فیلم Long Shot ساختهی جاناتان لوین؛ کمدی رمانتیک زنانه

فیلم Long Shot ساختهی Jonathan Levine یک کمدی-رمانتیک فمنیستی است که با بهره گیری از دو ستارهی مطرحش شارلیز ترون Charlize Theron در نقش شارلوت فیلد و ست روگن Seth Rogen در نقش فرد فلارسکی توانسته است به استاندارد متوسطی در ژانر مورد بحث دست یابد و لحظات سرگرم کنندهای بیافریند.
فیلم Long Shot ساختهی جاناتان لوین
فرد فلارسکی خبرنگار جسور درجهی دوئی است که پس از استعفا دادن اجباری از دفتر روزنامهای که در آن مشغول به کار است به شکلی تصادفی در یک مهمانی که سران و افراد بلند پایهی کشور در آن حضور دارند با شارلوت فیلد وزیر امور خارجه که در نوجوانی پرستار فرد بوده است آشنا میشود و در ادامه شارلوت وی را بعنوان نویسندهی متنهای سخنرانیاش برای تصاحب جایگاه ریاست جمهوری که در پوشش فعالیتهای خیریه و دفاع از محیط زیست پنهان شده است، انتخاب و در تیم وی مشغول به کار میشود.
روحیه و عملکرد متفاوت فرد (با بازی Seth Rogen) که هیچ همخوانی قابل تصوری با شارلوت و همکارانش ندارد، هم سازندهی موقعیت هائی کیمک است و هم یک عشق دور از انتظار را بسترسازی میکند که با چالشهائی همراه است و روند رابطه را در پیچ و خمهای مفرحی تصویرسازی میکند.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] سرگذشت ندیمه The Handmaid’s Tale بر اساس نوشتهی مارگریت آتوود

فیلم Jonathan Levine از اساس با یکی از مؤلفههای بنیادین طنز در کمدی ساخته میشود: ماهیت عدم تناسب. موضوعی که به یکی از محوری ترین درونمایههای فیلم مبدل میشود و ما را با زوجی مواجه میسازد که هم به لحاظ خصوصیات اجتماعی و طبقه و تا حدودی نوع فرهنگ و هم به لحاظ خصوصیات فیزیکی و چهره در جایگاههای متفاوتی قرار دارند و این موضوع دستیابی دو شخصیت اصلی ماجرا را در قالب کمدی-رمانتیک دور از انتظار و در هالهای از اتمسفری کمیک قرار میدهد.
موقعیت هائی که فرد بعنوان نویسنده و خبرنگار در جریان خدمتش به شارلوت در آن قرار میگیرد نیز به واسطهی نوع پوشش و نوع برخورد تند و تیز و حتا طنز خشونت باری که عاری از عفت کلام است، او را در موضعی قرار میدهند که با نوع جریان قانون مدارانه و دیسیپلین مدار شارلوت و دستیارش کاملاً در تضاد است و باز به نوعی عدم تناسب در واقعیت فیلمیک فیلم میانجامد که دست مایهای کمیک دارد.
فیلم Long Shot که در غالب ژانر فانتزی نیز تعریف میشود، در اذهان مختلف، کارکرد فعالی ایجاد میکند. اساس فانتزی ناخودآگاه است و منعکس کنندهی میل؛ و سینما و فیلم تصاویری را خلق میکند که تماشاگر آرزو دارد آنها را ببیند.
آپاراتوس سینمائی در اینجا ما را در موقعیت چشم چرانی قرار میدهد که فانتزیهای خود را تماشا میکند. ما در همان حال که در حال دیدن فانتزی زوج شارلوت و فرد هستیم و از آن لذت میبریم، در جایگاه سوژهی سازنده به شکل مستقل، فانتزی دیگری را خلق میکنیم که با توجه به ساختار درونی و ساختار فیلم میتواند کاملاً شخصی باشد.
از آن جائی که با شگرد عدم تناسب در ارتباط این دو زوج مواجهیم کارکرد رئالیزم رایج در فیلمها نیز الکن باقی میماند و مطابق با ماهیت کمدی بعنوان یک ژانر عمداً تن به استلزامهای رئالیستی نمیدهد.
این ویژگی کمدی، خصوصیت عدم تناسب فیلم را تشدید میکند و به آن مشروعیت میبخشد. از آن جائی که کمدی یک کارکرد اجتماعی و روانشناختی مفید دارد، عرصهای است که در آن تنشهای واپس رانده شده میتوانند به نحوی بی خطر رها شوند و نوعی تخلیهی روانی ایجاد شود.
دیوانه بازیهای شخصیتهای فیلم Long Shot هم به همین واسطه در فیلم تعبیه میشود و بر تماشاگر نیز تأثیری مثبت میگذارد.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] روزی روزگاری در هالیوود ساختهی کوئنتین تارانتینو؛ روایت هالیوودی از یک قتل

فیلم Long Shot در بحث فیلمنامه توانسته است ماجراهای علت و معلولی و سببیت جریان رابطهی فرد و شارلوت را بر اساس سیر و سلوک ادیپیاش در ساختاری باورپذیر ارائه کند و کشمکشهای ارتباطی بین آن دو را از دل موقعیتهای منطقی برآمده از شخصیت پردازی و کنش شخصیتها تعبیه کند.
موضوعی که میزان دست یابی دو کاراکتر اصلی فیلم را به هم به واسطهی تفاوت هایشان و غیر قابل درک شدن آنها توسط دیگران، به شیوهای اندازه و قابل باور به گره گشائی سوق میدهد؛ این در حالی است که آغاز آشنائی فرد و شارلوت در مهمانی خیریه، با عکس العمل تند و تیز فرد در مقابل پارکر ومبلی اتفاق میافتد و روحیهی مبارزه طلبی و نفس ایمان و اعتقاد راسخ و صداقت را در کاراکتر فلارسکی برجسته میکند که مورد توجه و تائید شارلوت واقع میشود.
بیشتر بخوانید: فیلم A Dog’s Way Home ساختهی چارلز مارتین اسمیت؛ بِلا در جستجوی خانه

موضوعی که اولین جرقههای درگیری و عشق را در شارلوت (با بازی Charlize Theron) بر میانگیزاند و به یک همذات پنداری مثبت سوق میدهد. این موضوع به شکل موتیف در فیلم ادامه مییابد و در نهایت برگ برندهی شارلوت نیز محسوب میشود؛
وقتی به شکلی غافلگیرانه در جریان آخرین سخنرانی اش، به حقیقت ماجرا مبنی بر فیلمی که از فلارسکی در گروگان ومبلی است اعتراف میکند و به سازش و مصالحه روی نمیآورد و با این کار هم خودش را از بن بستی سیاسی نجات میدهد و هم از بن بست عشقیاش بیرون میآید در حالیکه حتا فلارسکی نیز دست از مبارزه کشیده است و به نفع شارلوت عقب نشینی کرده است.
عنصر صداقت در این سکانس به خوبی جایگاه خودش را در فرم روائی داستان فیلم تثبیت میکند و به بار مینشیند. فیلم Long Shot یک کمدی هوراسی (Horation Satire /Approaches) است که طنزی خوش بینانه، آرام و صلح آمیز همراه با دلسوزی و همدردی دارد که در بستری از شیوهای فمنیستی پرورش مییابد که با اندیشهی فوکوئی در مدار قدرت هم سنخ تر است.
فمنیزم مجموعهای از دیدگاههای سیاسی است که موقعیت زنان را چه در بطن شیوههای تولید غالب مثل سرمایه داری و چه در بطن روابط اجتماعی مبتنی بر نگاه پدرسالارانه بعنوان جنس دوم، سرکوب شده و استثمار شده بازتاب میدهد.
اعتقاد فمنیستها بر این باور بود که زنان همواره به شکل باکره یا روسپی بازنمایانده میشدند چون این روشی است که جامعهی پدرسالار برای بازنمائی زنان در پیش گرفته است. در فیلم Long Shot با اثری کاملاً زنانه مواجهیم که در آن زنی در اوج و شکوفائی محض قرار دارد و به زودی قرار است جایگاه ریاست جمهوری یک کشور را تصاحب کند.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] فیلم کازابلانکا Casablanca ساختهی مارتین کورتیز؛ رمانتیکترین فیلم سینمای جهان!

