لانتوری فیلمی از رضا درمیشیان؛ قشر تحقیر شده و پایین دست!
لانتوری سومین اثر رضا درمیشیان فیلمی به شدت تامل برانگیز و تاثیرگذار که با قصهای تازه در سینما، واقعیت کهنه و تلخ اجتماع را نشان میدهد و با روایتی متفاوت و ویژه، نظر مخاطبین و منتقدین را جلب میکند. نام فیلم لانتوری در واقع نشات گرفته از باند تبهکاری است با همین عنوان که کارشان زورگیری و اخاذی و دزدی است. در ادامه با نقد فیلم لانتوری همراه نت نوشت باشید.
فیلم لانتوری
در نقد فیلم لانتوری میپردازیم به معنای کلمهی لانتوری. لانتوری به چه معناست؟ سوالی که در خود فیلم هم مطرح میشود و تا پایان فیلم و بعد از خروج از سالنهای سینما و بعد تر همچنان ادامه دارد و هر کس به آن جور خاصی پاسخ میدهد.
وجه تسمیه فیلم، لانتوری نوعی خطاب جاهلانه است، اصطلاحی که به صورت خلاصه میتوان گفت به افرادی که در مرتبهی پایینی از جامعه قرار دارند اطلاق میشود.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] فیلم عصبانی نیستم ساختهی رضا درمیشیان، عصبانی هستم
معنی دیگر اما در چهارچوبی به نام زندان شکل میگیرد. لانتوری یکی از فحش هایی است که در زندان رد و بد میشود. در واقع اصطلاحی که به افراد تازه کار، کار نابلد و مدعی گفته میشود.
لانتوری اما در جای دیگر به معنای سست و کم مایه است؛ در واقع این واژه شکل تغییر یافتهی لامپ توری است که در زمان پهلوی و قبل از اختراع لامپ الکتریکی، به طور وسیع مورد استفادهی همگان بوده است و کاربرد امروزی این واژه کنایه از سست و بی مایه بودن است.
و اما معنای جالب دیگر؛ این واژه برگرفته از واژهی لانترن به معنای فانوس است که از زبان انگلیسی وارد زبان کوچه بازار شده است، در واقع در قدیم رایج بوده است که در قمارخانههای جنوب ایران هر کس بازی را میباخته و نمیتوانسته از عهدهی پول باخت بربیاید، چند روز برای شخص برنده در قمار، فانوسی را حمل میکرده و حمل فانوس به کارهای فرومایه تر دیگر هم کشیده میشد.
و این کار برای تحقیر شخص بازنده بوده است. به این ترتیب اصطلاحی به نام فانوس کش یا لانتوری، به عنوان فحش و ناسزا کاربرد داشت.
همهی این تعبیرها در مورد واژهی لانتوری و عبور از مجهولات به معلومات، در واقع به جایگاه یکسانی ختم میشود: قشر تحقیر شده و پایین دست.
برسیم به ادامهی نقد فیلم لانتوری ، لانتوری داستان گروه خلافکاری است متشکل از ۴ عضو که دست به دزدی، آدم ربایی، اخاذی و… میزنند، در بین همین ماجراها، رئیس این باند، عاشق یک مددکار کار اجتماعی میشود و زندگی تک تک اعضای این باند، تحت شعاع این اتفاق قرار میگیرد.
راجع به فیلم لانتوری در وهلهی اول باید گفت: از نظر روایت داستان، با فیلم تاثیر گذاری مواجه ایم، فیلم از پرداخت صحیح و کامل در خط روایی و فیلمنامهی دقیقی برخوردار است، نکتهی بعدی ترکیب درام و مستند است که باعث گیرایی داستان شده است و همچنان کارگردان را از هدفش دور نمیکند.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم متری شیش و نیم کاری از سعید روستایی؛ مرثیهای برای ساقی اعظم
فضای مستند گونهی لانتوری به درام و پرداخت قصه لطمهای وارد نکرده است و لانتوری با این فرم ویژه ارتباط خاصی با مخاطب بر قرار کرده است.
از سویی درمیشیان با مهارت کامل، در تکنیک داستان در داستان، فیلم را جلو میبرد. نیمهی اول فیلم صرف داستان اصلی است: گروه تبهکاری که به جرم هایشان اعتراف میکنند و نیمهی دوم، قصه عاشقی رئیس باند و تغییر همه چیز میشود.
در واقع نیمهی اول، یک گروه خلافکار را نشان میدهد که کارشان خفت گیری، دزدی و اخاذی است که سوژه هایشان از بین قشر مرفه جامعه است، اما در دل همین فضای خشونت آمیز، قصهی دوم شکل میگیرد و رئیس این باند؛ پاشا، عاشق مریم میشود که یک مددکار اجتماعی است.
در فیلم لانتوری نکتهای که حائز اهمیت این است که؛ درمیشیان تلاش کرده است تا ناهنجاریهای جامعه را در هر دو نیمه به خوبی نشان دهد. بزهکاری و تلخیهای جامعه که در فیلم به وضوح دیده میشود، به خوبی فیلم را جلو میبرد و مخاطب را اقناع میکند.
