نقد فیلم Lady Bird: یک فیلم صمیمی
فیلم Lady Bird لیدی برد ساختهی گرتا گرویگ Greta Gerwig و با هنرمندی سیرشا رونان Saoirse Ronan و تیموتی شلمت داستان تلخیها و شیرینیهای زندگی یک دختر سال آخر دبیرستان است. در ادامه با نقد فیلم Lady Bird با نت نوشت همراه باشید.
نقد فیلم Lady Bird
برای شروع نقد فیلم Lady Bird باید اشاره داشت که این فیلم توانست در گلدن گلوب ۲۰۱۸ جایزه بهترین فیلم کمدی موزیکال و بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کند. همچنین در اسکار همان سال توانست در رشتههای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر نقش اول و دوم زن نیز نامزد شود. گرچه جایزهای را به ارمغان نبرد.
در نقد فیلم Lady Bird باید توجه داشت که گرچه به لحاظ ظاهر روایی با فیلم ساده و روانی رو به رو هستیم، اما بطن اصلی داستان و مفهوم نهفته در آن پرده از مسائل مهمی دربارهی نوجوانان و جوانان بر میدارد.
بیشتر بخوانید: فیلم Lady Bird کاری از گرتا گرویک؛ پشت سد بلوغ
مسائلی که در زندگی پیش روی آنها اهمیت بسیاری دارد و باعث شکل گیری شخصیت و رفتار آنها در آینده خواهد شد. فیلم به خوبی توانسته نزدیکی مخاطب با شخصیت اصلی فیلم یعنی لیدی برد را برقرار کند و در گذر از آن مخاطب را با شور و هیجان و امیدها و ناامیدی ها، عشقها و فراغت ها، دوگانگیهای بزرگ شدن و … آشنا کند.
مسائلی که آن قدر صمیمی و ملموس هستند که هر کدام فارغ از جنسیتمان آنها را در زندگی خود تجربه کردیم و از این روی بدون توجه به نکات هنری و کیفیت سینمایی اثر به خوبی میتوانیم با آن ارتباط برقرار کنیم.
البته در در نقد فیلم Lady Bird به کارگردانی Greta Gerwig باید اذعان داشت که فیلم ادعایی در زمینه هنری بودن و کیفیت والای سینمایی خویش ندارد و هرچه ساده تر و صمیمانه تر و بدون ترفندهای چندان خاص سینمایی سعی بر بیان داستان خویش کرده است. این همین نکتهای است که علاوه بر همذات پنداری با شخصیت اصلی داستان، فیلم را برایمان دلنشین نیز میکند.
بیشتر بخوانید: فیلم Rear Window ساختهی آلفرد هیچکاک؛ پدیدهی زن کشی و لذت چشم چرانی
در ادامهی نقد فیلم Lady Bird باید توجه کرد که روابط عاطفی و احساسی، برای جوانانی در سن و سال لیدی برد مهم تر از هر مسئلهی دیگری در زندگیشان میباشند. در این سن، آدمها هنوز درگیر جامعه و مناسباتش نشده اند که بخواهند سر از مسائل اجتماعی در بیاورند.
آنها بیشتر وقتشان را در مدرسه و نزد خانواده اشان میگذرانند و کمتر با جامعه بیرون سر و کار دارند. اصولا پس از دبیرستان و در آغاز دانشگاه است که جامعه نقش پر رنگ تری در زندگی هر شخصی ایفا میکند. همچنین آنها هنوز آنقدر از پدر و مادر خویش مستقل نشده اند که بخواهند با مسائل اقتصادی آشنا و درگیر شوند.
گرچه به صورت اندکی در فیلم به این بخش اقتصادی توجه شده است. به عنوان نمونه حسرت لیدی برد از خانهی اشرافی دوستش در مقابل با خانهی محقر خودشان یکی از این موارد است. همچنین کار در کافه رستوران به صورت مقطعی، نمونه دیگری از آغاز استقلال اقتصادی اوست.
بنابراین همان طور که در نقد فیلم Lady Bird گفته شد، مسائل احساسی و عاطفی در رأس دیگر مسائل برای نوجوانان در آستانهی جوانی قرار دارد. این مسائل احساسی خود را در روابط عاطفی با پدر و مادر و شریک و پارتنر نشان میدهد. فیلم نیز به این دو مهم توجه نشان داده و احساسات لیدی برد را در گذر از این دو حیطه بررسی کرده است.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم دوازده مرد خشمگین: دعوت نفر هشتم به قضاوت مردانه
لیدی برد در خانواده، روابط چندان خوبی با مادرش ندارد. او در سنینی است که اصولا چنین مشکلها و اختلاف هایی بین دختران و مادران رخ میدهد. همان طور که وجود چنین تنش هایی تا حدی بین پسران و پدران، با توجه به سنشان طبیعی است.