زنی که دغدغه محیط زیست و نجات آن را دارد و از نوجوانی برای طی کردن پلههای موفقیت خود جنگیده است. شارلوت فیلد در فیلم Long Shot نگاه جامعهی پدرسالارانه را در هم میشکند و توانائیها و قابلیتهای خود را بدون از دست دادن وجوه زنانگیاش به اثبات میرساند که در ساختار کمدی فیلم به هجو کشیده نمیشود.
مردان فیلم مثل رئیس جمهور سابق که قصد دارد شانسش را در سینما امتحان کند و فلارسکی برخلاف مردان مقتدری که هرگز نمیتوانند قدرت برتر یک زن را تحمل کنند، دیدگاهی رادیکال و صلح آمیز دارند و برای موفقیت و به ثمر رسیدن تلاشهای شارلوت تلاش میکنند.
در فیلم Long Shot جایگاه مردها و زنها در فیلمهای رئالیستی با چنین مضمونی گوئی عوض شده است؛ زنها وامدار رسالتی برترند و برای آرمانهای مشقت بار مردانه میجنگند و مردها همچون نوعی کاتالیزور و تعدیل کنندهی فضای ملتهب و مخاطره آمیز زندگی زنان فیلم عمل میکنند که باید آرامش محیط را حفظ کنند و زنان مقتدر را در مسیر پر سنگلاخ پیش رو همراهی کنند.
از طرفی در درونمایهی محتوائی فیلم با مسئلهی قدرت نیز مواجهیم. فوکو عقیده دارد قدرت، واقعیت تولید میکند. به این معنا که افراد هم محصول قدرت و هم در مقام تولید کنندهی قدرت، هم تولید کنندهی واقعیت هستند هم محصول آن. از نظر فوکو مناسبات اجتماعی قدرت بین بخشهای مختلف سازندگان فیلم و بینندگان آن تقسیم میشود و سازندگان به همان اندازه در تولید جلوههای واقعیت دخیل هستند که بیننده ها.
بینندهها متکثر هستند و تنها یک بینندهی مرد یا زن وجود ندارد بلکه افراد اجتماعی-فرهنگی وجود دارند که به موازات فیلم پیش میروند و گرم تولید واقعیت میشوند.
[su_label type=”important”]بیشتر بخوانید:[/su_label] بر باد رفته نوشتهی مارگارت میچل؛ بررسی فیلم و رمان Gone with the Wind

همین تحلیلها باعث شد که تحلیلهای روانکاوانه به حاشیه رود و زنینگی دیگر در مقابل مردینگی قرار نگیرد و در قیاس با آن تعریف نشود. در فیلم Long Shot نیز ما در بخش مواجههی تماشاگر با جایگاه تصاحب قدرت در غالب ریاست جمهوری گوئی با محوریت یک نوع از مرد یا زن مواجه نیستیم بلکه با آپاراتوسی مواجهیم که تولید یک واقعیت فرهنگی-اجتماعی میکند و قدرت را در گفتمان فیلم برجسته میکند.
قدرتی که بر اساس استعدادها و توانائیهای فردی تولید واقعیت میکند. شارلوت فیلد در حکم سوژهی قدرت هم محصول واقعیت است و هم تولید کنندهی آن. در بحث فرم اگر به این تعریف قائل باشیم که صفت ذاتی اثر هنری دارا بودن و نمایش دادن فرم دلالتگر است، ویژگیهای دیگر اثر هنری اعم از بازنمائی و بیان عواطف و احساسات به حاشیه میرود.
فرم دلالتگر، مجموعهای از عناصر است که به طور مستقیم با تخیل و ناخودآگاه همراه است و حس تولید میکند. نوعی حس قابل فهم که از سانتی مانتال گرائی رایج روح کلی فیلم مجزا است. موضوعی که به ندرت در فیلم Long Shot اتفاق میافتد و یا به طور کلی جایگاهی ندارد و فیلم تنها بر اساس محتوای فیلمنامهای قابل بررسی است و در بحث فرم الکن است.
بیشتر بخوانید: فیلم A Quiet Place ساخته جان کرازینسکی؛ اگر میخواهی زنده بمانی ساکت باش!