در ادامه باید اشاره کرد به عواملی که اثرگذارند و مخاطب را همراه میسازند من جمله فرم و ظاهر این فیلم، نوع فیلمبرداری، جامپ کاتها و پرش ها، فلش بک ها، همه و همه از عوامل جلو برنده و تنش زا هستند که مخاطب را به خوبی درگیر میکنند.
بن مایهی فیلم درمیشیان، (هنجارشکنی و انحرافات اجتماعی) به قدری قوی است که مخاطب را کاملا درگیر میکند و به سینما میکشاند.
لانتوری روی پی محکمی بنا شده است: معضلات اجتماعی. که در راس این انحرافات و معضلات اسید پاشی است. موضوعی که تا چند سال اخیر برای همه به خصوص زنان ملموس بود، و به قدری پررنگ بود که زندگیشان را تحت شعاع قرار داده بود.
اگر چه با فضای مستندگونهی فیلم، قصه کمی دیر شروع میشود و فیلم با معرفی کاراکترها شکل میگیرد که خودشان قصه را شرح میدهند و بعد قضاوتها شکل میگیرد، ولی نیمهی دوم فیلم به خوبی کاربرد نیمهی اول را بیشتر میکند و توانسته شخصیتها را به درستی هر چه تمام تر معرفی کند.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] نوید محمدزاده یک ببر کرد فروردینی و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد!
در نیمهی دوم فیلم لانتوری، ورود عشق به ماجرای اصلی را داریم که در واقع خشونتهای مکرر نیمهی اول را کمرنگ میکند، البته با عشق یک طرفهای مواجهیم که در نهایت قربانی میگیرد.
مهم ترین بخش کارگردانی درمیشیان نشان دادن زشتیها و سیاهیهای جامعه و بحث تلخ اسیدپاشی است، درمیشیان با جسارت تمام صحنهی اسیدپاشی و بعد از آن چهرهی دگرگون شدهی قربانی را در لحظاتی نفس گیر نشان میدهد و مخاطب را کاملا به ماجرا نزدیک میکند.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم سوء تفاهم از احمدرضا معتمدی ، فم فتلی ایرانی با تنالیتههای آبی
فیلم لانتوری سراسر شوک، هیجان، تعمق و تامل است. هیچ لحظهای نیست که فیلم مخاطب را رها کند و یا مخاطب فیلم را رها کند. لانتوری به قدری خوب مخاطب را همراه میسازد که بعد از خروج از سینما صدای پچ پچ هایشان و همزاد پنداری و همذات پنداری آن به خوبی شنیده میشود.
شاید در یک خط بتوان تم لانتوری را انتقام یا بخشش دانست. کارگردان با خلق موقعیتهای ناب مخاطب را به خوبی جای تک تک کاراکترها قرار میدهد و مسئلهی قضاوت را مطرح میکند.
و میتوان کلیت تم فیلم را دقایق تا پایانی کاملا حس کرد، زمانی که کاراکتر مریم (مددکار اجتماعی) که قربانی اسیدپاشی بوده است از جایش بلند میشود و میگوید: حالا میتوانم رضایت بگیرم.
پردازش تیزبینانهی کاراکترها، میزانسنهای درست، قابهای دقیق، پرشها و کاتهای سریع، در کل و در کنار هم، اتمسفر حاکم بر فیلم را به خوبی به مخاطب انتقال داده است.
اما نکتهای که در فیلم لانتوری حائز اهمیت؛ بحث بخشش است، بحثی که در فیلم مطرح شد و بعد از آن جنجالهای زیادی به پا شد بین مردم، اهل فن و عوامل فیلم. بخششی که کاراکتر مریم (با بازی مریم پالیزبان) که قربانی اسیدپاشی بوده است انجام میدهد.
بیشتر بخوانید: فیلم تنگه ابوقریب به کارگردانی بهرام توکلی ، به نام گل سرهای خونی
در واقع نتیجهی فیلم، مخاطبین را به دو دسته تقسیم کرد، افرادی که موافق بخشش بودند و افرادی که موافق قصاص. میتوان گفت درمیشیان در اینجا با استفاده از عنصر بخشش، موج مخالفها را بلند کرد، ولی این بخشش تنها بخش مثبتی از لانتوری سیاهی است که از دل جامعهی سیاه بیرون آمده است.
بخششی که باز هم مخاطب را دلزده نمیکند بلکه دقیقا “اگر من جای اون بودم” را در ذهن تک تک مخاطبین بوجود میآورد.
لانتوری مملو از دغدغههایهای اجتماعی است. فیلمی بیرون آمده از دل جامعه، برای همین است که مخاطب به خوبی با فیلم ارتباط برقرار میکند و مدام به آن فکر میکند.
به جرات میتوان گفت تا به امروز هیچ کدام از فیلمسازان ایرانی از نمای اکستریم کلوز آپ و پرداخت دقیق، این موضوع را برای مخاطبین به تصویر نکشیده بودند. در انتها میتوان گفت بی شک لانتوری از آثار ماندگار و تامل برانگیز در ژانر اجتماعی سینمای ایران است.
بیشتر بخوانید: فیلم اینجا بدون من , اقتباسی از نمایشنامه باغ وحش شیشهای تنسی ویلیامز
خیلی مطالبتون بروز و عالیه , موفق باشید .