ادبیات جهان

رمان گرسنه نوشته‌ی کنوت هامسون؛ مردی در کوچه و خیابان‌های شهر اسلو

رمان گرسنه Hunger نام اثری از کنوت هامسون Knut Hamsun نویسنده‌ی نروژی است. رمان گرسنه داستان مردی است که در کوچه و خیابان‌های شهر اسلویِ قرن نوزدهم پرسه می‌زند. مردی گرسنه که با کم ترین غذایی سیر می‌شود. او به نوشتن و پیدا کردن جایی برای خوابیدن مشغول است. او همیشه با چند نفر مواجه می‌شود. و در این مواجه شدن‌ها البته اتفاق خاصی رقم نمی‌خورد. راوی رمان گرسنه دائماٌ با خودش حرف می‌زند. در واقع بخش اعظم رمان تک گویی‌های درونی اوست. در این تک گویی‎هاست که مشاهدات، افکار و تجربیات گاه گذشته‌ی خود را برای ما بیان می‌کند. تجربیاتی که گاه بسیار غریب هستند. او دائم خود را زیر ذره بین آدم‌های دور و بر خود می‌بیند. و حتی در این حالت فقر و تنگدستی و گرسنگی که دچارش شده است، سعی می‌کند خود را برای آن‌ها موجه جلوه دهد. و دنبال تایید آن هاست.

رمان گرسنه اثر کنوت هامسون؛ مردی در کوچه و خیابان‌های شهر اسلو

رمان گرسنه به شکل اول شخص روایت می‌شود. تمام اتفاقات و حوادث رمان انگار فرم دایره‌ای دارند. یعنی هر روز از جایی آغاز و به پایان مشابه می‌رسد. او اندک پولی پیدا می‌کند، روزش را می‌گذراند. و دوباره بعد از گرسنه شدن به دنبال غذایی برای خوردن در شهر پرسه می‌زند. او سعی می‌کند که با کامل کردن نوشته هایش پولی به دست بیاورد تا زنده بماند و جایی برای خواب بیابد.

بیشتر بخوانید: رمان سرزمین گوجه‌های سبز نوشته هرتا مولر؛ روایتی از رئالیسم و جادوی رئالیسمی

کنوت هامسون Knut Hamsun نویسنده‌ی نروژی است. او متولد ۴ آگوست ۱۸۵۹ است که در همان کشور به تاریخ ۱۹ فوریه‌ی ۱۹۵۲ در گذشت.
کنوت هامسون Knut Hamsun نویسنده‌ی نروژی است. او متولد ۴ آگوست ۱۸۵۹ است که در همان کشور به تاریخ ۱۹ فوریه‌ی ۱۹۵۲ در گذشت.

شخصیت رمان گرسنگی به دنبال هیچ هدف مشخصی نیست. او نمونه‌ی کامل شخصیت‌هایی است که پوچ انگار و یا ابزورد هستند و او فقط برای زنده ماندن تلاش می‌کند. آن هم البته نه تلاش که فقط روز و روزگارش را می‌گذراند. نوشتن تنها ابزاری است که از طریق آن اندک پولی به دست بیاورد تا زنده بماند.

داستان گرسنه روان شناسانه و روان کاوانه گرسنگی، فقر، فلاکت را به تصویر می‌کشد. و در زیر لایه‌ی داستانی اثرات روحی، روانی و جسمی که فقر و گرسنگی به دنبال دارد بیان می‌شود. در اثر گرسنگی و فقر مرز بین واقعیت و توهم به هم می‌ریزد. و شخصیت دیگر جهان را به شکلی واقعی‌اش نمی‌بیند.

بیشتر بخوانید: تحلیل کتاب در میان گمشدگان نوشته‌ی دَن چاون، همیشه یکی داره از اینجا میره

او برداشت‌های متفاوت و کنش‌هایی گاه حیرت انگیز دارد که در نتیجه‌ی اختلال‌های روانی و اخلاقی است که گرسنگی موجب آن است. جریان سیال ذهن و تک گویی درونی از جمله تکنیک‌هایی است که در جهت به تصویر کشیدن این هذیان گویی‌ها در رمان گرسنه به کار رفته است. کلیسا و مذهب در رمان گرسنه حضور پررنگی دارند. او با طنزی تلخ به مذهب، کلیسا و کشیش می‌نگرد. و با لحنی کنایی از آن سخن می‌گوید. سراسر رمان گرسنه دارای طنز در کلام و نگاه راوی است. او دائما با خود و محیط اطراف خود درگیر است. با طبیعت و انسان‌های دیگر دائما دچار چالش درونی و بیرونی است. و درباره‌ی چون و چرای پدیده‌های طبیعی و انسان‌ها از خود سوال می‌پرسد. و به دنبال پاسخ می‌گردد. به شدت به سرنوشت معتقد است و هر چند بسیار به آن می‌اندیشد ولی راه گریزی از آن نمی‌بیند. حتی در مواقعی که پاسخ سوالاتش را می‌یابد تغییری در زندگیش و احوالاتش حاصل نمی‌شود.

