سینمای جهان

فیلم The Great Beauty زیبایی برتر ساخته‌ی پائولو سورنتینو

زیبایی برتر The Great Beauty نام فیلمی به کارگردانی پائولو سورنتینو Paolo Sorrentino است که در ژانر کمدی درام در سال ۲۰۱۳ ساخته شده است. این فیلم با تهیه کنندگی ویولا پرستیر و موریل ساوزی محصول کشور ایتالیاست و در آن تونی سزویلو  Toni Servillo کارلو وردن Carlo Verdone و سابرینا فریلی Sabrina Ferilli ایفای نقش می‌کنند. در ادامه با تحلیل و بررسی فیلم The Great Beauty با نت نوشت همراه باشید.

فیلم The Great Beauty برنده‌ی جایزه‌ی بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان گلدن گلوب و اسکار شده است و علاوه بر این در جشنواره کن ۲۰۱۳ نخل طلا را از آن خود کرد و در جوایز فیلم اروپا برنده‌ی بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگری مرد و بهترین تدوین شده است.

فیلم The Great Beauty ؛ «هم سن و سالام جواب می‌دادن: دخترا! و من جواب می‌دادم: بوی خونه‌ی آدم‌های پیر.»

فیلم زیبایی برتر The Great Beauty درباره‌ی روزنامه نگار و نویسنده‌ای به نام جپ گامباردلاست در آستانه‌ی ۶۵ سالگی. ۶۵ ساله شدن به جپ حس پیری می‌دهد، حسی که از آن گریزان است چون هنوز به خیال خودش زندگی را کشف نکرده است و نمی‌داند زندگی چیست.

او سال‌ها پیش یک کتاب منتشر کرده است و پس از آن دیگر چیزی ننوشته است ولی هنوز به اعتبار آن کتاب است که در محافل هنری و ادبی آمد و شد دارد و فرد قابل احترامی به شمار می‌آید. او خودش را در خوش گذرانی‌های لحظه‌ای غرق کرده است ولی به نظر نمی‌آید که از آن‌ها راضی باشد.

بیشتر بخوانید: فیلم The Silence of the Lambs سکوت بره‌ها کاری از جاناتان دمی

پوستر فیلم زیبایی برتر The Great Beauty
پوستر فیلم زیبایی برتر The Great Beauty

او در شروع بیننده را متقاعد می‌کند که با دیگران متفاوت است. درحالی که همه همیشه دنبال جنس مخالف بوده اند او شیفته‌ی بوی خانه‌ی انسان‌های پیر بوده است. ولی حالا جپ از لحاظ عملی تفاوت زیادی با دیگران ندارد. او همیشه همه را به خاطر این تفاوت از خود پایین تر شمرده بود ولی حالا خود همان گونه است که آن‌ها بوده اند.

ما با یک انسان خوش پوش و جذاب و دارای نظرات فوق العاده و بسیار خوش مشرب و خوش صحبت با یک گذشته‌ی فوق العاده بی نظیر به نام جپ گامباردلا ملاقات می‌کنیم.

او سالهاست که با تکیه بر شکوه و جلال پیشینه‌اش زندگی می‌کند ولی واقعیت این است که نمی‌تواند اثر جدیدی خلق کند. او قدرت ابتکار و تخیل خود را از دست داده است و این استعداد در مسیر روزمرگی و خوش گذرانی‌های پوچ و بی هدف تمام شده است.

به گونه‌ای جپ نماد رم است یا نماد هر چیز با گذشته‌ای با شکوه و حال خالی. تمام اعتبار جپ وابسته به رمانی است که مدت‌ها پیش نوشته بود و برای او موفقیتی افسانه‌ای رقم زد ولی حالا جپ چیزی برای ارائه ندارد ولی همچنان سر پاست. در واقع گذشته‌ی جپ برای او اعتبار می‌خرد همانطور که گذشته‌ی رم برای رم اعتبار می‌خرد.

بیشتر بخوانید: فیلم I Tonya من تونیا هستم ساخته کریگ گیلسپی ۲۰۱۷

فیلم زیبایی برتر The Great Beauty درباره‌ی روزنامه نگار و نویسنده‌ای به نام جپ گامباردلاست در آستانه‌ی ۶۵ سالگی. ۶۵ ساله شدن به جپ حس پیری می‌دهد، حسی که از آن گریزان است چون هنوز به خیال خودش زندگی را کشف نکرده است و نمی‌داند زندگی چیست.
فیلم زیبایی برتر The Great Beauty درباره‌ی روزنامه نگار و نویسنده‌ای به نام جپ گامباردلاست در آستانه‌ی ۶۵ سالگی. ۶۵ ساله شدن به جپ حس پیری می‌دهد، حسی که از آن گریزان است چون هنوز به خیال خودش زندگی را کشف نکرده است و نمی‌داند زندگی چیست.

فیلم زیبایی برتر The Great Beauty با صدای اپرا و نشان دادن چند توریست شروع می‌شود این را به عنوان یک دعوت از بیننده برای به مثال توریست همراه شدن با فیلم در رم باشد. تا کارگردان بتواند رم را به گونه‌ای دیگر به تصویر بکشد. اغلب سکانس‌های این فیلم شب رم را به ما نشان می‌دهد. خالی از روشنایی و ترافیک و مشغله‌های انسانی. کارگردان Paolo Sorrentino جریان ساده و روزمره‌ی زندگی را بدون تکاپوی روزانه‌اش به تصویر می‌کشد.

