چرم ساغری نوشتهی انوره دو بالزاک؛ من همه چیز رادیدهام
چرم ساغری La Peau de chagrin رمان کوتاه انوره دو بالزاک Honoré de Balzac نویسنده فرانسوی است که متعلق به دوره آغاز آفرینندگی ادبی حقیقی اوست. او با چرم ساغری که در سال ۱۹۸۳ انتشار یافت، رشته قصههایی را آغاز کرد که بعدا مجموعه کمدی انسانی جایگاه ویژهای به نام بررسیهای فلسفی یافت.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] بابا گوریو نوشتهی اونوره دو بالزاک
چرم ساغری ؛ من همه چیز رادیدهام
چرم ساغری La Peau de chagrin مانند خیلی از رمانهای قرن ۱۹ و نویسندگان هم دوره بالزاک گاهی سرشار از توصیفات و فضاسازیهای طولانی و خسته کننده میشود. این داستان در روایتی کوتاه با موضوعی افسانهای و قدیمی بستری عاشقانه را پیش میبرد که در واقع با قصهای خیالی یک مسئله خاص – زندگی فردی – را مطرح میکند.
این داستان طلسمی است که گویی زندگی را در خود متراکم کرده است و دارنده طلسم در رسیدن به آرزوهای خود که از چرم درخواست میکند، شاهد از بین رفتن و کم شدن اندازه چرم نیز میشود و در نهایت با تمام شدن چرم عمر شخص نیز پایان مییابد.
بالزاک در ابتدای کتاب La Peau de chagrin نوشته است:
“توده مردم از ما تصویر زیبا طلب میکند ،راستی مدلهای این تصاویر را از کجا باید آورد؟
آیا لباسهای پاره پاره شما، انقلاب بی فرجام شما، بورژوازی پر سر و صدای شما، مذهب منسوخ شما، قدرت پوسیده شما واقعا شاعرانه هستند؟ در تجسم آن درخور شعر، تنها کاری که از دست ما بر میآید خندیدن به آنهاست.”
Honoré de Balzac در چرم ساغری تضاد میان تدبیر و تقدیر را نشان میدهد و براین باور است که اگر انسان مهار خود را به دست تقدیر رها کند به نیاز مادی که میخواهد میرسد.
داستان با طرح سادهای که دارد نه واقعا رمان بلکه حکایتی نیمه فلسفی، نیمه خیالی است که تاثیر بزرگی در بررسیهای فلسفی گذاشته است، نظریه بالزاک در چرم ساغری ساده لوحانه و واضح است به گونهای که موجودیت انسان را در تقدیر پیش میبرد و در آخر واقعیت و خیال را در هم میآمیزد و وقتی از واقع گرایی دور شد موضوعات عقیدتی خود را بیان میکند.
“خواستن ما را میسوزاند و توانستن ما را فنا میکند. ولی دانستن سبب آرامش مدام در سازمان ضعیف وجود ماست. من همه چیز رادیدهام، ولی با آرامی بدون خسته کردن خود، به هیچ چیز میل نکردهام و همه را در صبر گذراندهام.”