آدم دست به دهانِ با هوش مسائل رو از آدم ثروتمند با هوش ظریف تر درک می‌کنه. چون آدمِ دست به دهانِ باهوش هر قدمی که بر می‌داره دور و اطراف شو خوب نگاه می‌کنه و هر حرفی رو که می‌شنوه با تردید به ش فکر می‌کنه، برای اون ساده ترین کارها موانع و مشکلاتی رو به دنبال داره. حواسش تند و تیزه و خلاصه آکنده از احساسه. چیزهای دردناک زیادی رو تجربه کرده و روحش داغ‌ها دیده و آبدیده شده…

فضای رمان گرسنه بسیار سرد و بی هیچ نقطه‌ی امید و روشنی است. فضای تصویر شده از شهر اسلو و مردم توصیف شده همه در جهت پررنگ تر شدن حس ابزورد شخصت داستان است.
فضای رمان گرسنه بسیار سرد و بی هیچ نقطه‌ی امید و روشنی است. فضای تصویر شده از شهر اسلو و مردم توصیف شده همه در جهت پررنگ تر شدن حس ابزورد شخصت داستان است.

بیشتر بخوانید: تحلیل کتاب شیطان و دوشیزه پریم نوشته پائولو کوئیلو

فضای رمان گرسنه بسیار سرد و بی هیچ نقطه‌ی امید و روشنی است. فضای تصویر شده از شهر اسلو و مردم توصیف شده همه در جهت پررنگ تر شدن حس ابزورد شخصت داستان است.
رمان با سرگردانی او در شهر اسلو آغاز می‌شود. و با سوار شدنش در کشی و دور شدنش از این شهر پایان می‌پذیرد.

همان طور که از شدت تب و کوفتگی خیس عرق بودم بلند شدم ایستادم به خشکی نگاه کردم و با شهر، با اسلو، که پنجره‌های خونه هاشون روشن بود، خداحافظی کردم.

حتی این مسافرت نیز کاملاٌ اتفاقی و در نتیجه‌ی روحیات و اعمالی است که فقر و گرسنگی به او تحمیل کرده است. او پس از سوار شدن در کشتی متوجه می‌شود که به طرف انگلستان در حال حرکت است. او این موضوع را با خوشحالی می‌پذیرد و به این می‌اندیشد شاید در انگلستان روزهای سیرتری در انتظارش باشد.

کنوت هامسون Knut Hamsun نویسنده‌ی نروژی است. او متولد ۴ آگوست ۱۸۵۹ است که در همان کشور به تاریخ ۱۹ فوریه‌ی ۱۹۵۲ در گذشت. او در سال ۱۹۲۰ جایزه‌ی نوبل ادبیات را دریافت کرد. این رمان در سال ۱۸۹۰ چاپ شد. و در لیست روزنامه‌ی گاردین در ۱۰۰۰ کتابی که هر شخص باید بخواند قرار گرفت. از رمان گرسنه تاکنون دو فیلم سینمایی مختلف در سال‌های ۱۹۶۶ و ۲۰۰۱ ساخته شده است.

تموم اتفاقایی که این جا برای من پیش اومده، وقتی بوده که با شکم گرسنه تو کوچه‌ها و خیابون‌های شهر اسلو سرگردون بودم. کسی تا توی این شهر عجیب و غریب زندگی نکرده باشه نمی‌دونه چه جهنم دره‌ای یه.
تموم اتفاقایی که این جا برای من پیش اومده، وقتی بوده که با شکم گرسنه تو کوچه‌ها و خیابون‌های شهر اسلو سرگردون بودم. کسی تا توی این شهر عجیب و غریب زندگی نکرده باشه نمی‌دونه چه جهنم دره‌ای یه.

اديسه عسكری

اديسه عسكری هستم، رويايی دارم و كوشش مي كنم شايسته ی آن باشم. ادبيات می خوانم و می نويسم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا