مروری بر زندگی و آثار محمد چرمشیر
محمد چرمشیر، نمایشنامه نویس، دراماتورژ و مدرس دانشگاه، متولد ۱۳۳۹ در تهران است. چرمشیر، بیش از پنجاه نمایشنامهی چاپ شده دارد و تعداد زیادی نمایشنامه منتشر نشده. در ادامه مروری بر زندگی و آثار محمد چرمشیر خواهیم داشت با نت نوشت همراه باشید.
نمایشنامه های محمد چرمشیر، به زبان های انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و …ترجمه شده است و آثارش علاوه بر ایران، در انگلستان، آمریکا، آلمان، فرانسه، هند، ایتالیا و بنگلادش به اجرا رفته است.
از جمله نمایش نامه های منتشر شدهی چرمشیر می توان به پروانه و یوغ، روایت عاشقانه ای از مرگ در ماه اردیبهشت، همه چیز میگذرد تو نمیگذری، کبوتری ناگهان، حقایقی دربارهی یکماهی مرده و… اشاره کرد.
بیشتر بخوانید: نمایش رومولیت ، خوانش دیگری از نمایشنامه رومئو ژولیت جاودانه ای از ویلیام شکسپیر
زندگی و آثار محمد چرمشیر
با مروری بر زندگی و آثار محمد چرمشیر می رسیم به نقطهی شناخته شدن وی به عنوان نمایش نامه نویس در تئاتر. معرفی چرمشیر به جامعهی تئاتری، از اولین نمایشنامه اش، خداحافظ شکل گرفت. در واقع این نمایش در سال ۱۳۶۴ در دانشگاه اجرا شد و بعدها در آذر ۱۳۶۶ به کارگردانی حسین جعفری در تالار قشقایی روی صحنه رفت.
بیشتر بخوانید: نگاهی به تئاتر دیابولیک؛ رومئو و ژولیت به بهانه اجرای مجدد
در سال ۱۳۶۶ اما، یکی از ویژه ترین آثار چرمشیر به نام: مسیح هرگز نخواهد گریست، توسط جمشید اسماعیلخانی، این بار در تالار چهارسو به صحنه رفت و با مروری بر زندگی و آثار محمد چرمشیر، می توان گفت وی با این اثر، به طور جدی در این عرصه تثبیت شد و نامش به عنوان یک نمایش نامه نویس مطرح، بر سر زبان ها افتاد.
در سال ۱۳۷۰ اما این نمایشنامهنویس، برای اولین بار در گروه تئاتر آتیلا پسیانی به عضویت درآمد و کار گروهی را نیز به تجربه هایش اضافه کرد. با مروری بر زندگی و آثار محمد چرمشیر، می بینیم کارگردانان مختلفی تا به امروز آثار وی را روی صحنه برده اند. کارگردانانی مثل: قاسم زارع، علی امیدوار، حسین عاطفی، علی رفیعی، آتیلا پسیانی، محمد عاقبتی، آروند دشت آرای، گروه تئاتر لیو و… ولی نکتهی قابل توجه این است؛ با این که وی با تعدادی کارگردان مشخص به طور ثابت کار کرده است ولی هیچ وقت خود را محدود به گروه خاصی نکرده است.
بیشتر بخوانید: نمایش ایوانف نوشتهی آنتوان چخوف و اجرای امیررضا کوهستانی
محمد چرمشیر، به دلیل نوع خاص نگارشش در نمایشنامه نویسی، به سرعت توانست، جایگاه ویژهای در تئاتر ایران زمین پیدا کند؛ از طرفی به صراحت می توان از چرمشیر به عنوان پرکارترین و پرآثارترین نمایشنامه نویس ایرانی نام برد. چرمشیر صدها نمایشنامه، فیلمنامه و داستان نوشته است که بعضی حتی به مرحلهی چاپ نرسیده است.
نکتهی حائز اهمیتی که با مروری بر زندگی و آثار محمد چرمشیر به آن برمی خوریم، این است که اگرچه نمایشنامههای این نویسنده در طول سالیان سال، توسط کارگردانان به نامی، چون علی رفیعی، آتیلا پسیانی و… به روی صحنه رفته است؛ ولی گروههای دانشجویی، و گروه های جوان تئاتری، نیز توانستهاند آثار وی را به اجرا ببرند.
بیشتر بخوانید: نگاهی به نمایش آنتی گون به کارگردانی علی راضی
چرمشیر اما سالهاست که در دانشگاه مشغول تدریس می باشد، و همچنین کلاسهای آموزشی و ورک شاپ های زیادی در رابطه با نمایشنامه نویسی، شناخت نمایشنامه، دراماتورژی و… برپا کرده است و همیشه ارتباط مستقیمش را با گروههای جوان حفظ کرده است و نمایش نامه هایی نیز برای تجربههای جوان در صحنه نوشته است.
