ساخته شده است. بی آنکه در طول فیلم به درون شخصیتها نفوذ کند و به کشف و بررسی لایههای شخصیت بپردازد.
در مورد فیلمهایی از این دست مثال معروف “کوه یخ” صادق است. و اینکه لایهی داستانی و بخش داستانی بخش کمی از فیلم را به خود اختصاص بدهد و اصلیترین قسمت زیر لایههای آن است. که این امر جز با ساخت و پرداخت دقیق و عمیق شخصیتها و روابط بین آنها اتفاق نمیافتد.
به طور کلی در جاده قدیم بین اتفاقات و شخصیتهای جاده قدیم روابط علی و معلولی وجود ندارد. بعنوان مثال شخصیتهایی مثل آقا جون که نقش کلیدی در خانواده و در ابتدای فیلم نقش پررنگی داشته اند به یکباره حذف میشود.
فیلم بی معنی تموم میشه
نقد فیلم جاده قدیم, ، ناآگاهی و ناتوانی در پردازش آسیبهای اجتماعی
شعارفیلم :
هرگز سوار ماشین نا آشنا نشوید ، وگرنه شیشه پاک کن میشوید
ناآگاهی در پردازش یک معضل اجتماعی و نگاهی شعاری به مقوله تجاوز
دیگر شیدائی(مانیک) و حالات هیستریانیک (نمایش و خود نمایی) را میتوان براحتی در پا را فراتر گذاشتن کسانی دید که تنها با فاصله زمانی (آنها دورتر و اینها نوع امروزینش) خاله زنک بازهای دم در خانه را مینمایند که به همه جا سرک میکشیدند ،و براحتی در کلیه مسائل خود را صاحب نظر میدانستند و بسادگی نسخه پیچی میکردند ،
بیگمان اگر موارد مورد تحلیل دم دری ، فراتر از روابط منیژه و تهمینه و تینا و نرگس و این اواخر سحر نمیرفت ما را نیز بدان ورودی نبود چرا که چند پرمدعای دم در نشین از روابط پشت پرده بخصوص زنان مظلوم و مردان متجاوز ، داستان میگفتند و جریان یا ختم به خیر میشد و یا با نگاه چپ چپ به مظلوم و ظالم ، زمان سپری میشد .
جاده قدیم بکارگردانی منیژه حکمت و فیلنامه منیژه حکمت و تهیه کنندگی منیژه حکمت ساخته ١٣٩۶ از آن دست (فیلم)هائیست که بقولی آنچنان ذوق زده از پبدا کردن یک مورد سادیستیک ( دگرآزاری) شده که ظاهرآ خود را تنها یل محل میداند ، و بقولی مارادونا را بابد ول کرد و مواظب غضنفر بود .
بتازگی سروکله اش در شبکه سوپرمارکتی پیدا شده در کنار بستنی یخی که شدیدا نیاز است برای تماشاگر که از حرارت بوجود امده از تماشای فیلم و این همه استعداد در فیلمسازی بخصوص (جاده قدیم) آرامش یابد ، کاش داروخانه ها هم این فیلم را عرضه میکردند و در کنار هر سی دی فیلم چند قرص دپاکین هم به خریداران اشانتیون میدادند تا با خوردن ان در زمان فیلم دچار صرع و حمله عصبی نشوند که شاهد اینهمه پس رفت در کارگردانی ،فیلمنامه و بازی های مدعیان ناکاربلد کارگردانی و نا فیلمنامه نویسی و نا بازیگری نباشند . لااقل از این رهگذر اگر مختصر آبرویی هم برای این ویرانه پول در آور برای برخی ، ونابودی هنر هفتم در این سرزمین مانده بود ، دود نمیشد .