فیلم The Great Beauty یک سفر برای شناخت زندگی از نگاه جپ را آغاز می‌کند و ما مثل توریست با او همراه می‌شویم پیرزن ۱۰۴ ساله‌ای را می‌بینیم که ریشه‌ی درختان را می‌خورد یا به شکل نمادین ریشه‌ی زندگی را سر می‌کشد. گاهی زندگی به سفر تشبیه می‌شود و گاه یک خیال پردازی بزرگ که باید روی تخت دراز کشید و به صدای امواج آن گوش کرد.

بیشتر بخوانید: فیلم The Square کاری از روبن استلوند

هر سکانس فیلم The Great Beauty آینه‌ای است که یک چشم انداز زیبای بی انتها و خالی و البته با شکوه را بازتاب می‌کند. بازتابی است از زندگی و این فیلم در هر سکانس به ظرافت تمام جزئیات دقیق یک زندگی را کنار یکدیگر چیده است و در یک قاب به بیننده نشان می‌دهد.
هر سکانس فیلم The Great Beauty آینه‌ای است که یک چشم انداز زیبای بی انتها و خالی و البته با شکوه را بازتاب می‌کند. بازتابی است از زندگی و این فیلم در هر سکانس به ظرافت تمام جزئیات دقیق یک زندگی را کنار یکدیگر چیده است و در یک قاب به بیننده نشان می‌دهد.

هر سکانس فیلم The Great Beauty آینه‌ای است که یک چشم انداز زیبای بی انتها و خالی و البته با شکوه را بازتاب می‌کند. بازتابی است از زندگی و این فیلم در هر سکانس به ظرافت تمام جزئیات دقیق یک زندگی را کنار یکدیگر چیده است و در یک قاب به بیننده نشان می‌دهد. سکانس‌هایی که تنها به بازی راهبه‌ها با بچه‌ها اختصاص داده شده است و یک منظره‌ی زیبا زیر آفتاب را با صدای خنده‌ی بچه‌ها به تصویر می‌کشند، بیانگر خلوص و زیبایی زندگی با دقت در جزئیات است.

دیالوگ‌های این فیلم به شدت حساب شده اند. در عین ظرافت استحکام خاصی دارند و نقش اساسی‌ای ایفا می‌کنند. به عنوان مثال زمانی که جپ پس از مدت‌ها کلنجار با خودش و حس پیری‌ای که داشت بالاخره این احساس را به زبان می‌آورد: “حس پیری می‌کنم.” و پاسخ می‌شنود:” تو که دیگه جوون نیستی.” مخاطب را شوکه می‌کند و می‌خنداند. که چرا خودش تا به حال به این نکته فکر نکرده بوده است؟

در فیلم The Great Beauty ریتم مدام در حال تغییر است. کارگردان به خوبی می‌داند که ریتم آهسته می‌تواند تماشاگر را خسته کند برای همین با تماشاگر با ملاطفت بیشتری برخورد می‌کند و قسمت‌هایی با سرعت بسیار بالا مثل پارتی‌های شبانه را به آن تزریق می‌کند و به فیلم و مخاطبش انرژی می‌دهد.

بیشتر بخوانید: فیلم Lady Bird کاری از گرتا گرویک “پشت سد بلوغ”

رابی کالین منتقد مشهور انگلیسی این فیلم را هم تراز با فیلم‌های "زندگی شیرین" ساخته‌ی فدریکو فلینی و "رم، شهر بی دفاع" ساخته‌ی روبرتو روسلینی می‌داند.
رابی کالین منتقد مشهور انگلیسی این فیلم را هم تراز با فیلم‌های “زندگی شیرین” ساخته‌ی فدریکو فلینی و “رم، شهر بی دفاع” ساخته‌ی روبرتو روسلینی می‌داند.

فیلم The Great Beauty نیم نگاهی هم به هنر می‌اندازد. به آنچه که هنر شناخته می‌شده است و آنچه حالا هنر نامیده می‌شود. به نظر می‌آید که کارگردان هنر جدید را زیاد نمی‌پسندد. در قسمتی جپ با یک زن هنرمند مصاحبه می‌کند که خودش را به در و دیوار می‌کوفته است و در قسمتی یک دختر بچه با جیغ و فریاد به دیواری رنگ می‌پاشد و رامونا که با این نوع هنر بی گانه است عصبی می‌شود و می‌گوید که یک کودک در حال گریه کردن است و این باید متوقف شود.

این در حالی است که همگان محو او شده اند و به یک کودک عصبی و درمانده به چشم یک اثر هنری و یا یک هنرمند نگاه می‌کنند. پیش از این دیدیم که کودک خود تمایلی به این کار ندارد و ترجیح می‌دهد با دوستانش بازی کند. شاید همانطور که راهبه‌ها و کودکان با یکدیگر بازی می‌کردند.

آنچه از هنر و فضای هنری برای جپ باقی مانده است همین تظاهر‌ها و همین مهمانی‌های شبانه است. جمع‌های پر مدعی‌ای که خود جپ به وضوح از آن‌ها انتقاد می‌کند ولی خود را از آن‌ها جدا نمی‌کند. ولی جپ خود هنر و زندگی را در سقف اتاقش در پرش به یک خاطره از دوران نوجوانی‌اش می‌بیند و یا خنده‌ی کودکان و یا مراسم تدفین دوست صمیمی اش. او بیشتر به این چیزها علاقمند است ولی در چیزهای دیگری غرق شده است که مطلوب او نبوده است.

” هم سن و سالام جواب می‌دادن: دخترا! و من جواب می‌دادم: بوی خونه‌ی آدم‌های پیر.
سوال این بود که چه چیزی رو توی جهان از همه چیز بیشتر دوست داریم.”

رابی کالین منتقد مشهور انگلیسی این فیلم را هم تراز با فیلم‌های “زندگی شیرین” ساخته‌ی فدریکو فلینی و “رم، شهر بی دفاع” ساخته‌ی روبرتو روسلینی می‌داند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا