رمان تقسیم نوشتهی پیرو کیارا

پیرو کیارا Piero Chiara (۱۹۸۶-۱۹۱۳) نویسندهی ایتالیایی است که مشهورترین اثرش رمان تقسیم A Man of Parts (با نام اصلی: La spartizione) است. رمان تقسیم تنها اثر وی است که به فارسی برگردانده شده است. بشقاب میگرید، تقسیم، اتاق اسقف، تخم مرغ مسموم، زنده با میلیا واکا آثار دیگر پیرو کیارا هستند. رمان تقسیم به نظر اکثر منتقدان آثار کیارا جزو پرفروشترین رمانهای معاصر ایتالیا به حساب میآید.
رمان تقسیم: تقسیم صورت فرهنگ
Piero Chiara در دورهی فاشیسم ایتالیا به سوئیس فرار کرد و پس از جنگ بازگشت و پس از آن که دوباره به وطن خود رسید پژوهشهای ادبی، شعر و همچنین داستان نویسی را به شکل حرفهای آغاز نمود. میتوان گفت پیرو کیارا بیشتر از آن که پژوهشگر ادبی و غیره باشد، یک قصه گوی حرفهای است. او با زبانی بی تکلف و روان در رمان تقسیم قصهای را از دل شهری در ایتالیا روایت میکند. این قصه، داستان زندگی سه خواهر تقریبا میانسال است که در خانهی پدری خود، پس از مرگ والدینشان زندگی میکنند.
بیشتر بخوانید: رمان اپرای شناور نوشتهی جان بارت

رمان تقسیم La spartizione ساختاری شبیه به یک فیلم نامه دارد چرا که این داستان از ۲۷ قسمت تشکیل شده است. تقسیم قصهای است که زشتیها را بسیار عریان و برهنه به شکلی زننده روبروی مخاطب قرار میدهد و جامعهای آسیب دیده را با روایت کردن قصهای مربوط به سه نفر و وضوح به تصویر در میآورد.
شاید ابتذال روشن ترین کلمهای باشد که مخاطب تقسیم در این رمان به آن پی میبرد. اما این ابتذال به گونهای روایت میشود که خوانندهی رمان به راحتی با آن ارتباط برقرار کرده و ما به ازاهای آن را در جامعه و حتی زندگی خود به یاد میآورد.
جالب ترین نکته در رمان تقسیم شاید این باشد که نویسنده به هیچ عنوان در آن سعی نکرده تا مخاطب را به طور مستقیم با مفاهیم عمیق روبرو کند بلکه بر عکس، مخاطب احتمالا چنان غرق دنیای سطحی داستان و شخصیتها میشود که قضاوت هایش نیز مبنی بر همان دنیا و سطح داستان است. به عبارتی قصهی این رمان شاید به هیچ عنوان با ساختار اخلاقی و حتی گاهی انسانی ذهن مخاطب جور نباشد اما مخاطب با آن همراه میشود و حتی همذات پنداری نیز میکند.
بیشتر بخوانید: رمان کوری نوشتهی ژوزه ساراماگو

سه شخصیت (سه خواهر) تقریبا به یک اندازه در داستان نقش دارند یعنی به نوعی هر سه شخصیت اصلی رمان هستند. این سه خواهر به نوعی به دلیل ظاهر نا زیبای خود دارای رفتاری عجیب و خاص هستند که این رفتار شاید بازتاب نگاه جامعه است به زنی که زیبا نیست. همواره این مسئله در ادبیات مطرح شده است.
شاید به نظر بیاید که در کشورهای غربی کمتر به ظاهر انسانها و به ویژه زنان تا این اندازه اهمیت داده میشود اما با برسی تنها ادبیات ملل گوناگون میتوان به این نکته پی برد که زیبایی زن یک مسئلهی مهم در تمام اعصار و در تمام فرهنگها بوده است که البته باعث آسیبهای غیرقابل جبرانی نیز شده است.
در رمان تقسیم نیز این مسئله به خوبی نشان داده میشود که نگاه جامعه به زنی که زیبا نیست به چه شکل است و تفاوت مرد نازیبا و زن نازیبا در جوامع دارای چه فاصلهای است. زنان نازیبا در دورههای پیشین و شاید هنوز در نظر افکار سنتی، جایگاه مناسبی ندارند هر چند که با این نگاه میتوان به این نتیجه رسید که با این نوع نگاه در واقع زنان زیبا هم دارای جایگاه مناسب و شان اجتماعی نیستند چرا که تنها با ظاهرشان و اینکه تا چه اندازه برای مردان جذاب هستند قضاوت میشوند.
بیشتر بخوانید: تحلیل رمان جانورها نوشتهی جویس کارول اوتس

در تقسیم اوج این دیدگاه و نگاه به وسیلهی کلمات به تصویر کشیده میشوند. سه خواهر خود را به دلیل اینکه زیبا نیستند حتی لایق زندگی معمول و رابطهی عاطفی عادی نمیدانند. آنها به طور ناخودآگاه به تقسیم عشق و رابطهی خود تن در میدهند که این مسئله چه از جانب خواهران داستان و چه از جانب مرد داستان حیرت برانگیز و قابل تامل است.

جالب بود بنظرم