رمان سرزمین عجایب نوشتهی جعفر مدرس صادقی؛ روایت زنی سرگشته
جدیدترین اثر جعفر مدرس صادقی به نام رمان سرزمین عجایب است. جعفر مدرس صادقی نویسنده، ویراستار، مترجم نام آشنای معاصر است. او متولد سال ۱۳۳۳ در اصفهان است. او با انتشار رمان گاوخونی مشهور شد. از روی این رمان بهروز افخمی در سال ۱۳۸۳ فیلمی ساخت که در جشنوارهی کن هم به نمایش درآمد. گاوخونی به انگلیس، عربی، کردی ترجمه شده است. تازه ترین رمان او سرزمین عجایب است که در سال ۱۳۹۶ در نشر مرکز به چاپ رسیده است.
“سرزمین شما سرزمین عجایب است، سرزمین معجزه هاست. شما که در این سرزمین به دنیا آمدید و بزرگ شدید خبر ندارید. چون که با عجایب، بزرگ شدید و عجایب برای شما دیگر عجایب نیست. هر روز با عجایب سر و کار دارید، عجایب توی هواست، تنفس میکنید، توی مشت شماست، کنار شماست.
آن قدر به شما نزدیک است که شما او را نمیبینید. اما من که از فاصله و از دور نگاه میکنم، به چشم خودم میبینم. دوباره گفت این سرزمین سرزمین عجایب است، سرزمین معجزه هاست. چند نفر از ته سالن شروع کردند به دست زدن. گفت برای من دست نزنید. برای این سرزمین دست بزنید. خواهشمندم به احترام این سرزمین همه قیام کنید و با هم دست بزنید.”
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] رمان ترلان نوشتهی فریبا وفی
رمان سرزمین عجایب نوشته جعفر مدرس صادقی
زنی بعد از چهارده سال زندگی در خارج از کشور به ایران بازگشته است. او دختر کوچکی دارد و حالا از همسرش جدا شده است. و بعد از این جدایی به ایران بازگشته است. رمان روایت زندگی او در غربت، زندگی او پیش از مهاجرت و زندگی او در حال حاضر است.
راوی رمان خود زن است. او در مواجهه با آدم هایی که درگذشته در زندگی او حضور داشته اند، گذشته و حال خود را مرور میکند. او در حال کند و کاو زندگی خود است و تلاش میکند تا سالهای از دست رفته را جبران کند و بتواند دوباره در وطنش زندگی کند.
تعداد شخصیت هایی که در رمان سرزمین عجایب حضور دارند زیاد است. و مدرس صادقی سعی کرده است که به زندگی هر یک از آنها سرک بکشد. با توجه به حجم کم رمان به همهی آنها به خوبی پرداخته نشده است و در مقایسه با حضور و نقش آنها در زندگی شخصیت اصلی کمبود شخصیت پردازی به چشم میآید.
برههی زمانی که به زندگی شخصیت پرداخته شده است بازهی زمانیای طولانی است. و در طول یکصد و پنجاه صفحه تنها مانند خاطرات و بیان حکایت داستان را روایت کرده است. و از این زاویه رمان تنها شرح حالی از زندگی یک زن است بی اینکه فرصت کند تا لایههای زیرین یک فرد را نشان دهد.
جزییات داستان کم است و تنها به بیان کلیات اکتفا شده است، و چون از کنار اتفاقات تنها با اشاره گذر کرده است گاهی اوقات ریتم کند و خسته کننده است. بخشی از رمان سرزمین عجایب در فضاها و محافل به اصطلاح روشنفکری و ادبی میگذرد و از این رهگذر به تصویر کشیدن محافل و شخصیتهای حاضر در این جمعها پرداخته است.
رمان در این قسمتها کمی جذاب تر است و این جذابیت به این دلیل اتفاق میافتد که جزییات، فضاپردازی بیشتری در کنار دیالوگها و مونولوگهای شخصیتها وجود دارد.
ماجراهای رمان سرزمین عجایب در زمان حال اتفاق میافتد و صرفا روایت نیست. ماجرا و حادثه وجود دارد. البته برخی از این شخصیتهای داستانی بسیار به شخصیتهای ادبی مشهور شباهت دارند و ممکن است نام هایی را به ذهن متبادر کند و لابد به همین دلیل است که مدرس صادقی پیش از صفحهی ابتدایی رمان در صفحهای با عنوان توضیح واضحات مینویسد که:
« این یک داستان است و هر گونه شباهتی میان آنهایی که توی این داستان اند با آدمهای واقعی کاملا تصادفی بوده و هیچ قصد و ارادهای برای ایجاد یک چنین شباهتی در کار نبوده است.»
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] بعد از پایان نوشتهی فریبا وفی
یکصد و پنجاه و چهار صفحهی پشت سر هم و بدون هیچ فصل بندی ادامه دارد. صفحات رمان شکل و قالب ظاهریای متفاوت دارد. نشانه گذاری تنها شامل نقطه و معدودی ویرگول است به عنوان مثال دیالوگها داخل گیومه نیستند.
و جملات چه دیالوگ چه باقی متن بصورت جملاتی پشت سر بدون هیچ پاراگراف بندی هستند. رمان فصل بندی هم ندارد. اما در صفحات فرد بالای هر صفحه عنوانی قرار دارد که شامل جملاتی چون “برو همان جا که بودی، چه خونهی قشنگی داری آریا جان، مامی ناهار داده برای ما است.” که در واقع این جملات محتوی، جملهی کلیدی و یا موضوع آن صفحه از رمان است.
از جعفر مدرس صادقی آثار بسیاری به چاپ رسیده است. من تا صبح بیدارم، توپ شبانه، روزنامه نویس از رمانهای او، و تصحیح و ویرایش متون کهنی چون ترجمهی تفسیر طبری، تاریخ بیهقی، تاریخ سیستان و همچنین ترجمهی مجموعه داستان کوتاه لاتاری، چخوف و داستانهای دیگر از جمله آثار اوست.