و اما ساخت ،مشخصات ،این (فیلم ، جاده قدیم)که فیلنامه آن «بخصوص» در این مورد خاص و چنین موضوعی هرگز نمیتوانست از عهده یک نفر به تنهایی برآید ،به همین دلیل از پنج کارشناس رفتارهای اجتماعی ،روانشناسی، مردم شناسی و کلا الباقی علوم ……. به فیلمنامه نویس مشاوره داده اند وگرنه امکان دیدن چنین شاهکاری برای عاشقان سینما هرگز میسر نمیشد!! ، نشان دهنده خانواده ایست که مرد(پسیان) حدودا ۵۰ تا ۶۰ ساله ، از همسر اولش پسری دارد و از ازدواج دوم با زن (کرامتی) ۴۶ ساله دختری ١٧ ساله ، پسر مرد در دوران پس از عقد قانونی پیش از مراسم عروسی با همسرش ، عروس خانم باردار میشوند و حدودا ٢۵ دقیقه از زمان نخست این (جاده قدیم) صرف این موضوع میشود که چگونه به پدر بزرگوار و پدر بزرگ بزرگوارتر خبر دهند و زودتر مراسم عروسی را برگزار کنند تا بقول خودشان گندش بیشتر در نیاید و شکم دختر باعث آبرو ریزی در فامیل محترم نشود ،و همچنین وجود اشخاصیکه ظاهرآ بودن یا نبودنشان تاثیری در موضوع فیلم ندارد ،.احتمالا اگر عروسی گرفته میشد و یا نفرات سیاهی لشگر فیلم کمی اضافه میشدند کمه کم بیست نفر دیگر به سرمایه گذاران فیلم هم اضافه میشد
بهر رو فیلم بالاخره با سوار شدن زن در یک سواری شخصی به موضوع اصلیش تجاوز میرسد ،و …………
آنچه کارگردان (مسئولیکه) حتی از نام کسانیکه فقط در یک چرخش چند ثانیه ای تصویرشان روی عکس نشان داده میشود ، نمیگذرد و نامشان را در انتهای فیلم بعنوان بازیگر میاورد ، جالبست که اینگونه به شعور مخاطب توهین میکند
شعار گونه بسان ده پانزده سال اخیر تصویر را روی دختری در پیاده رو میگیرد که ویولون میزند با مردی که اکاردئون در دست دارد و جایی دیگر جوانانی که گیتار میزنند ، صحنه های نخ نماییکه گمان ندارم دیگر خریداری داشته باشد .تلفنهای دستی و ثابت دائم زنگ میخورد ،بجای بیصدا کردنشان ،از عمه فلان درخواست میشود زنگ نزند ،حالت ویبره و سایلنت(لرزش و سکوت) ، مفهوم ندارد چرا که باید به تماشاچی القا شود که ،باید دلهره داشته باشد . و زمانیکه مینو (کرامتی) یا زن تجاوز شده پیدا میشود ، نگاه کنید به پلان کلانتری و برخورد پیدا کنندگان مینو ، تو گویی (فیلم) در دهه سی در دهاتهای علی آباد کتول آن زمان البته اگر بوده باشه ، بازی شده ، و دست آخر همسر اوپن مایند مینو ، انگار که خبردار شده تو صحرای آفریقا به زنی تجاوز شده ، چقدر( واقعگرا و ریلکس ) فراموش نکنیم ساعاتی قبل این همان مردیست که با بوسه ای عاشقانه از همسرش خداحافظی میکند!!(البته بازیهای مصنوعی بازیگران!! بماند) آنچنان جالب زیر تابلو جاده قدیم برای پتو میایستد که انگار امروز و در الباقی جهان نه به کسی تجاوزی میشود ،نه کلاه کسی برداشته میشود و همه چیز در امن و امان است . و تنها در جاده قدیم و شاید اتوبانهای امروز ما این وقایع رخ میدهد.
##براستی در مجموع سازنده (جاده قدیم) چه میخواهد بگوید ،جز انکه سوار ماشین غریبه نشوید##
شعار پشت شعار ،زمانیکه مینو را به بیمارستان آورده اند بیماری را میاورند و پزشک ناجوانمرد کشیک قبولش نمیکند ، بستگان بیمار هم براحتی با آن همه دادو بیداد دکتر دکتر، سریع بر میگردند تا آمبولانس نرود ، انگار دنبال اتوبوس یا مترو میدوند و فوری هم راضی میشوند، که بروند، اقا دکتره هم برمیگرده پیش نیملیبریتی فیلم و یهویی ادم خوبی میشه، به همین راحتی البته یادش میره یه سلفی هم با او بگیرد!!، راستی خانم کارگردان خودت فهمیدی چی ساختی؟
نگاه کنید به صحنه آدم فضولهای خانواده که جمع شده اند و برخوردهایشان بخصوص بازیگیری سازنده از مادر مینو (البته در همه جا) و حتی دیگران،نگاه کنید به سکانس امدن عمه فلان با دوستش و بازی مسخره او که احتمالا برای پر کردن زمان (فیلم) انجاست ،مطمئنی زندان زنان که آن هم مالی نبود اما باز چیزی برای گفتن داشت ، همسایه خیابان بغلی نساخته؟
در (جاده فدیم) تنها چند عکس العمل مینو غیر طبیعی نیست ،فریادهای گهگاهش ، انکار تجاوز ،فلاش بک حادثه ، و فرار از دیگران حتی شوهرش و اقدام به خودکشی ، که البته این حالات پس از تعرض یا تجاوز غیر عادی نیست ،نه بازی اسفبار (سلبریتی) ما ، مینو خانم ،(میگویم مینو ،چرا که مهتاب کرامتی را بازیگری با ارزش میدانم و مینو را بازی گرفتن سازنده این (فیلم). نگاه کنید به بازی پسیانی زمانبکه بازپرس از مینو سوال میکند ،و انگار او تازه فهمیده به زنش تجاوز شده ، الحق گلی به جمال سیاهی لشگرهای ، فیلم سرخپوستهای غلامحسین لطفی گمانم ساخت ۱۳۵۷ است ، البته با پوزش از آنها .