با ورق زدن و مروری بر زندگی و آثار محمد چرمشیر بد نیست اشاره ای کنیم به آثاری از وی که در سالهای خیلی دور نوشته شده است و هیچ گاه به مرحلهی چاپ نرسیده است. از این دست آثار میتوان از داستان کوتاه شب گل و فیلمنامهی من آن ستاره را دیدم، دادگاه نورنبرگ، خروس و روباه، قتل در پیاده رو، حریم خلوت دل، برجاماندگان یحیی و…نام برد.
بیشتر بخوانید: نقد نمایشنامه خیزاب اثر گونتر گراس، پراکنده گویی های ناتمام
چرمشیر در زمینهی اقتباس ادبی و بازخوانی شاهکارهای ادبی، نمایشنامههای خارجی، فیلمنامه ها، رمان، داستان، نامه ها و…هم فعالیت داشته است و جالب اینجاست که بسیاری از تئاترهای قابل توجه ای که از آثار او در ایران به روی صحنه رفته است، در واقع بازخوانی و اقتباس او از آثار ادبی و نمایشی است. همانند: نمایشنامههای آن گاه که ماه بالا میآید که اقتباسی است از طلوع ماه نوشتهی لیدی گریگوری که به کارگردانی قاسم زارع به روی صحنه رفت، نمایش نامهی مضحکهنامه دنکیشوت لامانچایی وی هم اقتباسی است از دنکیشوت اثر سروانتس، آسمان روزهای برفی این نویسنده هم بازخوانی فیلمنامهی بانی و کلاید است، و یا پروانه و یوغ بازخوانی نامه های ونسان ونگوگِ نقاش است.
و همین طور نمایشنامهی بحرالغرایب که از آثار اقتباسی ماندگار چرمشیر است، در واقع اقتباسی است از طوفانِ ویلیام شکسپیر که توسط آتیلا پسیانی روی صحنه رفت.
بیشتر بخوانید: نگاهی به نمایشنامه پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی اثر ماتئی ویسنی یک
با مروری بر زندگی و آثار محمد چرمشیر، می رسیم به این گفته از خودش که در تمامی مراحل کاری، از تمام استادان و کارگردانانی که با آنها همکاری کرده است، تأثیر گرفته ولی اکبر رادی، بهرام بیضایی، خسرو حکیمرابط، محسن یلفانی و ابراهیم مکی بیشترین تأثیر را در حرفه ای شدنش در این مسیر داشته اند.
زبان نمایشنامهنویسی محمد چرمشیر اما زبانی احساسی و شاعرانه، انتزاعی و در عین حال قابل فهم است. آثار چرمشیر به دلیل داشتن ساختار قوی دراماتیک، تکنیک های ویژه نگارشی، زمان گریزی و… مورد توجه مخاطبین، کارگردانان و منتقدین قرار گرفته است.
نمایشنامههای چرمشیر، نوعی شهود درونی است و فراتر از فرمول های تئاتری مثل صحنه سازیهای تئاتری، پرده بندی، دیالوگ، طرح داستانی، کنش ها…است. نمایش نامه های محمد چرمشیر، نوعی شعر نمایشی است و بیشتر بر پایهی احساسات می چرخد تا منطق و روابط علی و معلولی نمایشی.
بیشتر بخوانید: تئاتر بازی کاری از ایلناز شعبانی, نقش هایی که در زندگی جان می گیرند
در تمامی آثار چرمشیر، به ندرت خط داستانی ویژه میبینیم، فی الواقع در نمایشنامه های چرمشیر، خط داستانی آن قدر ها مهم جلوه نمی کند و کمرنگ می شود و به جای آن یک اتفاق شاعرانه، یک حس، یک لحظهی ناب است که رنگ می گیرد و صفحات سفید نمایشنامه هایش را رنگی می کند. شاید بهترین واژه برای بیان شیوهی نگارشی چرمشیر، واژه امپرسیون باشد و بهترین واژه برای بیان نگاهِ او، نگاهی امپرسیونیستی باشد، چرمشیر را نمی توان خالق داستان ها و روایت های خاص دانست، چرمشیر را باید خالق لحظه ها و حس های خاص دانست.
بیشتر بخوانید: تحلیل نمایشنامه چهار صندوق نوشته ی بهرام بیضایی
بیشتر بخوانید: تحلیل تئاتر خانه برناردا آلبا به کارگردانی دکتر علی رفیعی