در ادامهی نقد فیلم Lady Bird باید گفت که این سن که در آستانهی بزرگ شدن و استقلال شخصیتی هرکسی است، خانواده یکی از ارکان هایی است که فرد را برای انجام هر کاری که رو به مستقل و بزرگ شدن میبرد، میایستد و نقش کنترل کننده را برای اینکه فرزند به راه کج نرود ایفا میکند. این کنترل و مقاومت ها، اصولا تنش هایی در پی دارد که باعث اختلاف فرزندان با والدینشان میشود.
اما نکتهی دیگری که در نقد فیلم Lady Bird باید به آن اشاره داشت، روابط احساسی لیدی برد با یارش میباشد. اصولا روابطی که در این سن شکل میگیرند چندان پایه و اساس عاشقی ندارند و بیشتر برخاسته از هیجانات مربوط به این سنین میباشد. روابطی تلخ و شیرین که پس از مدتی فراموششان میکنیم و تنها اثری محو از آنها پابرجا میماند.
لیدی برد در ابتدا با پسری در دبیرستانش آشنا میشود و روابطی را آغاز میکنند اما پس از چندی متوجه میشود که او همجنسگراست و ضربهای روحی از این امر میخورد. گرچه این ضربه و ناراحتی دو طرفه است.
بیشتر بخوانید: فیلم Destroyer نابودگر ساختهی کرین کوساما؛ گمشده در تاریکی
چرا که پسر هم در چنین سن هایی در آستانهی شناخت گرایش جنسی خویش میباشد و در این راه ممکن است برای شناخت بیشتر خویش به بیراهه هایی نیز برود. گرچه در ادامه هم میبینیم که این دو روابط دوستانه اشان را ادامه میدهند و با این موضوع کنار میآیند.
اما نکتهی دیگری که در نقد فیلم Lady Bird از منظر عاطفی وجود دارد، رابطهی دوم لیدی برد با پسر دیگریست که با او اولین رابطهی جنسیاش را انجام میدهد، چرا که باور دارد پسر هم نخستین تجربهی جنسیاش است که پس از رابطه میفهمد چنین نیست.
همین امر ضربهی دیگری بر او میزند تا او را نسبت به روابط بدبین تر کند. در اینجا جامعه مردسالاری نیز مورد نکوهش قرار میگیرد که پسر برای دستیابی به تن دختر، هر دروغی را حاضر است بگوید و بعد از هم تنانه شدن با او، وی را رها کند.
بیشتر بخوانید: فیلم Free Fall به کارگردانی استفان لاکانت؛ در جنگل اتفاق افتاد!
نکتهای که در نقد فیلم Lady Bird باید به آن توجه کرد این است که فیلم، روایت بزرگ شدن هر آدمی در قالب لیدی برد و رنج هاییست که میکشد. او پس گذراندن چنین تجربههای عاطفی و بعد از قبولیاش در دانشگاه در شهر دیگر و جدایی از خانواده و تجربهی زندگی مستقل که در ابتدا آن را فارغ از هر بند و امری تا سر حد مستی انجام میدهد تا با دنیای تازه آشنا شود و کشفش کند، به شناخت تازهای از خود و خانواده و جهان پیرامونش میرسد و در نمایی نمادین این بند بین نوجوانی و جوانی را با پرت کردن گوشی قدیمیاش پاره میکند و پا در عرصهی جدید جوانی میگذارد.
در انتهای نقد فیلم Lady Bird باید گفت که تمام تجربیات عاطفی و چنین مسائلی، راهی است که همهی ما و لیدی برد باید پیش ببریم تا با جامعهی بزرگتر و بیرونی بیشتر و بهتر آشنا شویم، تا آدمهای پیرامونمان را بهتر بشناسیم و بدانیم که با هر کس چگونه باید رفتار کرد. چنین راهی برای بزرگ شدن هر شخصی لازم است. آری! بزرگ شدن درد دارد و سختی. اما همهی اینها برای اینکه از نوجوانی به جوانی برسیم لازم است. چون سنگی که تراش میخورد و تبدیل به پیکرهای تحسین برانگیز میشود.