رمان جانورها نوشتهی جویس کارول اوتس
رمان جانورها Beasts عنوان اثری از جویس کارول اوتس Joyce Carol Oates نویسندهی زن آمریکایی است. جیلیان براور زن چهل و چهار سالهی آمریکایی با دیدن توتمی در گوشهی تالار اوسنیای موزهی لوور به یاد خاطرهای در گذشته میافتد و به مرور آن میپردازد. خاطرات مربوط به دوران دانشکدهی اوست. این خاطرات در مورد خود و دوستانش و استاد شعری به نام آندرو هارو است.
رمان جانورها Beasts خوشبختی انسان مسخ شده
رمان جانورها بیست و سه فصل دارد. برخی از فصلها تنها دو یا سه صفحه هستند. در شروع تمام فصلهای رمان جانورها غیر از دو فصل، تاریخ و عنوانی نوشته شده است. که عناوین گاه نشان دهندهی مکان فصل، گاه سوژهی آن فصل و گاهی هم قطعه شعر و یا نقل قولی است که ما را وارد فضای آن فصل از رمان جانورها میکند. فرم رمان دایرهای است. رمان از تاریخ ۱۱ فوریهی ۲۰۰۱ در پاریس آغاز میشود و بعد از فلش بکهایی در گذشته دوباره به همان تاریخ و همان مکان و همان لحظه باز میگردد.
بیشتر بخوانید: رمان اپرای شناور نوشتهی جان بارت
ماجراها از ۱۱ فوریه ۲۰۰۱ در موزهی لوور آغاز میشود. و بعد با فلش بکی به تاریخ شروع اتفاقات مهم زندگی جیلیان در ۲۰ ژانویهی ۱۹۷۶ میرود. و سایر اتفاقات داستانی در هفده فصل در سال ۱۹۷۵ میافتد. سالی که او سال سوم دانشکده است و آن سال در عین حال نقطهی عطف جیلیان در زندگیاش است. او که متولد آمریکاست و در سالهای زندگیش شاهد اتفاقات و تحولات بسیاری در این کشور بوده است. تحولاتی که روی او نیز مانند سایر آمریکاییها تاثیر گذار بوده است.
“ تعجب میکنی وقتی بدانی چه قدر میتوانستم پر هیجان باشم ولی نمیخواستم. مثل آدمهای معلول آن هم به سن بیست سالگی، در سال ۱۹۵۵ متولد شدم ولی پایان سال ۱۹۶۰ بود که فهمیدم اطرافم چه میگذرد، سالهای بی بند و باری بود که در ایالت متحدهی آمریکا از این جهت به عنوان مبدا تاریخی شناخته میشود.”
در برخی نقاط دیگر رمان جانورها نیز ارجاعات به اتفاقات تاریخی آمریکا دارد. از جمله ترور جان. اف. کندی در نوامبر ۱۹۶۳ یکی از این اتفاقات است. راوی و شخصیت اصلی رمان جانورها خود جیلیان است. و تمام اتفاقات از زاویهی دید او به تصویر کشیده میشود. او دفتر خاطرهای مخفی دارد و در آن مینویسد. او در کاتامونت کالج هنر میخواند و به همراه یازده دختر دیگر در کوچکترین خوابگاه دانشکده سکونت دارد. خوابگاهی که بخشی از اتفاقات داستانی نیز در آن رقم میخورد.
در دوران دانشکده به آنها بسیار اصرار میشود که برای بیان دغدغه هایشان پیش مشاوران و روانشناسان دانشگاه بروند اما جیلیان کم حرف و تو دار است. و در ضمن معتقد است که هر چه به این مشاوران بگوید در اتفاقاتی که در دانشکده میافتد علیه آنها استفاده خواهد شد. او خطاب به شخصی نامعلوم در دفتر خاطرات خود مینویسد.
