مردی بدون سایه فیلمی از علیرضا رئیسیان؛ مردان تنها روی تخت خواب دو نفره
مردی بدون سایه فیلمی به کارگردانی و نویسندگی و تهیه کنندگی علیرضا رئیسیان و بازیگری لیلا حاتمی، علی مصفا، امیر آقایی، گوهر خیراندیش، فرهاد اصلانی، نسیم ادبی و نادر فلاح درباره زنی به نام سایه است که جهت سفر کاری به اسپانیا میرود و در برگشت دچار مشکلات زناشویی میشود. در ادامه با نقد فیلم مردی بدون سایه با نت نوشت همراه باشید.
مردی بدون سایه
مردان تنها روی تخت خواب دو نفره
در نقد فیلم مردی بدون سایه باید گفت که ایدهی اولیهی فیلم جالب و نسبتا در سینمای ایران جدید است. ماهان (علی مصفا) کارگردان مستند ساز است. وی دربارهی خانواده ای که شوهر به زن شک داشته است، مستندی ساخته است و حالا خانوادهی زن از او شکایت کرده اند و وی از کارش برکنار شده است.
بنابراین تامین هزینهی زندگی بر عهدهی همسرش سایه (لیلا حاتمی) میافتد. وی مجبور میشود به عنوان مترجم اسپانیایی در یک شرکتی مشغول به کار شود و همسرش هم تا به اینجا هیچ مشکلی با کار کردن زن ندارد و منطقی برخورد میکند.
تا به اینجای داستان، مخاطب با فیلمی رو به روست که کار کردن زن در بیرون از خانه، امری پسندیده تلقی میشود و همه اعضای خانواده نیز خیلی راحت با این مسئلهی طبیعی برخورد میکنند.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم شبی که ماه کامل شد اثری از نرگس آبیار؛ ناهار در بهشت
جای زن و مرد در زندگی عوض میشود و مرد امور داخل خانه را بر عهده میگیرد و زن، درآمد زندگی را متقبل میشود. گسترش چنین ایده ای در زمانه ای که برابری جنسیتی و حق کار زنان بیرون از خانه و گرفتن حقوق برابر با مردان، روز به روز افزایش مییابد، قابل ستایش است.
اما در نقد فیلم مردی بدون سایه باید اعتراف کرد که چنین ایدهی درخشانی پس از بازگشت سایه از سفر کاری اش، به هدر میرود و فیلم به فاز سنتی و مردسالار دیگری منتقل میشود که با توجه به چینش هایی که فیلمنامه پیش از این از شخصیتها و موقعیت هایشان ارائه داده بود، به هیچ وجه منطقی نمی نماید.
شخصیتی که ما با ماهان آشنا میشویم، مردی است کاملا مدرن و امروزی. او از اینکه مدتی امور خانه و فرزندشان را بر عهده بگیرد، چندان گلایه ای نمی کند و حتا سایه را برای رفتن به اسپانیا جهت سفر کاری اش، تشویق نیز میکند.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم معکوس کاری از پولاد کیمیایی؛ ادای دین به پدر و مادر
وی اتفاقا درباره شک و خشونت ناشی از آن مستندی ساخته است. بنابراین میزان شکی که در طی سفر کاری سایه به اسپانیا و بازگشتش به ایران میکند و باعث آن زد و خورد میشود، هیچ منطق روایی و روانی را ندارد.
نمی توان فقط در مدت کوتاهی، از یک مرد مدرن، تبدیل به مرد سنتی جامعهی مردسالار شد، آن هم زمانی که در فیلمنامه هیچ اشاره ای به سنتی بودن وی نمی شود و مخاطب هیچ پیش زمینهی سنتی از ماهان در ذهن ندارد.
حتا انتخاب علی مصفا که چهره و ظاهر و رفتار آرام و متینی دارد، این بی منطقی رفتاری شخصیت ماهان را نیز تشدید میبخشد. بنابراین مخاطب، درست پس از بازگشت سایه، از مردی بدون سایه هم نیز بازمی گردد و ترقیبی به ادامه دادن فیلم ندارد.
در نقد فیلم مردی بدون سایه باید گفت که فیلم، لحن یک دستی ندارد. فیلم از یک درام اجتماعی و خانوادگی آرام به درامی جنایی و در نهایت درامی توهمی بدل میشود. این تغییر لحن فیلمنامه هیچ منطقی را پیروی نمی کند. همچنین شخصیتها هیچ کدام شکل نمی گیرند و رفتارشان اصلا قابل پذیرش نیست.