نگاه کنید به گفتگوی زن و شوهر در باره تست اچ آی وی ، معلوم نیست مینو تست به گمانم rpr یا همان تست سفلیس ،و غیره را کی انجام داده؟ نگارنده به دنبال عربده کشیدن شوهر و فحاشی او نیست اما آیا واقعا ذهن باز !! تا این حد؟
صحبتهای پدر بزرگ و فصولیهایش روی بلند گو و بزور متلاشی کردن مینو ، از شاهکارهای خانم کارگردان است ،شیشه پاک کردن های ممتد و آبسیشن و وسواس مینو . دست آخر سوپر وومن شدن مینو برای نجات جنینی که در شرف سقط است ، قهرمان ملی شدن و رفتن به بانک و نجات کشور ، آنقدر این ویرانه پرت و پلا دارد که تا همینجا کافیست . کاش بجای این همه زحمت و هزینه کردن چند سرمایه گذار و نبوغ فیلمنامه نویس و بخصوص مشاورانش یک پلاکارد سر در پارک دانشجو نصب میکرد که ( مواظب خودتون باشید بهتون تجاوز نکنن) و چقدر زیبا ظرف دو سه هفته این ماجرا تمام میشود و براحتی مینو نزد به گمانم پزشک میرود و میگوید به او تجاوز شده ،البته اینگونه سریع بخود باوری رسیدن بعد از تجاوز تنها از دست فیلمسازانی چون بانو حکمت و دستیارانشان برمیاید ، جای بحث پزشکی نبود ،امیدوارم بزودی در مقاله ای جدا گانه به مبحث تجاوز و پیامدهای آن نکاتی را مرور کنیم. اما آخرین نکته با بانو حکمت جان رفیق یا برادر مهرداد ، کمی بیاموز و از روی چندتا علایم که در ویکی پدیا و اینترنت در باره مطلبی مینویسن ،وقت دیگران رانگیر .ما که هر چه گشتیم نکته مثبتی ندیدیم لطفا عزیزان اگر دیدند ما را هم خبر کنند . البته سریع موضوع را جمع کردم چون تا اینجا هم بیشتر از ارزشش وقت گذاشته شد ، اما یه تعریف هم بنمایم ،پا روی حق نگذارم آقا رحیم بازی قابل قبولی داشت !!
سامان سامانی
آقای سامانی گرامی دیشب که این فیلم را دیدم، مغز سرم از این همه مزخرفات فانتزی و بی پایه و تحمیق توده مخاطبین درد گرفت. با تشکر از نقد شما
اما یک نقد هم بر شما وارد است:چرا کم گفتی؟ هنوز دو برابر آنچه گفتید معرفی این شاهکار قرن جای دارد. ??
شما که قلم گویایی دارید مرحمت کنید دفعه بعد به جای ما هم زحمت کشیده و این دست آثار فاخر را کالبدشکافی بیشتری بفرمایید بلکه قالب یخی شود روی جگر تفته و خشکیده امان…. از دست این لشکر پرمدعای دون پایه.
متشکرم
سپاس بیکران از لطفتان ، با پوزش از اینکه این مطلب را امروز دیدم یعنی ۲۳ مهر ماه ، و جواب را دیر میدهم
مدتیست نقدهایی را منتشر کرده ام ، که شما و عزیزانی که علاقمند به این موارد هستند میتوانید
با سرچ این مطلب :: نقدفیلم سامان سامانی در جستجوگر دستگاه خود مثل گوگل و غیره مشاهده فرمایید .
باز هم ممنون از نظرتان در مورد نوشته ام موق باشید
سامان سامانی