فیلم Jigsaw جیگ ساو ساختهی برادران اسپیریگ
وقتی اعلام شد که قرار است در هالووین ۲۰۱۷ قسمتی جدیدی از سری فیلمهای اره تحت عنوان جیگساو Jigsaw دوباره و بعد از ۷ سال به پرده سینماها بازگردد، در ذهنها تاسفی توأم با هیجانی پنهان در مغز مریضِ دوستدارانش فوران کرد. نهضتی که نزدیک به ۱۴ سال قبل جیمز وان James Wan بذر آن را در دل مخاطبش کاشت. اما امسال هشتمین قسمت از فیلمی اکران شد که در ابتدای راه دستاوردی بزرگ برای ژانر اسلشر به حساب میآمد. اما امروز به حدی افول کرده که حتی از استانداردهای خود نیز عقب میماند. در ادامه با نقد فیلم Jigsaw به کارگردانی برادران اسپیریگ Michael Spierig, Peter Spierig با نت نوشت همراه باشید
فیلم Jigsaw
“میراثی سخیف”
برای آغاز نقد فیلم Jigsaw به جرأت میتوان ادعا داشت جیمز وان سلطان این روزهای ژانر ترس در سینما است. کسی که ترس را شناسایی کرده و گونه هایش را چون پیکانی هیجان انگیز به سوی مخاطب این ژانرِ دست نیافتنی پرتاب میکند.
دست نیافتنی معنایی بنیادی برای ترس است. بنیادی که کماکان در ابتدای راهش به سر میبرد. اما جیمز وان با شناختی که از پتانسیل داستانی که خود آفریده بود داشت، بعد از فیلم اول عملا در کناری ایستاد و دنبال پروژههای دیگر خود رفت.
اما مانند همیشه هالیوود پروژههای سودآورِ با تولید کم را رها نمیکند. رمغش را میکشد و از اوج محبوبیت چنان در آویزِ تکرارش میکند که در اوج سخیف بودن به سان تفالهای روزهای اوجش را نیز از یاد ببرد.
فیلم اره در زمان اکرانش یاد آور ترس هایی از نوع انتخاب و شناخت بود. انتخاب هایی ناگزیر که در قیامتی برپاشده مجبور به بازی در آن بودیم. “چقدر حاضری خون بریزی تا زنده بمانی؟” پازلی تو در تو که برای حل کردنش باید از وجدان عبور میکرد.
شکنجه گناهان کوچک که همانند گلوله برف رها شده در کوهستان در دامنه خرابی شدیدی به بار میآورد. سرمستی از بهتی که در انتهای بازی Jigsaw جیگساو با چهره یخ زده و صدای به یاد ماندنی “توبین بِل” برق از سرها میپراند. در بسته میشد و بهت پرده سینما را فرا میگرفت.
بیشتر بخوانید: فیلم Big Fish ساخته تیم برتون
در مورد فیلم Jigsaw باید گفت تمام توضیحات بالا دلیل بر بی عیب بودن سری اره در مدیوم سینما نیست. ایراداتی که به شخصیت پردازی و روند فیلمنامه و مهمترین قسمت آن یعنی قسمت اول، غیر قابل انکار است.
اما مقصود سخن تولدِ نوعی از آنارشی گری و سادیسمی در زیر سبک اسلشر و ترسناک بود که مخاطبش را همراه میکرد. وجود روحی که منجر میشد سالها بعد تصویر “جیگ ساو” در خاطرمان ثبت شود. اما فیلم جیگساو که امسال اکران شد فاقد همه چیز است.
بیشتر بخوانید: فیلم Match Point کاری از وودی آلن
جیگساو Jigsaw قرار است انشعابی نخ نما شده از داستان اره بگیرد، “جان کرامر” را به پرده باز گرداند و بی دلیل خون بریزد. هیچ گاه در فیلم شخصیتها حتی از اسم هایشان نیز فراتر نمیروند. بی دلیل سلاخی میشوند. حتی ایده بازیها و نوع مرگ هایی که پیش از این در فقدان داستان جذاب بودند نیز در این فیلم به طرح ضعیف و حتی ما قبل این کلمه به تصویر کشیده شده اند.
هیچ چیز برای هیجان وجود ندارد. کارگردان و نویسنده سعی دارند به مخاطب بقبولانند که جیگساو Jigsaw نمرده و مرگ را دور زده و بعد از ۱۰ سال دوباره برای بازیهای مرگش بازگشته است. ایدهای که عملا کار نمیکند و هیچ گاه باور پذیر نیست.
دهه اول قرن بیست و یکم را شاید بتوان حکمرانی ژانر اسلشر در حوزه سینمای ترس در جهان دانست. ژانری که عملا با ظهور فیلم هایی نظیر “احضار شدگان”، “فعالیتهای غیر طبیعی”،” it“، “بابادوک” و فیلم هایی از این دست، دیگر رمق گذشته را ندارند و به گوشهای رانده شده اند.
در فیلم Jigsaw میتوان گفت که این اثر احتمالا یکی از آخرین تلاشها برای ارضای این سبک بوده است. آخرین آتش قبل از تبدیل به خاکستر شدن. خاکستری که باید منتظر ماند کی دوباره جانی از درونش شروع به تپیدن میکند.
بیشتر بخوانید: معرفی فیلم American made کاری از داگ لیمان