کدام انسانی میتواند پس از درگیری با همسرش به راحتی بخوابد و صبح خیلی عادی از خواب بلند شود که گویی هیچ چیزی نشده و با وجود اینکه میداند مقصر است، گم شدن همسرش را به پلیس گزارش کند؟؟
بیشتر بخوانید: نقد فیلم آشفته گی کاری از فریدون جیرانی؛ یک نوآر مشرقی
دربارهی مادر سایه (گوهر خیراندیش) نیز ماجرا به همین منوال است. چطور میتوان به راحتی و با لبخند چای نوشید در حالیکه دخترت گم شده است و هیچ خبری از او نیست؟! دختر سایه با آن شخصیت مامانی که دارد چطور هیچ سراغی از مادرش نمی گیرد و بی تابی اش را نمی کند؟! گویی کارگردان داستان اصلی و شخصیت هایش را فراموش کرده و از جایی به بعد داستان دیگری را در سرش پرورانده است.
مشکل دیگری که در نقد فیلم مردی بدون سایه باید به آن توجه داشت، پایان بندی ناگهانی وی است. بازپرس (فرهاد اصلانی) پس از جستجویی اندک راجع به پروندهی مفقود شدن سایه، پی به فساد مالی شرکتی که او در آن مترجم بود نیز میبرد و فیلم از این طریق خیلی بی ربط گریزی هم به مشکلات و فساد اقتصادی جامعه میزند و مفقود شدن سایه هم خیلی بی دلیل به این امر توجیه میشود و ناگهان فیلم بدون نتیجه گیری تمام میشود و مخاطب اصلا متوجه نمی شود که پس از درگیری ماهان و سایه، واقعا چه بر سر سایه آمده؟! کیست که فیلمها را میفرستد و هزاران نقطهی مبهم دیگری که در فیلم باقی میمانند.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم مسخره باز کاری از همایون غنی زاده؛ چرا مرا همیشه در ته دریا نگاه میداری؟
تنها نکتهی قابل اعتنای فیلم که باید در نقد فیلم مردی بدون سایه به آن اشاره نمود، طراحی صحنه و لباس درست و تر و تمیز و سر و شکل دار کامیاب امین عشایری است که متناسب با شخصیتها و موقعیت اجتماعی فیلم طراحی شده اند و از لحاظ بصری فیلم را اندکی غنا بخشیده است.
در انتهای نقد فیلم مردی بدون سایه باید گفت که علیرضا رئیسیان ایدهی خوبی را در ابتدا شروع کرده و حتا المانهای درستی مثل عطر و لباس شب زنانه را برای تشدید شک ماهان در فیلم قرار داده، اما باید اعتراف کرد که نه تنها هیچ کدام از این ایدهها را به درستی نپرورانده، بلکه آنها را سوزانده و از بین برده است. در نتیجه مخاطب با فیلمی رو به روست که کارگردان، اثرش را تنها گذاشته و بی سایه کرده است.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم سمفونی نهم از محمدرضا هنرمند؛ کاماروی مرگ
[su_note note_color=”#f7f7f7″ radius=”8″]
این مطلب با حمایت اپلیکیشن اعزام کارشناس به محل آچارباز تهیه و تولید شده است.
با نصب اپ، ۲۰۰۰۰ تومان اعتبار اولیه، هدیه بگیرید!
آچارباز، کارشناسهای حرفهای را در زمان دلخواه شما به مکان مورد نظرتان اعزام میکند.
نرم افزار آچارباز، برای ۲ سیستم عامل اندروید و iOS منتشر شده و میتوانید با نصب آن، بزرگترین تعمیرگاه تخصصی تجهیزات الکترونیکی را در جیبتان داشته باشید.
دانلود از طریق:
سلام خیلی تیزر قشنگی بود!
یعنی حیف وقت که تلف شد با دیدن فیلم مردی بدون سایه
سرنوشت سایه چی شد؟ فیلم خیلی ابهام داشت موضوع خوب بود ولی کارگردان نتونسته بود درش بیاره
مثل اینکه کلی مواد درجه یک به یه آشپز بدن بعد یه غذای افتضاح درست کنه