بیشتر بخوانید: رمان تقسیم نوشتهی پیرو کیارا
بیشتر بخوانید: رمان کوری نوشتهی ژوزه ساراماگو
اندرو هارو استاد شعری است که به نظر میرسد بیشتر دختران کاتامونت کالج در نیوانگلند عاشق او هستند. او در اواسط سالهای ۱۹۶۰ به این دانشکده آمده است. آندرو به همراه همسر مجسمه سازش دورکاس زندگی میکند. آنها زندگی مرموزی دارند که از دید اهالی پنهان است. شایعات بسیاری در مورد آنها و زندگیشان در بین اهالی محلی رواج دارد.
اندرو هارو شعر درس میدهد. و دی. اچ. لارنس را بسیار دوست دارد و طوری از او صحبت میکند مثل این که بزرگ ترین پیامبر قرن بیستم است. به همین دلیل چندین شعر از او در متن آورده شده است و در باب زندگی، عشق از این رهگذر صحبت میشود. و در کنار این اشعار به سراغ مسخ اووید میرود و راجع به اسطورهی فیلاملا صحبت میکند.
به نظر میرسد فیلاملا در رمان جانورها همان جیلیان است و که به همکاری دومینیک دوست صمیمیاش به ماجراها پایان میدهد. در واقع جانورها به نوعی یک داستان اسطورهای مدرن است. داستان اسطورهای به نام فیلاملا در مسخ اووید در قالب یک ماجرای امروز روایت میشود.
ولی فیلاملای گنگ، یک قربانی بی حرکتی نیست. با همکاری خواهر واقعی اش، انتقامی خونین از کسی که به او تجاوز کرده میگیرد و در پایان به شکل پرنده تغییر شکل میدهد، همان طور که آقای هارو گفت:
رنگ قطرههای خون آغشته بر پرهای سینهاش میشود.
پس، پایان شادی دارد.
یعنی، پایان شاد؟
بیشتر بخوانید: رمان روزی که رهایم کردی نوشتهی النا فرانته
رمان جانورها Beasts سوژهای متفاوت و ماجراها و اتفاقاتی دارد که به اسطورهها و دنیای شعر پیوند خورده است همین باعث جذابیت متن شده است. اما در کنار اینها ریتم کندی دارد. در برخی فصلها تنها جریان سیال ذهن و افکار مغشوش جیلیان وجود دارد که نقشی در پیشبرد ماجرا ندارد. و به شناخت بیشتر شخصیتهای داستان رمان جانورها هم منجر نمیشود. تنها به نظر میرسد محلی برای اظهار نظرهایی در باب زندگی، انسان و عشق باشد.
در طول رمان جانورها عشق به آقای اندرو هارو بهانهای است که از این زاویه به زندگی و روحیات دختران جوان کالج پرداخته شود. این دختران جوان در کلاس شعر از گذشته تا به امروز خود را روایت میکنند. تمام آنها به نظر میرسد که در نهایت سرنوشت مشابه و غم انگیزی دارند، غیر از جیلیان که خود را مانند فیلاملا نجات داده است. و در نهایت به انسان دیگر بدل شده است.
آنها معتاد بودند، مثل من
آنها عاشق بودند، مثل من
آنها برای همیشه رازشان را پنهان نگه داشتند، مثل من
ما جانورانی هستیم که پاداش مان همین است.
جویس کارول اوتس Joyce Carol Oates رمان نویس، نمایشنامه نویس و شاعر اهل آمریکاست. او در ۱۶ ژوئن ۱۹۳۸ در لاکپورت نیویورک به دنیا آمده است. او برندهی چندین جایزهی ادبی مهم از جمله جایزهی اُ. هنری (۱۹۶۷) میباشد. او بیش از ۱۰۰ عنوان اثر در قالبهای مختلف ادبی دارد. از او آثاری به فارسی ترجمه شده است که رمان پدر کشی و مجموعه داستانهای کوتاهش برخی از آن هاست.